«حر» در نهضت امام

طیب حاج رضایی فرزند حسین علی سال 1280 شمسی در محله قدیمی صام «صابون پزخانه» تهران دیده به جهان گشود. پدرش از اهالی قزوین بود که به تهران مهاجرت کرده و ریاست بوته فروشیها را بر عهده داشت ، کار او تقسیم بندی بوته ها برای سوخت نانوائیها بود.
کد خبر: ۸۷۲۴۸

حسین علی 4 پسر به نامهای مسیح ، طاهر، طیب و اکبر داشت. طیب از همان جوانی به جرگه باستانی کاران و لوطیان پیوست و پس از بازگشت از خدمت سربازی نامش بر سر زبانها افتاد. او چندین بار به خاطر رفتارهای نامناسب و درگیری های مرسوم میان جاهلان به زندان افتاد و به همین دلیل در وقایع سیاسی روز همچون کودتای 28 مرداد نیز از آنها به عنوان ابزار استفاده می شد ولی در عین حال او اعتقاد و علاقه بسیاری به حضرت اباعبدالله ع داشت و آنچه بیش از همه طیب را مشهور ساخته بود دسته های عزاداری وی در ماه محرم بود.
طیب پس از تشرف به زیارت مرقد امام حسین ع در سال 1326به جرگه مریدان سالار شهیدان پیوست و با «اربابش آقا امام حسین ع» دوستی کرد.
حسینیه ای تشکیل داد و دسته راه انداخت ، در دسته او صد دسته سینه زن حضور داشتند و جماعتی نیز حجله بر سر می گذاشتند و راه می افتادند. طوق دسته اش رااز اصفهان خریداری کرد و این طوق 42 گیره داشت که به گردن آن چلوار می بستند. علم دسته طیب نیز 12 تیغه داشت و حمل آن کار هر مردی نبود. دو دهه محرم ، هر شب در تکیه اش که بنگاه حاج علی نوری در کنار انبار گندم بود مراسم روضه خوانی برپا بود و «یک دیگ پانزده من می برد برای سالمندان در کهریزک ، یک دیگ بزرگ برای زندانیان زندان قصر.» مردم برای حضور در مراسم عزاداری امام حسین که توسط طیب برگزار شد سرودست می شکستند و در عین حال بسیاری از دولتمردان پهلوی نیز برای آن که چهره دینی و مردمی از خود بر جای بگذارند در این مراسم حضور می یافتند کسانی چون اسدالله علم ، حسین علا و دکتر علی امینی ازجمله این دولتمردان بودند. در سالهایی که دسته راه انداختن ممنوع و این کار فقط در شب تاسوعا و ظهر عاشورا میسر بود، باز هم طیب دسته خود را به راه می انداخت. «برای این کار طیب عده ای را دعوت می کرد به تکیه اش بیایند، شب تاسوعا همانها می آمدند، مراسم طیب سلام را اجرا می کردند.» دسته طیب از میدان بارفروش ها به راه می افتاد و مسیر آن چهارراه مولوی ، خیابان سیروس ، مسجد شاه ، گلوبندک ، خیابان سید نصرالدین ، میدان اعدام و بازگشت به تکیه بود. هیچ دسته ای را توان مقابله با دسته طیب نبود و زمان حرکت دسته او، دسته های دیگر در مسیر از حرکت باز می ایستادند. در زمان نخست وزیری دکتر امینی ، اختلاف بین طیب و دولت بر سر نرخ گذاری بر میوه روی داد و نخست وزیر برای تلافی و سنگ اندازی بر سر راه طیب مقرر کرد که فقط تا ساعت 9 شب دسته ها می توانند بیرون باشند و به منظور جلوگیری از حرکت دسته طیب ، ماموران انتظامی در تکیه حاضر شدند. یاران طیب از وی اجازه خواستند تا با ضرب و شتم ماموران ، دسته را راه بیندازند ولی طیب از این کار سرباز زد و حرکت دسته خود را به شب بعد موکول کرد. در جواب اصرار یارانش اظهار داشت «فردا شب اگر سنگ از آسمون بباره باید دسته مون را راه بیندازیم. من عاشق حسینم و باید در راه حسین کشته شوم.» اما دولت توان مقابله با طیب را نداشت و شب بعد دسته عشاق امام حسین بی هیچ مزاحمتی به راه افتاد. روایت است که در یکی از مراسم عزاداری ماه محرم از وی خواستند تا شعاری بدهد تا دسته آن را تکرار کند «مکثی کرد و گفت: محرم آمد و عیدم عزا شد حسینم وارد کرب و بلا شد.»
شور حسینی سرانجام طیب را به معرکه ستیز با یزید زمان کشاند. در جریان مخالفت امام خمینی با رژیم پهلوی در خرداد 1342 که مصادف با آغاز محرم بود طیب به سید حسینی پیوست و دستور داد تا در روز 12 خرداد که مصادف با عاشورا بود بر علم و پرچمهای دسته اش عکسهای امام را نصب کنند. با وجود تلاش مذبوحانه رژیم پهلوی برای ممانعت از حرکت دسته ها، دسته طیب در شب 12 خرداد به راه افتاد. در روز 15 خرداد خبر دستگیری حضرت امام به تهران رسید،طیب همراه با یاران امام میدان بارفروشان را تعطیل کرد و به همین علت دستگیر شد. او را شکنجه بسیار کردند و خواستند اعتراف کند که در مقابل دریافت پول از بیگانگان این تظاهرات را به راه انداخته است که طیب مقاومت کرد و نپذیرفت. سرانجام با وجود تلاش یارانش ، بیدادگاه شاه او را محکوم به اعدام کرد. طیب در آن محکمه به دفاع از خود گفت: «من در عمرم خیلی گناه کرده ام و از خیلی چیزها گذشته ام اما قیام آیت الله خمینی یک قیام دینی است اینجا دیگر نمی توانم بگذرم.» حکم اعدام طیب در سحرگاه 12 آبان 1342 اجرا شد و مراسم ختم متعددی برای وی در بازار و حوزه های علمیه برگزار شد و حضرت آیت الله العظمی حکیم ، طیب را «حر بن یزید ریاحی در زمان ما» خواندند.

توضیح : برای کسب اطلاعات بیشتر ن ک به : سینا میرزایی . طیب در گذر لوطی ها. تهران ، مدیا، 1382.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها