دکتر محمد سرافراز در گفت‌و‌گوی اختصاصی با جام‌جم:

رسانه ملی، سازمانی فرهنگی است نه تجاری

سکانداری مهم‌ترین مرکز رسانه‌ای کشور در حالی به دکتر محمد سرافراز سپرده شد که این سازمان با حجم قابل توجهی از بدهی مالی و اعتراض‌های گاه و بیگاه مخاطبان مواجه بود. سرافراز که همواره به عنوان مدیری ارزشی و البته پرکار و آشنا به امور رسانه شناخته شده است، با اتکا به سابقه دو دهه فعالیت در معاونت برون‌مرزی سازمان صدا و سیما و آشنایی با داشته‌ها و نداشته‌های این سازمان، چنین مسئولیت خطیری را در یکی از دشوارترین دوران رسانه ملی به عهده گرفت. رسانه ملی در شرایطی به دست دکتر سرافراز سپرده شده است که علاوه بر مشکلات مالی، سهم اندکی از بودجه سال 94 به آن تخصیص یافته و همچنان در میانه دو نگاه متضادی که یکی آن را فرهنگی می‌داند و دیگری تجاری، در نوسان است. دکتر سرافراز پس از گذشت شش ماه ریاست رسانه ملی، در گفت‌وگوی اختصاصی با جام‌جم درباره راهکارهایش برای مدیریت علمی و معطوف به هدف صدا و سیما و برنامه چابک‌سازی ـ که می‌تواند منطقی‌ترین راه برون‌رفت رسانه ملی از بحران‌های پشت سر و پیش‌رو محسوب شود ـ نکاتی را مطرح کرده است و از چالش‌ها، دشواری‌ها و برنامه‌هایش سخن گفته که در ادامه می‌خوانید.
کد خبر: ۸۰۰۹۵۶

شش ماه از ریاست شما بر سازمان صدا و سیما می‌گذرد. زمانی که این حکم برای جنابعالی صادر شد، اولویت کاری شما در این جایگاه چه بود؟

در شرایطی که رسانه‌ها‌ی متعددی، چه بخواهیم و چه نخواهیم، از طریق ماهواره یا در فضای مجازی و اینترنت برای مردم کشورمان برنامه پخش می‌کنند، بازنگری در ساختار و عملکرد رسانه ملی برای افزایش تاثیرگذاری آن ضرورت داشت. بخشی از این بازنگری درون سازمانی بوده که تا حدی انجام شده و بخش‌های دیگر از آن باقی مانده است. اصلاح ساختار، اصلاح الگوی نیروی انسانی، بازنگری در میزان کارکرد و عملکرد نیروهای انسانی و بازنگری در آیین‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها، بخشنامه‌ها و روابط کاری در سازمان برای روان‌تر شدن امور، از جمله این کارها است. بخش دوم اقدامات نیز به نیمه رسیده و ادامه آن در راه است.

بیش از دو دهه معاون برون‌مرزی سازمان بودید و کارنامه‌ای که از شما باقی‌مانده است، از مدیری خلاق و نوآور حکایت می‌کند که توانسته بود با هزینه‌های اندک مجموعه‌اش را مدیریت کند. آیا در جایگاه فعلی، به عنوان رئیس صدا و سیما، با تعدد شبکه‌ها و معاونت‌ها، همان رویکردها را در پیش گرفته‌اید یا فکر می‌کنید این جایگاه نیازمند شیوه‌های تازه‌تری است؟

حدود دو دهه پیش، در حوزه برون‌مرزی به این نتیجه رسیدیم باید کل جهان را از نظر پوشش رادیویی کامل کنیم. این اتفاق افتاد و پس از آن به دنبال حضور نظامی آمریکا در منطقه و حمله به افغانستان و بعد عراق، ضرورت ایجاب کرد شبکه‌های تلویزیونی جدیدی راه‌‌اندازی کنیم؛ شبکه‌هایی که به عنوان جریان سوم رسانه‌ای در دنیا مطرح شود.

آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم وارد منطقه شده بود، اما به جای مبارزه با القاعده و بن‌لادن، حکومت طالبان را شکست داد و افغانستان را اشغال کرد. این رخدادها به وسیله دو جریان رسانه‌ای مختلف به اطلاع مردم دنیا می‌رسید؛ یکی جریان طرفدار بن‌لادن و القاعده در شبکه‌هایی مانند الجزیره ـ که در جریان حمله آمریکا به عراق از صدام حمایت می‌کرد ـ و دیگری جریان حمایت از حمله نظامی آمریکا برای مقابله با تروریسم ـ که توسط شبکه‌های آمریکایی و اروپایی از جمله سی‌ان‌ان و بی‌بی‌سی پوشش داده می‌شد ـ که به اعتقاد ما هر دو جریان باطل بود و از نگاه رسانه‌ای باید حرف تازه‌ای مطرح می‌کردیم که نه روش آمریکا و اشغال افغانستان را می‌پذیرفت و نه گروه‌هایی مثل القاعده و طالبان را قبول داشت.

این جریان سوم رسانه‌ای، یک ضرورت به نظر می‌رسید؛ اما شرایط و امکانات لازم برای اجرای آن فراهم نشد تا این‌که در جنگ بعدی آمریکا در منطقه و حضور نظامیان آمریکایی در عراق، ضرورت چنین شبکه‌ای بیشتر احساس ‌شد و از همین رو، شبکه تلویزیونی العالم در واحد برون‌مرزی راه‌اندازی شد.

راه‌اندازی شبکه پرس تی‌وی نیز بر اساس ضرورت‌های زمان بود و بر‌خلاف شبکه‌هایی مانند الجزیره و راشاتودی ـ که جمعی از باسابقه‌ترین افراد فعال حوزه رسانه و خبر را از اروپا با دستمزدهای کلان به خدمت گرفتند ـ ما با جلب همکاری هموطنانی که زمینه اولیه را داشتند و با آموزش مستمر آنها، شبکه پرس‌تی‌وی را راه‌اندازی کردیم. از آنجا که معتقد بودیم شمایل هنری و گرافیک این شبکه به عنوان یک شبکه خبری باید بسیار قوی باشد، در این زمینه از نیرو‌های حرفه‌ای استفاده کردیم و خوشبختانه پرس‌تی‌وی توانست به عنوان شبکه انگلیسی قابل مقایسه با شبکه‌های خبری بین‌المللی مطرح شود و هر چه پیش‌رفت، جایگاه و وضعیت بهتری یافت.

در حقیقت در واحد برون‌مرزی، با شبکه‌هایی سر و کار داشتم که از قبل راه‌اندازی نشده بودند و به عنوان یک تجربه جدید از ابتدا پایه‌گذاری شد، اما در سمت ریاست سازمان صدا و سیما با مجموعه‌ای از شبکه‌هایی که سال‌ها فعالیت داشته‌اند، مواجه هستم. اداره این مجموعه شبکه‌ها، رویکردهای متفاوتی می‌طلبد، اما با این همه آنچه در مدیریت رسانه اهمیت دارد، خلاقیت است. بدون خلاقیت مرگ رسانه از راه می‌رسد. نکته اینجاست که در مجموعه صدا و سیما محدودیت‌ها و موانع خیلی بیشتر از آن است که براحتی بتوان به سراغ خلاقیت رفت.

بحث جریان سوم رسانه‌ای که مطرح کردید، بسیار مهم است. در روابط بین‌الملل، زمان جنگ‌های سرد، جنبش عدم تعهد به عنوان نیروی سوم ظاهر شد. در رقابت‌های حزبی نیز یک حزب جدید، خود را نیروی سوم معرفی می‌کند. جریان سوم در عرصه رسانه‌ای، کار بسیار دشواری در پیش دارد. با وجود موانع متعدد در مقابل رقبایی که امکانات بسیار در اختیار داشتند، ضریب نفوذ ما در مقایسه با این رقبا چقدر باید می‌بود که تاثیرگذار و موفق باشیم؟

ابتدای کار مهم این بود که چنین خطی ترسیم شود؛ خطی که نشان بدهد دو طرف جنگ در منطقه، باطل هستند. خوشبختانه شبکه العالم در جنگ آمریکا علیه عراق در هفته‌های اول بسیار تاثیرگذار بود. آمریکا در یکی از اولین اقداماتش تمام فرستنده‌های زمینی عراق را بمباران کرد و از آنجا که صدام نصب ماهواره را ممنوع کرده بود، مردم عراق فقط می‌توانستند شبکه‌های زمینی را دریافت کنند. شبکه العالم، فرستنده پرقدرتی نزدیک مرز عراق داشت که تا بغداد را پوشش می‌داد، بنابراین پس از بمباران فرستنده‌های عراق، شبکه العالم تا مدت‌ها تنها شبکه در دسترس مردم عراق برای کسب اخبار بود.

رهبر معظم انقلاب در حکم شما، مهم‌ترین مسئولیت کنونی رسانه ملی را حفظ و ارتقای استقلال فرهنگی و هویت انقلاب اسلامی ذکر کرده‌اند. در شرایط فعلی، حفظ استقلال فرهنگی، هم بسیار مهم است و هم، بسیار دشوار. برای اجرایی کردن آن، چه برنامه‌هایی در دستور کار دارید؟

در گام اول باید شرایط موجود آسیب‌شناسی می‌شد که تا حد زیادی این کار انجام شد و توانستیم بسیاری از ساختارها را اصلاح کنیم. از حالا به بعد روی برنامه‌هایی که بر هویت فرهنگی کشور تاکید کند و در عین حال از جنبه‌های آموزشی، تفریح، سرگرمی و اطلاع‌رسانی برخوردار باشد، متمرکز می‌شویم. توجه به تمامی مسائل فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، جزو ماموریت‌های اصلی صداوسیماست؛ اما برای تاثیرگذاری باید کارها اولویت‌بندی شود. در گام اول با تفکیک ماموریت شبکه‌ها، به نوعی آرایش جدید رسانه‌ای دست پیدا می‌کنیم تا بتوان متمرکز و تاثیرگذارتر عمل کرد.

بحث فرهنگ بسیار مهم است و رهبر معظم انقلاب بارها فرموده‌اند فرهنگ، مظلوم است. در این زمینه دستگاه‌های دیگری مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی مسئولیت‌هایی دارند؛ اما به نظر می‌رسد رسانه ملی نقش مهم‌تری به عهده دارد. در برنامه‌های متعدد رادیو و تلویزیون موضوعاتی چون سیاست، اقتصاد و فوتبال رصد می‌شود، اما برنامه‌ای نداریم که مسائل فرهنگی جامعه را رصد کند. تصور نمی‌کنید این یک خلأ است؟

اول این‌که مسائل فرهنگی در کشور ما از دیگر موضوعات جدا نیست. دوم، در مسائل فرهنگی فقط یک دستگاه یا یک نهاد به تنهایی تاثیرگذار نیست. بعضی‌ها به غلط فکر می‌کنند فقط صدا و سیما یا فقط فلان دستگاه یا بهمان سازمان می‌تواند بعضی از مشکلات فرهنگی جامعه را حل کند. برای حل مسائل فرهنگی باید تمام ظرفیت فرهنگی کشور به خدمت گرفته شده تا موثر واقع شود. در درجه اول لازم است مسائل فرهنگی آسیب‌شناسی شود. در بسیاری از آنها، مجموعه‌ای از مسائل دخیل هستند و به همین ترتیب باید مجموعه‌‌ای از اقدامات صورت بگیرد. به عنوان مثال در‌خصوص کاهش آمار ازدواج، بالارفتن آمار طلاق و بالا رفتن سن ازدواج قوه قضاییه دخیل است. دادگاه‌ها دخیل هستند، چون در گذشته در مورد طلاق بسیار سختگیری می‌شد، اما حالا نمی‌شود که البته می‌تواند به شروط ضمن عقد مربوط باشد. همچنین در این خصوص وزارت آموزش و پرورش هم سهیم است. دانش‌آموزان باید از دوره دبیرستان آموزش‌هایی ببینند و مهارت‌هایی بیاموزند. در کنار همه نهادهای مسئول، صدا و سیما هم باید فعال شود با این تفاوت که صدا و سیما دو نقش دارد. یکی این‌که وظیفه خودش را انجام بدهد و دوم، دیگر دستگاه‌ها را به وظیفه خودشان آگاه کند. مجموعه مسائل فرهنگی، فرابخشی است. باید دستگاه‌های متعددی وظایف خودشان را انجام بدهند تا حرکت فرهنگی موثر صورت بگیرد. البته همه اینها بر‌می‌گردد به نظام و سیستم حکومتی و تصمیم‌های کلانی که در شوراهای عالی و مراکز تصمیم‌گیری کشور درباره فرهنگ گرفته می‌شود.

از بزرگ‌ترین آسیب‌های رسانه ملی در سال‌های اخیر می‌توان به کمی‌سازی اشاره کرد که هم شامل تکثر نیروی انسانی می‌شود و هم شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی. اولین گام شما، اصلاح این شرایط بود که از آن به چابک‌سازی تعبیر و تفسیرهای متفاوتی از آن ارائه شد. اجازه بدهید تعریف چابک‌سازی را از زبان شما بشنویم تا پرسش‌های بعدی را هم در همین زمینه مطرح کنم.

رسانه باید براساس ساز و کار رسانه‌ای اداره بشود نه یک تشکیلات اداری. ایرانی‌ها از قدیم به دیوان‌سالاری معروف بوده و هستند و این سیستم در صداوسیما نیز وجود دارد. بخشی از کار این بود که باید نظام اداری را به نظام رسانه‌ای تبدیل کنیم. به‌عنوان مثال، خبری که از روند بروکراسی عبور کند و به مخاطب برسد، دیگر خبر نیست.

پس از ارائه تعریف از روابط انسانی و تغییر پست‌ها و مسئولیت‌ها براساس یک نظام خبری و رسانه‌ای، در حال انجام تغییرات بعدی هستیم؛ اما کامل شدن و جاافتادن این نظام رسانه‌ای طول می‌کشد و نمود عینی آن همین حالا محسوس نیست. علاوه بر ساختار، نیروی انسانی نیز در چابک‌سازی اهمیت دارد. افرادی که در این مجموعه کار می‌کنند باید احساس کنند کارشان مفید است و در عین حال به اندازه زمانی که در رسانه مشغولند و از آن تغذیه می‌شوند، نقش موثر داشته باشند. نکته دیگری که در مقوله چابک‌سازی اهمیت دارد، بازتعریف وضعیت شبکه‌های رادیو و تلویزیونی و عملکرد آنهاست. نمی‌شود برای هر موضوعی با هر نوع ساختاری، یک شبکه ایجاد شود و هر شبکه‌ای با هر ساختار و موضوعی، برنامه‌سازی کند. تکثر شبکه‌ها زمانی معنا دارد که به صورت شبکه‌های تخصصی با ماموریت‌های مشخص کار کنند و از کارهای مشابه و غیرضروری پرهیز شود؛ بخصوص وقتی که با محدودیت‌ منابع مواجه هستیم. در این شرایط مجبوریم اولویت‌بندی کنیم و آرایش جدید رسانه‌ای ایجاد کنیم.

برخی چابک‌سازی را به قلع و قمع نیروها تعبیر کرده‌اند و این‌که زحمات کشیده شده‌، نادیده گرفته می‌شود. این برداشت از چابک‌سازی را تائید می‌کنید؟

نیروهای رسمی همچنان در تلویزیون حضور دارند و هیچ کسی نمی‌تواند این نیروها را حذف کند، اما نیروهای بازنشسته بخصوص آن دسته که سال‌های زیادی از بازنشستگی آنها گذشته است، باید جای خود را به نیروهای جوان‌تر بدهند. البته باید از تجارب نیروهای باسابقه و بازنشسته، در جای خودش استفاده کرد و دقیقا به همین منظور، در معاونت سرمایه انسانی، تشکیلاتی ایجاد کرده‌ایم. در ضمن لازم است نیروی انسانی موجود نقش و جایگاه خودش را خوب بشناسد، آن را برای خود تعریف کند و متناسب با ماموریت و هدفی که برایش مشخص شده، خودش را اثبات کند. به نظرم بهترین روش کار، همین است.

یکی از تاکیدات شما در نشست‌های سراسری مدیران رسانه ملی، بحث اصل پردازش اطلاعات و توجه همزمان به مخاطب و محتوا به عنوان دو بال رسانه ملی بوده است. در این مدتی که از ریاست جنابعالی می‌گذرد، بویژه در عرصه خبر چقدر موفق بوده‌اید؟

پرسشی که مطرح کردید سه موضوع مختلف را در بردارد. در مورد اول، پردازش اطلاعات، یک موضوع جهانی است. قدرت آینده دنیا، دست کسانی است که بتوانند اطلاعات مربوط به تک‌تک آدم‌ها را بگیرند و پردازش کرده، با پردازش آن پیش‌بینی، پیشگیری و ذهن‌خوانی کنند. این کار، هم به منظور کسب درآمدهای کلان انجام می‌شود و هم برای اهداف امنیتی و هم استفاده‌های فرهنگی. حکومتی که بتواند اطلاعات بشر را پردازش کند، در گام بعدی می‌تواند با این اطلاعات در مقابل کشورهای دیگر بایستد، آنها را مهار کند و به خدمت بگیرد یا با آنها مقابله کند. از آنجا که این ماجرا به اطلاعات ارتباط دارد به نحوی رسانه هم صاحب اهمیت می‌شود.

در مورد سوال دوم؛ در رسانه‌ای مانند رسانه ملی که از یک پایگاه مکتبی برخوردار است، نه می‌توانیم بدون نگاه به محتوا و جهت‌گیری‌های فرهنگی، صرفا برنامه‌هایی تولید کنیم که مخاطب بیشتری به دست بیاوریم و نه بدون نگاه هنرمندانه و بی‌توجه به سلیقه و روحیات مخاطب، محتوایی تولید کنیم که از جذابیت برخوردار نباشد. هم محتوا باید مفید، تاثیرگذار و هدفمند باشد و هم ساختار و قالب جذاب و دیدنی‌ای که مخاطب پای برنامه بنشیند و از محتوا تاثیر بگیرد. این دو بال باید با هم حرکت کنند که پرواز رخ دهد.

در زمینه اطلاع‌رسانی و فعالیت‌های خبری، پرهیز از اطلاع‌رسانی تک‌بعدی را مد نظر داریم، به ترتیبی که هم به دستگاه‌های رسمی و دولتی بپردازیم و هم صرفا به نظرات و اطلاعاتی که این دستگاه‌ها ارائه می‌کنند، بسنده نکنیم. نظر مردم مهم است و باید به مشکلات آنها توجه کرد. مردم در عرصه‌های مختلف، مشکلات گوناگون دارند و دستگاه‌های دولتی باید کم‌کم عادت کنند در برابر انتقادات مردم گوش شنوا داشته باشند، آنها را نادیده نگیرند یا فشار ناشی از انتقادات را بر رسانه ملی تحمیل نکنند. سعی ما این است که رسانه ملی، هم اطلاع‌رسانی کند، هم بی‌طرفی به این معنا را حفظ و همه جوانب را در نظر بگیرد.

برونداد پردازش اطلاعات و توجه به مخاطب و محتوا، ضریب نفوذ رسانه را افزایش می‌دهد. جنابعالی از ضریب نفوذ رسانه ملی رضایت دارید؟

نه، این طبعا چیزی نیست که ایده‌آل ماست. ابتدای راه هستیم و باید کارهای زیادی انجام بدهیم تا بتوانیم به جایگاهی که مدنظرمان است، برسیم.

کیفی‌سازی یکی از ضرورت‌هایی است که قبلا به آن اشاره کرده‌اید؛ اما انجام آن به بودجه و حمایت مالی نیاز دارد، در حالی که بودجه‌ تخصیصی دولت به سازمان با وجود تورم و مشکل مالی رسانه ملی، کاهش پیدا کرده است. در چنین شرایطی برای پیشبرد برنامه‌هایتان و غلبه بر این چالش چه تمهیداتی اندیشیده‌اید؟

یکی از مشکلات رسانه ملی این است که دولت‌ها به آن نگاه سلبی دارند و فکر می‌کنند باید با اهرمی به نام بودجه آن را تحت فشار قرار بدهند. نگاه دیگری نیز وجود دارد که بر اساس آن، رسانه ملی یک دستگاه تجاری است که باید خودش درآمد کسب کند و به عنوان یک دستگاه فرهنگی نیازی ندارد از بودجه عمومی استفاده کند.

هر کدام از اینها در جای خودش قابل بحث است. رادیو و تلویزیون فعلی، بدهی‌های خیلی کلان و بزرگی دارد. این بحث‌ها برای قطاری که در حال حرکت است، باید حقوق کارمندانش را بپردازد و برنامه بسازد، خیلی زیبنده نیست. با این همه، واقعیت موجود همین است و برای این‌که بتوانید مقیاسی از بودجه سازمان صدا و سیما در دست داشته باشید به نکته‌ای اشاره می‌کنم؛ کمک دولت به رسانه ملی در سال 94 چیزی حدود هزار میلیارد تومان است. در سفر رئیس‌جمهور به گیلان برای احداث 11 کیلومتر اتوبان منجیل تقریبا 900 تا هزار میلیارد تومان بودجه تخصیص یافته است. یعنی کمک دولت در یک سال به رسانه ملی که در داخل و خارج کشور که در سه عرصه محلی، ملی و برون‌مرزی فعالیت‌‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد، به اندازه بودجه احداث 11 ‌کیلومتر اتوبان محلی است. اینجا می‌توان عمق فاجعه را دریافت. از سال قبل، دولت به طور یکطرفه و یکجانبه برای صدا و سیما تصمیم‌ گرفته است و بر اساس این تصمیمات، باید صدا و سیما درآمدهای خود را در سال 94 بشدت افزایش دهد. در شرایطی که دولت با کاهش درآمدهای نفت مواجه است و کاهش درآمدهای نفت در کاهش دیگر درآمدها هم تاثیر دارد، صدا و سیما مکلف شده دست‌کم 35 درصد درآمدهای اختصاصی خود را افزایش بدهد. یعنی اگر صدا و سیما نتواند درآمدهای بازرگانی را اضافه کند، نمی‌تواند حقوق کارمندان را بپردازد چه برسد به این‌که برنامه‌های فاخر تولید کند. البته هیچ اشکالی ندارد که در یک دورنمای چند ساله، دست صدا و سیما باز گذاشته شود، سدهای قانونی و موانعی که به اشکال مختلف، با بهانه و بی‌بهانه در مقابل کسب درآمدهای جدید سبز می‌شود، برداشته شود و فرصتی در اختیار سازمان قرار گیرد که خودش بتواند خودش را به لحاظ مالی اداره کند. این مساله به نظر من امکان‌پذیر است، اما نه در یک بازه زمانی کوتاه و نه در شرایطی که کمک‌های فوق‌العاده قطع و فشار عظیمی به صدا و سیما وارد شود. دولت در عین این‌که معتقد است سازمان باید درآمدهای بازرگانی را افزایش دهد، از سوی دیگر به شکل‌های مختلف با نامه، به صورت شفاهی یا کتبی با پخش برخی آگهی‌های بازرگانی مخالفت می‌کند. این پارادوکس، ناشی از دیدگاهی است که رسانه ملی را یک دستگاه تجاری تلقی می‌کند.

درآمد تلویزیون از آگهی‌های بازرگانی، بحث غیرشفافی نیست، اما واقعا این درآمد چقدر از سقف بودجه سازمان را تامین می‌کند؟

امسال بودجه اختصاصی دولت به اندازه افزایش حقوق کارمندان صدا و سیما نیز افزایش نداشته است. کمک دولت به بودجه صداوسیما فقط حدود 70 درصد حقوق کارمندان را تامین می‌کند نه تمامی آن را، چه برسد به بودجه ساخت فیلم و سریال و برنامه‌های مختلف رادیو و تلویزیونی در عرصه محلی، ملی و فراملی.

البته درآمدهای بازرگانی رشد داشته و در حال حاضر چیزی حدود هزار و 200 میلیارد تومان است که از کمک دولت پیشی گرفته است. امسال برای اولین بار، دولت به صورت کاملا یکطرفه سهم بودجه سازمان صدا و سیما را تعیین کرده و تخصیص داده است و ما ناچاریم از منبع بازرگانی، درآمدهای بیشتری کسب کنیم.

رهبر معظم انقلاب در سال‌های اخیر بارها درباره شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی و جنگ نرم هشدار داده‌اند و با این قیاس می‌توان گفت باید مانند نیروهای مسلح بودجه‌ قابل قبولی به ارتش رسانه‌ای اختصاص یابد. ضمن این‌که رسانه ملی، هم بودجه ریالی نیاز دارد و هم بودجه ارزی.

این مساله به نگاه مسئولان کشور برمی‌گردد. البته کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، سال قبل پیشنهاد خوبی را به شکل مکتوب به دولت اعلام کرده که حداقل بودجه صدا و سیما، سه هزار میلیارد تومان است. این رقم حاکی از یک نگاه واقع‌بینانه و منصفانه‌ بود، اما به آن توجه نشد. در ضمن همان طور که اشاره کردید صدا و سیما برای اجاره ماهواره‌ها، قراردادهای خارجی، هزینه دفاتر خارج ازکشور، خبرنگاران اعزامی و خرید حق ‌پخش برنامه‌های مختلف و مواردی از این قبیل به بودجه ارزی نیاز دارد که اگر به آن هم توجه نشود در آینده فاجعه‌بار خواهد بود. تهدیدها برای لغو قراردادها شروع شده است.

رهبـر معظم انقلاب فرموده‌انـد رسانه ملـی باید به مدیریت‌های اجرایـی در تحقق سیاست‌های کلان، سند چشم‌انداز و موارد دیگر کمک کند. تعامل صدا و سیما با قوای سه‌گانه چگونه است؟

به شکل گسترده‌ای دیدگاه‌ها و برنامه‌های مختلف دولت اعم از رئیس‌جمهور و وزرا را پخش می‌کنیم و به اطلاع مردم می‌رسانیم. این اطلاع‌رسانی در مقایسه با دولت قبل، رشد داشته است، اما باید توجه کرد رسانه ملی نمی‌تواند یکسویه عمل کند یا هویت منتقدانه خود را حفظ کند. این رسانه باید دیدگاه‌های مختلف و نظرات مردم را هم پوشش بدهد و دولت‌ها باید این سماحت را داشته باشند که بپذیرند و نخواهند یکسویه از رسانه ملی استفاده کنند.

در دوره مدیریت شما نه‌تنها در بحث تعامل با دولت، آزادتر عمل شده است، بلکه درخصوص موضوعات مهم مانند مساله هسته‌ای یا پخش مستقیم سخنرانی باراک اوباما و مواردی از این دست نیز شاهد شیوه‌ای بازتر و حرفه‌ای هستیم. این رویه ـ که موافقان و منتقدانی هم دارد ـ از کجا ناشی می‌شود؟

باید میزان آگاهی مردم نسبت به مسائل بین‌المللی بیشتر شود و به این منظور باید دیدگاه‌های طرف‌های مقابل خودمان را همان طور که مطرح می‌کنند در اختیار مردم بگذاریم. درباره مساله مهم و حساس هسته‌ای، تحلیل‌های مختلفی وجود دارد که ارائه آنها در رسانه ملی به رشد جامعه کمک می‌کند، چون قدرت تحلیل مردم را بالا می‌برد و آنها را با زوایای مختلف موضوع آشنا می‌کند. برخورد ما با موضوعات یکسویه نیست و درباره مساله هسته‌ای نیز تلاش داریم با نگاه مثبت، نقاط قوت تمام دیدگاه‌های مختلف را در رسانه ملی طرح کنیم که نتیجه و برآیند آن کمک به گروه مذاکره باشد و آنها بتوانند این مسئولیت سنگین را با قدرت بیشتر به انجام برسانند، حقوق ملت ایران را آن طور که شایسته است، کسب کنند و نگذارند یک امتیاز ناروا به طرف مقابل داده شود. ما در جهت اطلاع‌رسانی سریع، شفاف و بیطرفانه گام برمی‌داریم.

درباره مسائل خانوادگـی، موضوعــات طنز و تولید سریال‌هایی برای ترویج سبک زندگی ایرانی چه برنامه‌هایی دارید و با چه موانعی روبه‌رو هستید؟

طنز زبانی است که اگر درست از آن استفاده شود، می‌تواند بسیاری از مشکلات بزرگ جامعه را روان و غیرگزنده‌ مطرح کند و تاثیر مثبت بگذارد. البته ما در سال‌های گذشته کارهای طنز فاخر کمتر داشته‌ایم، شاید کسانی که کار طنز تلویزیونی انجام می‌دادند، یا خیلی عرصه بروز نداشتند یا خیلی شناخته شده نبودند یا هنوز کشف نشده بودند. برای این که از زبان طنز برای طرح موضوعات اجتماعی بیشتر استفاده کنیم، هنوز جای کار هست و نمونه‌هایی شکل گرفته که باید تقویت شود.

زمانی به قسمت‌های زیاد سریال‌های خارجی انتقاد می‌شد، اما حالا می‌بینیم مخاطب با آنها همراه می‌شود و مدت مدیدی با رسانه می‌ماند. در صورتی که تعداد قسمت‌های سریال‌های ما آن‌قدر کوتاه هستند که مخاطب تا بخواهد با آن انس بگیرد یا با شخصیت‌هایش همذات‌پنداری کند، تمام می‌شود. این نکته به کم بودن بودجه مربوط است یا سیاستی مبنی بر ساخت سریال‌های با تعداد قسمت کم وجود دارد؟

مجموعه‌های کوتاه تلویزیونی برای مناسبت‌های خاص مناسب هستند. حتی آثار تک‌قسمتی هم این گونه هستند و تولید انبوه آنها فایده ندارد. برای آن که سریال‌های بلند داشته باشیم که چند سال تداوم داشته باشند، به گروه‌های پشتیبانی تولید نیاز داریم. این آثار با حضور یک نویسنده به انجام نمی‌رسد و لازم است در کنار یک یا چند نویسنده، گروه بزرگی از محققان و طراحان حضور داشته باشند. متاسفانه بسیاری از سریال‌های تلویزیونی ما از ضعف نگارش داستانی رنج می‌برند. داستان این سریال‌ها یا تکراری هستند یا قابل پیش‌بینی یا ضعیف.

شاید راه‌اندازی گروه‌های پشتیبانی و تولید سریال‌های بلند، کمی طول بکشد، اما در دستور کار ما قرار دارد. اگر علاقه‌مند به تاثیرات بلندمدت هستیم باید کارهای بلندمدت هم بسازیم. سریال‌های 26 یا 30 قسمتی برای مناسبت‌هایی چون ماه رمضان، محرم، دهه فجر و مواردی از این دست مناسب هستند و بیشتر از آن، پاسخگوی مخاطب نیستند.

شما از معدود چهره‌های نظام هستید که به‌رغم سابقه طولانی، برچسب جناحی و حزبی خاصی ندارید. وقتی به عنوان سکاندار رسانه ملی معرفی شدید، خیلی‌ها آن را به فال نیک گرفتند؛ اما با انتخابات مواجه هستیم و هر حرکتی در رسانه ملی، با نگاه سیاسی تفسیر می‌شود. برای جلوگیری از این تفسیرها چه برنامه‌ای دارید؟

رسانه ملی جایی نیست که بتوان نگاه حزبی را در آن اعمال کرد، چون نتیجه چنین رویکردی جز ضرر نیست. البته در نظام سیاسی ما حزبی به معنای حرفه‌ای وجود ندارد و به طور طبیعی انتخابات بر مبنای کرسی‌های حزب در پارلمان انجام نمی‌شود؛ بنابراین حتی اگر دولت‌ها نگاه حزبی خودشان را بر نگاه ملی ترجیح بدهند، متضرر خواهیم شد. با این همه، گرایش‌های حزبی به معنای منفی در جامعه ما رواج دارد؟! رسانه ملی به گفتمان اصلی انقلاب در مسائل سیاسی و انتخابات توجه دارد.

طیف وسیعی از مردم، مخاطب رسانه ملی هستند؛ مراجع، دانشگاهی‌ها و مسئولان. جلب رضایت آنها کار بسیار سختی است. برای این همه ذائقه و سلیقه متنوع و متعدد چه تمهیداتی دارید تا رسانه ملی که همواره در معرض قضاوت‌هاست، موفق و سربلند باشد؟

همان طور که می‌گویید کار بسیار دشواری است و این دشواری از جامعه‌ای ایجاد شده که یکدست نیست، در معرض هجوم رسانه‌های مختلف است، تاثیرات مختلف فرهنگی دارد و نگاه‌های متضادی در آن هست. تنوع و تکثر شبکه‌ها این زمینه را فراهم کرده که اقشار مختلف با دیدگاه‌ها و سلایق مختلف بتوانند آنچه مدنظرشان است، از رسانه ملی کسب کنند؛ اما در عین حال رسانه ملی، هم چارچوب‌های خودش را دارد و هم خطوط قرمز که باید آنها را رعایت کند. چارچوب رسانه ملی ایجاب می‌کند دین را به معنی صحیح کلمه تبلیغ کند، اطلاع‌رسانی و آگاهی‌سازی را به شکل درست انجام بدهد، با شیوه‌های مختلف ازجمله معرفی آدم‌های خلاق، مبتکر و الگو، فضای امید و نشاط را در جامعه ایجاد کند و در نهایت مخاطب را به سوی سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی که مختص جامعه ماست، سوق بدهد.

از طرف دیگر خطوط قرمزی در پخش برخی برنامه‌ها وجود دارد که باید آنها را رعایت کند و در عین توجه به طیف‌ها و نگاه‌ها و سلیقه‌های مختلف، در قالب چارچوب‌ها بماند.

اشاره کردید خطوط قرمز، مفهومی متنوع‌تر و متکثرتر از خط قرمز دارد. احتمالا از طنز و موسیقی گرفته تا موضوعات سیاسی، هسته‌ای و... را شامل می‌شود. خط قرمز شما تا کجاست؟

«تا» ندارد. معیارهایی وجود دارد که در طول زمان شکل گرفته و باید همه آنها را رعایت کرد.

اگر بازتر عمل می‌شود، مناظره برگزار و سخنرانی مستقیم پخش می‌شود یعنی خطوط بازتر شده است؟

این موارد هرگز جزو خطوط قرمز نبوده است.

ما در بسیاری از مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مناظره خواهیم داشت.

شما با رسانه بیگانه نبوده‌اید و جزو مدیران پرکار صدا و سیما شناخته می‌شدید. حالا که در صدر این رسانه هستید، زمانی را که به رسانه اختصاص می‌دهید خیلی بیشتر از قبل است یا فرقی نکرده؟

به لحاظ زمانی خیلی فرقی نکرده فقط کمی متفاوت‌تر است. تنوع کاری زیاد شده و به عنوان رئیس سازمان صدا و سیما باید در جلسات مختلف خارج از سازمان مانند شوراهای عالی و جلسات هیات دولت شرکت کنم. همچنین درخواست‌های زیاد و متنوعی از بیرون و درون صدا و سیما وجود دارد که باید به همه آنها رسیدگی کرد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها