معمای پلیسی

قتل با یک گلوله

معمای پلیسی

شلیک به سر

پسر جوان سراسیمه خود را به تلفن رساند. «الو نامزدم در خانه خودکشی کرده است.» مامور کلانتری آدرس را گرفت و دقایقی بعد گشت پلیس مقابل ساختمان توقف کرد. دختر جوان روی زمین افتاده و باریکه‌ای از خون از کنار سرش جاری شده بود.
کد خبر: ۸۳۶۷۲۹
شلیک به سر

سروان میری تازه به خانه رسیده بود که مامور کلانتری 15 تهران با او تماس گرفت و از خودکشی دختر جوانی در یکی از محله‌های جنوبی تهران خبر داد.

کارآگاه آدرس را گرفت و راهی آنجا شد. حدود ساعت شش بعدازظهر به محل حادثه رسید. اهالی مقابل خانه تجمع کرده بودند. سروان خود را مقابل ساختمان رساند و با راهنمایی سرباز کلانتری به طبقه سوم ساختمان شش طبقه رفت. ماموران تشخیص هویت در حال عکسبرداری از محل و نمونه‌برداری بودند. جسد در میان سالن پذیرایی افتاده و دکتر در حال معاینه آن بود.

افسر کلانتری با مشاهده سروان به سمت او رفت و پس از احترام گزارش داد: ساعت پنج عصر پسر جوانی تماس گرفت و از خودکشی نامزدش خبر داد.

سریع خود را به اینجا رساندیم. جسد دختر جوان در پذیرایی بود. مریم 29 ساله به تنهایی اینجا زندگی می‌کرد. اهل یکی از استان‌های شرقی کشور است که در تهران درس می‌خواند. یک سال قبل با همکلاسی خود به نام احسان نامزد کرده بود.

امروز برای انتخاب واحد به دانشگاه رفته و بعد از بازگشت ارتباطش با نامزدش قطع می‌شود. احسان به موضوع مشکوک شده و به اینجا می‌آید که با جسد مریم روبه رو شده و با پلیس تماس می‌گیرد.

همسایه‌ها صدای شلیک گلوله را نشنیده‌اند؟

نه. از اسلحه با صدا خفه‌کن استفاده شده است.

کارآگاه سراغ جسد رفت. دکتر کارهایش تمام شده بود. در گزارش خود گفت: حدود چهار ساعت از مرگ می‌گذرد. گلوله به پشت سر مریم اصابت کرده و باعث مرگ سریع او
شده است.

سروان محل اصابت گلوله را دید، اثری از باروت نبود. اسلحه در دست زن جوان بود.

کارآگاه پس از بررسی جسد و خانه از افسر کلانتری خواست، احسان را برای بازجویی پیش او بیاورد. مرد جوان خیلی ناراحت و مضطرب بود.

سروان او را آرام کرد و برگه تحقیق را از کیفش بیرون آورد .

چند وقت است مریم را می‌شناسی؟

من و او همکلاسی بودیم. یک سال قبل از او خواستگاری کردم که قبول کرد. همراه خانواده‌ام به شهر آنها رفتیم و آنجا نامزد کردیم.

در این مدت چرا ازدواج نکردید؟

به خاطر مشکلات.

چه مشکلاتی؟

من کار درست و حسابی ندارم. از طرفی دیگر با هم اختلاف نظر داشتیم.

به خاطر همین مشکلات خودکشی کرد؟

تصور نمی‌کنم.

پس انگیزه‌اش چه بود؟

باور کنید خودم هم نمی‌دانم. شوکه شده بودم.

اسلحه را از کجا آورده بود؟

نمی‌دانم. چیزی به من نگفته بود.

آخرین بار کی با او صحبت کردید؟

ساعت چهار عصر با هم صحبت کردیم، وضعیت روحی خوبی نداشت و بعد از آن دیگر به تماس‌های من پاسخ نداد به همین خاطر راهی اینجا شدم. هرچه در زدم در را باز نکرد. با کلید یدکی وارد خانه و با جسد مریم رو به رو شدم که خودکشی کرده بود.

تا به حال حرفی از خودکشی زده بود؟

نه. او دختر شادی بود و خودم هم از این کارش شوکه شدم.

کارآگاه یک بار دیگر صحنه را بررسی کرد. همه چیز مرتب، سرجایش بود و هیچ آثاری از درگیری در خانه دیده نمی‌شد.

کارآگاه گزارش پرونده را نوشت و صحنه را به مقصد خانه ترک کرد.

پاسخ معمای قتل در پارکینگ

سروان با اشاره به 2 دلیل نامزد سمیرا را قاتل معرفی کرد.

1 ـ مقتول لباس خانه به تن داشت در صورتی که نامزد سمیرا در اظهارات خود گفته بود که برای شام به رستوران رفته‌اند.

2 ـ در تحقیقات معلوم شده بود که گلوله از نزدیک به مقتول شلیک شده است و نه از فاصله دور پارکینگ و این امر نشان می‌داد که فرد آشنایی که نزدیک مقتول قرار داشته به او شلیک کرده است.

در این مسابقه 1643 نفر از خوانندگان تپش شرکت کردند که 236 نفر پاسخ صحیح دادند. از میان شرکت‌کنندگانی که پاسخ صحیح داده‌اند خانم ریحان آغلی از تهران برنده شده است.

شما خواننده گرامی با سه دلیل بگویید مریم خودکشی کرده یا به قتل رسیده است؟

پاسخ خود را همراه نام و نام خانوادگی به شماره 300011224 پیامک کنید.

وحید شکری / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها