چرا که از دنیای مردانهاش استفاده میکند و این خود یک عامل ایجاد آسیب روانی، جسمی، عاطفی و به نوعی باعث شکنندگی روح و روان مرد میشود. اما مردی که از ویژگیهای عاطفی ـ احساسی بالا برخوردار باشد، پس از طلاق به مراتب آسیب پذیرتر از زنی میشود که از نظر شخصیتی و روانی و عاطفی ضعیفتر است. چون اینجا بعد عاطفی مهم است و مساله زن و مرد بودن نیست. در مقابل مردانی که از قدرت تفکر منطقی و عقلانی بیشتری برخوردارند، چون عواطف با رنگ و بوی کمتری در شخصیت آنها رخنه پیدا کرده است، بنابراین کمتر آسیب میبینند و برای حل مشکلات ناشی از طلاق از تفکر منطقی خود کمک میگیرند که از این به بعد زندگی جدیدی را شروع خواهم کرد و زندگی قبلی به دردم نمیخورد و باید خودم را جدا میکردم.
اما مردیکه عاطفیتر است، پس از طلاق به علامت سوالهای مکرری فکر میکند که در ذهنش نقش بستهاند. به سوگواری میپردازد و این سوگواری را با گریه، خونریزی عاطفی (داد و بیداد کردن، غذا نخوردن و..) نشان میدهد. نکته دیگر میزان آسیب است. یعنی مردیکه همسرش از او جدا شده نسبت به مردی که همسرش را طلاق داده، در معرض آسیب بیشتری قرار دارد.
در حالت اول، احساس عدم مقبولیت، رانده شدن، عدم پذیرش و در نهایت احساس طردشدگی از زندگی خودش را دارد. اما مردیکه خودش همسرش را طلاق داده و عامل طلاق به شمار میرود، شاید این موضوع را یک افتخار و راحت شدن از یک زندگی پر تنش تصور کند.
مردی که مسائل احساسی و عاطفی خود را کمتر برای دیگران بازگو کند، درد و دل نکند، به وجود مشاور اعتقادی نداشته باشد و هر یک از این عوامل را نشانه ضعف خود تلقی کند، در حل این بحران با مشکل مواجه خواهد شد یا او را از پا درخواهد آورد و به سمت ناکامی در زندگی جدید سوق خواهد داد. شغل و موقعیت خود را از دست میدهد، روی اعصاب و رفتارش کنترلی ندارد، در برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران ضعیف برخورد میکند و اگر هم ازدواج کند، ازدواج موفقی نخواهد داشت. زیرا هنوز تنشها و استرسهای حل نشده از بحران طلاق را در ذهن و شخصیت خودش دارد. اما گاهی اوقات میبینیم که برخی مردان پس از طلاق، در خاطرات زندگی مشترک خود غوطه میخورند و مدام آنها را برای خود یادآوری میکنند.
علت را شاید بتوان در مهربانیهایی که همسرش داشت جست و جو کرد. زن لحظات شادی را برایش رقم زده و همین خاطرات به شکل پر رنگ در ذهنش باقی ماندهاند و حالا پس از طلاق خودشان را نشان میدهند. برای جلوگیری از درگیری با این تنش بهتر است زوجها تا میتوانند مشکلات را حل کنند و از هم جدا نشوند. به طرف مقابل خود فرصت دهند شاید برگشت و زندگی شان هموار شد. به خطایشان اعتراف کنند و دوباره تکرارش نکنند. به مردانی که تجربه طلاق داشته و حالا دوباره میخواهند ازدواج کنند، توصیه میکنم حداقل یک فاصله دو ساله را از زندگی قبلی تا شروع زندگی جدید در نظر بگیرند و در مورد انتخاب همسر نیز مجموعهای از عوامل را در نظر بگیرند و تنها به در نظر گرفتن عاملی که زندگی گذشته خود را به خاطر آن از دست دادهاند، اکتفا نکنند.
دکتر پرویز رزاقی - روانشناس
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد