سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
به گزارش جام جم سیما ، در روزهای ماه مبارک رمضان به همین بهانه نگاهی به چند مجموعه پرطرفدار پخش شده در این ماه میاندازیم با امید به آن که مجموعههای تولید شده برای رمضان امسال بتواند سلیقههای گوناگون را تامین کند.
میوه ممنوعه
حسن فتحی یکی دیگر از مجموعهسازان موفق سیماست که برای این ایام کارهای درخشانی همچون: میوه ممنوعه و زایندهرود را تدارک دیده است. میوه ممنوعه با نگاهی به داستان شیخ صنعان، درامی پرکشش و قدرتمند با شخصیتپردازیهای درخشان است که مانند تمامی کارهای فتحی دیالوگهای پختهای دارد. علاقه حاج یونس به دختر جوانی که پدرش بدهی سنگینی به او دارد، موتور قصه را روشن کرده و مصالح مناسبی نیز در ادامه در اختیارش گذاشته است.
انتخاب سنجیده گروه بازیگران که در راس آن گوهر خیراندیش، علی نصیریان و امیر جعفری قرار دارند، نقطه قوت میوه ممنوعه است عیار بازیگری کار را بشدت بالا بردهاند. هرچند که درنهایت شتابزدگی در تولید و برخی فشارهای بیرونی به پایانی سردستی و نچسب منتهی شد که شباهت چندانی به بافت کلی داستان نداشت.
پایتخت 4
سیروس مقدم آخرین سری ساخته شده از پایتخت را ماه رمضان گذشته روی آنتن شبکه اول سیما فرستاد که مطابق پیشبینیها پربینندهترین مجموعه سال گذشته لقب گرفت. مقدم در این قسمت داستان خود را از جایی آغاز کرده که ارسطو پس از مرگ همسرش در سانحه هوایی دچار افسردگی شده و در کنار نقی و خانوادهاش زندگی میکند. هما هم در انتخابات شورای شهر انتخاب و وارد شورا شده و همه اینها در حالی است که نقی کسب و کار مناسبی ندارد. پایتخت 4 هم درست مانند سه فصل قبلی از شوخیهای رگباری شکل کلامی بهره گرفته که در کنار آن کمدی موقعیت هم حضوری کمرنگ دارد. ستاره پایتخت 4 نیز احمد مهرانفر و محسن تنابنده هستند که رنگ و لعاب خوبی به شوخیهای نوشته شده توسط خشایار الوند بخشیده و گهگاه لحظات فوقالعادهای را هم شکل دادهاند.
گمگشته
رامبد جوان در این مجموعه تلویزیونی سراغ قصهای آشنا و کلیشهای رفته و آن را به مجموعهای سرگرمکننده برای روزهداران تبدیل کرد. چند دزد برای دریافت پول و اخاذی مرد ثروتمند خیری را میربایند غافل از این که به اشتباه فرد دیگری را که شباهت فوقالعادهای به آن مرد داشته را ربودهاند! جوان بخوبی از این ایده جابهجایی در گمگشته بهره گرفته و آن را به عنصر جذابی در پیشبرد داستان خود تبدیل کرده است.
از طرف دیگر بازی متقاعدکننده آتیلا پسیانی در دو نقش در کنار موسیقی تیتراژ پایانی با صدای مجید اخشابی که در آن ایام کار نویی به حساب میآمد، از مهمترین عوامل موفقیت گمگشته هنگام پخش در ماه رمضان 1380 به حساب میآمدند.
متهم گریخت
رضا عطاران برای مجموعههای تلویزیونی خود، قالب کمدی را برگزیده و ترکیبی از کمدی موقعیت و کلامی را ارائه کرده است. متهم گریخت با بازی سیروس گرجستانی، علی صادقی، سعید آقاخانی و خود عطاران یکی از جذابترین آنهاست که در هر قسمت ماجرای تازهای را پیش روی مخاطب قرار داده و تا به آخر آنان را همراه خویش میکند. قصه مرد میانسالی به نام هاشم که از شهر کوچک خود مهاجرت کرده و برای کار و زندگی همراه خانواده خود به تهران میآید و در این مسیر با حوادث ریز و درشت بسیار روبهرو میشود. بزرگترین موفقیت عطاران در این مجموعه، پیوند زدن داستان اصلی به خردهداستانهای متعدد است بیآن که کلیت کار دچار هرج و مرج و اغتشاش شود. در این میان نباید از بازی خیرهکننده گرجستانی هم در نقش هاشم بسادگی عبور کرد که همچنان در کارنامه بازیگری مفصل او نقطه عطف مهمی به حساب میآید.
خانه به دوش
نخستین مجموعه تلویزیونی رضا عطاران از سهگانه ماه رمضاناش که شیرین و دوستداشتنی از کار درآمده، اما رگههایی از تلخی را هم با خود همراه دارد. موضوعی که در کارهای بعدی او پررنگتر هم شده و به یکی از مولفههای آثارش تبدیل شده است. او در مجموعه یاد شده با خلق شخصیتهایی بشدت باورپذیر که از دل جامعه بیرون آمده و مشکلاتشان نیز برای مخاطب آشنا به نظر میرسد، مخاطبان انبوه را به سمت خویش کشانده و خانه به دوش را به یکی از محبوبترین مجموعههای تلویزیونی مبدل ساخت. برای نمونه به کاراکتر ماشاالله خان و مشکلات ریزودرشت و در عین حال عزت نفسش نگاه کنید که در تقابل با باجناقش (اصلان) چه تضاد شیرینی را به وجود آوردهاند. حمید لولایی در کنار مریم امیرجلالی از ستونهای این مجموعه به حساب میآیند که با درک صحیح از زمانبندی در اجرای شوخیها، کیفیت فوقالعادهای به آن بخشیدهاند.
بزنگاه
آخرین کار تلویزیونی عطاران که دیگر پس از آن به دلایل گوناگون از تلویزیون کنار کشیده و در سینما پررنگتر از قبل شد، بزنگاه است. قصهای جذاب حول محور خانوادهای از طبقه متوسط که پس از فوت پدر با یکدیگر وارد جدل شده و سر آخر به تفاهم و همدلی میرسند. عطاران در اینجا هم شخصیتهایی را خلق کرده که تمام و عیار در جامعه حضور داشته و برای مخاطب هم ملموس به نظر میرسند. آدمهایی با ضعفها و قوتهایشان که گاه بشدت منفعتطلب شده و گاه برای خواهر و برادر خود جان میدهند. برای نمونه میتوان به صابر به عنوان پسر بزرگ خانواده اشاره کرد که با توجه به اعتیاد برادر کوچکش با او سر لج افتاده و علاقهای به پرداخت سهمالارثش ندارد. همینطور توفیق اجباری! که به عنوان داماد خانواده، بخش مهمی از شوخیها حول محور او میگردد. عطاران در بزنگاه بار دیگر از ترکیب بازیگران مورد علاقهاش همچون: لولایی، صادقی و محمود بهرامی بهره گرفته و چند بازیگر جدید همچون: مرجانه گلچین را هم به آنها اضافه کرده که حضور درخشانی هم دارد.
زیر زمین
علیرضا افخمی پس از تجربه موفق او یک فرشته بود، در دومین گام زیر زمین را با رگههایی پررنگ از کمدی روانه آنتن شبکه سه سیما کرد. داستان سه شریک که پس از یک کلاهبرداری چند میلیاردی با بدشانسی مواجه شده و یکی از آنها از سر ترس کیف حاوی پولها را در خانهای نیمهکاره مخفی کرده است و حال یکی از آنها برای یافتن آن وارد خانه میشود. قصهای ساده و روان با پسزمینه اخلاقی که در نهایت یکی از آنها را به تحول بزرگی میرساند بیآن که چندان گل درشت جلوه کند. افخمی در کنار این داستان اصلی، داستانکهایی را هم تدارک دیده که تنه فیلمنامه زیرزمین را قطورتر کرده و مخاطب را بیش از پیش به سوی خود میکشاند. با همه اینها ستاره این مجموعه کسی نیست جز فتحعلی اویسی که در اواخر دهه 80 بشدت مورد توجه مخاطبان تلویزیونی بوده و بازی روان و شیرینش طرفداران بسیار در طیفهای مختلفی از مخاطبان داشت. وی در اینجا هم از همان فرمول کلیشهای و امتحان پس داده خود بهره گرفته و بر این اساس لحظات درخشانی را رقم زده است.
ضمیمه قاب کوچک
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد