بخشی از نتایج ضعیف تیم ملی والیبال در رقابت‌های جهانی به سرمربی تیم برمی‌گردد. کواچ از بازیکنان بزرگ والیبال دنیا محسوب می‌شود، اما چون سابقه مربیگری در تیم‌های ملی را ندارد از همان ابتدا گزینه مناسبی برای جانشینی خولیو ولاسکو نبود. متاسفانه تصمیم گیرندگان در فدراسیون والیبال به این موضوع دقت نداشتند که حرفه مربیگری در یک تیم باشگاهی با مربیگری در تیم ملی تفاوت‌های زیادی دارد.
کد خبر: ۸۳۵۲۹۳

شما وقتی سکان هدایت یک تیم باشگاهی را برعهده دارید می‌توانید با خرید بازیکنان مورد نیاز نقاط ضعف تیم‌تان رابرطرف کنید اما در تیم ملی داشته‌ها ثابت است، پس باید تلاش کرد تا بازیکنان مطرح در سطح ایده‌آل باقی بمانند و بازیکنان درجه دو هم ارتقا پیدا کنند. این همان کاری بود که ولاسکو در انجامش استاد بود، اما در این دو سالی که کواچ هدایت تیم ملی را برعهده گرفته متاسفانه چیزی از او ندیدیم.

بخشی از این ایراد بزرگ به دور بودن کواچ از والیبال ایران مربوط می‌شود. زمانی نه چندان دور عذر گائیچ را به این دلیل که یک مربی پروازی بود خواستیم اما حالا کواچ هم دقیقا همان گونه رفتار می‌کند که گائیچ رفتار می‌کرد. او به دلیل مرخصی‌های زیاد، کمتر فرصت می‌کند عملکرد بازیکنان مستعد والیبال ایران را زیر نظر بگیرد.

البته در مورد کواچ نقطه ضعف بزرگ‌تر این است که قدرت مدیریت تیم را ندارد. خیلی‌ها این را می‌گویند که تیم در اختیار کواچ نیست و من هم باتوجه به شواهد فکر می‌کنم این شایعات خیلی هم دور از واقعیت نیست. به عنوان مثال وقتی در سایت فدراسیون می‌آید که کواچ برای جلوگیری از بی نظمی در اردوی تیم ملی برای بازیکنان جریمه‌های دلاری در نظر گرفته است، خود نشان دیسیپلین ضعیف این مربی است. وقتی شما برای دیر آمدن به تمرین، نپوشیدن لباس متحدالشکل، تلفن حرف زدن هنگام تمرین و اضافی تمرین کردن بدون هماهنگی با کادر فنی جریمه در نظر می‌گیرید یعنی در اردوی تیمتان هم دیر می‌آیند، هم لباس متحدالشکل نمی‌پوشند، هم با تلفن حرف می‌زنند و هم به دلیل ناکافی بودن تمرینات، بازیکنان با تصمیم خودشان اقدام به تمرین کردن می‌کنند. اینجاست که باید گفت وای بر این مدیریت.

باور کنید دلیل صحبت‌های من نتایج بد تیم ملی نیست. این برد و باخت‌ها در ورزش کاملا طبیعی است، اما وقتی شما برای تیمتان برنامه‌ریزی درستی ندارید و بعد منتقدان را به بی‌فکر حرف زدن متهم می‌کنید، جای دلخوری دارد. در مجموع من فکر می‌کنم برنامه ریزی غلط برای حضور در رقابت‌های جهانی، استفاده از یکسری بازیکن ثابت، ندیدن برخی بازیکنان موجه‌تر و دست آخر داشتن یک نیمکت ضعیف دلایلی هستند که به کواچ برمی‌گردد و باعث شده تیم ملی نتواند مطابق انتظار والیبال‌دوستان نتیجه بگیرد.البته سهم فدراسیون را هم نباید در این نتایج نادیده گرفت. برخلاف انتظار بالای مردم که فکر می‌کنند تیم ملی والیبال می‌تواند در المپیک خوش بدرخشد، همه فعالیت‌های فدراسیون به این خلاصه می‌شود که تیم ملی صرفا سهمیه حضور در المپیک را به دست بیاورد. سهمیه‌ای که من مطمئن هستم با همین بازیکنان و با همین کادر فنی برای تیم ملی به دست خواهد آمد، اما باید پرسید که به چه قیمتی. به فرض این‌که تیم ملی به رقابت‌های المپیک هم صعود کرد، آیا همه مشکلات والیبال ما با این سهمیه حل می‌شود؟ حضور چند بازیکن تقلبی در تیم نوجوانان را چه باید کرد؟ با نتایج ضعیف تیم زیر 21 سال چه باید کرد؟ همین الان 3 بازیکن در تیم زیر 23 سال با شناسنامه دیگران حضور دارند. با مواردی از این دست چه باید کرد. درد این روزهای والیبال این است که بسیاری از پیشکسوتان و کارشناسان والیبال در فدراسیون غریبه هستند. باور کنید اگر من حرفی می‌زنم به خاطر منافع شخصی نیست. به این خاطر است که دلم برای والیبال این مملکت می‌سوزد.

پیشنهاد من هم برای خروج از شرایط کنونی این است که رئیس فدراسیون پس از اتمام رقابت‌های جهانی، چند جلسه آسیب‌شناسی را با کواچ، دستیارانش و کارشناسان این رشته برگزار کند. اشکالی ندارد اگر چنین دعواهایی در اتاق‌های فدراسیون صورت گیرد. مهم این است که دوباره برای بازگرداندن وفاق و همدلی در والیبال تلاش کرد تا انشاءالله بار دیگر شاهد پیروزی‌های غرورانگیز والیبال در عرصه بین‌المللی باشیم.

ایرج مظفری

کاپیتان اسبق تیم ملی والیبال

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها