در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اما اگر بخواهیم یک وظیفه را به عنوان وظیفه حیاتی یک حکومت معرفی کنیم که همه افراد بر آن اتفاق نظر دارند، احتمالا با این پاسخ مواجه خواهیم شد: «امنیت.»
کمتر کسی را میتوان یافت که انکار کند تامین امنیت شهروندان، کف تقاضاها و انتظارات مردم از حاکمانشان است. اما امنیت در برابر یک حکومت یا دولت، دو چهره دارد؛ چهره اول امنیت، همان چیزی است که تا اینجا بیان شد. یعنی وظیفه حکومت در برقرار کردن شرایطی که کل کشور به فضایی امن برای شهروندان و ساکنان کشور تبدیل شود. اما چهره دوم امنیت، چیزی است که حاصل چهره اول است، یعنی حکومتها از طریق ایجاد امنیت برای شهروندان، امنیت خودشان را تقویت میکنند، از نارضایتیهای دولتی میکاهند و قدرت خود را در کشور، بیش از پیش تثبیت میکنند. پس چهره دوم امنیت، وظیفه دولتها و حکومتها نیست، بلکه هدف آنهاست.
چهره دوم امنیت، با دو تهدید روبهرو است: تهدید داخلی و تهدید خارجی. تهدیدات داخلی را دولتها به وسیله تامین انتظارات و درخواستهای عمومی شهروندان یا در بعضی موارد به وسیله سرکوب از خود دور میکنند. در برابر این تهدید، دولتها باید تا جای ممکن از به وجود آمدن فضای درگیری و تنش جلوگیری کنند، چرا که هر قدر تنش درون یک کشور بیشتر شود، دولت و حکومت آن کشور، متزلزلتر خواهد بود. بنابراین هر قدر میزان صلح درون کشور بیشتر باشد، هم شهروندان کشور نفع میبرند و هم دولت و حکومت.
اما در برابر تهدید دوم، بعضی حکومتها از طریق تنش، درگیری و حتی بعضا جنگ، به دنبال رسیدن به اهدافشان هستند. این مورد بویژه درباره برخی کشورهای منطقه که به شکل گستردهای نسبت به درگیریهای افراطگرایان متهم هستند، شایع است. پدیدههایی چون داعش و القاعده را در نظر بگیرید. این گروهها در دهه اخیر خسارات زیادی را به بار آوردهاند. بسیاری از مناطق عراق و افغانستان را ویران کردند. میلیونها غیرنظامی به واسطه درگیریهای ایجاد شده توسط آنها کشته و اسیر و آواره شدند. خسارات و آفتهای آنها به قدری گسترده بوده که شهروندان کشورهای دیگر ـ از آسیای دور تا آمریکا ـ نیز از آن بینصیب نبودند. کشورهای غربی هزینههای هنگفتی را برای جنگهای خاورمیانه متحمل شدند و انتقادات بسیار زیادی از سوی شهروندان آنها به دولتهای مشارکت کننده در این جنگها وارد شد. حتی برخی غیرنظامیان آنها در جهنم داعش اسیر و قربانی شدند.
با وجود همه این آفات و آسیبها، به نظر میرسد برخی از کشورها ـ با اینکه از حیث جغرافیایی فاصله چندانی با گروههای افراط گرا نداشتند ـ نهتنها آسیب چندانی ندیدند، بلکه حتی به واسطه این گروهها، برخی تهدیدها را از خود دور کردند. از همین رو حکومتهایی در منطقه که منش افراطگرایانه دارند، همچون عربستان سعودی و ترکیه، در برابر پدیدههایی مانند داعش در عراق و القاعده در افغانستان و حتی اشرار در مرزهای شرقی ایران، بیش از دیگر دولتها متهمند. برقراری نسبت بین ترکیه با داعش یا بین اشرار شرق ایران و عربستان، هم سهل است و هم ممتنع. چرا که اگر قرار بود این دولتها، آشکارا از گروههای افراط گرا و تروریستی حمایت کنند، اصلا چنین گروههایی را برای اهداف خود واسطه قرار نمیدادند، بلکه مستقیم وارد عمل میشدند. بنابراین حمایت از برافروختن جنگ در کشور همسایه بناست به شکل پنهان صورت گیرد.
اما تکلیف کشور همسایه در این میان چیست؟ برای مثال جمهوری اسلامی چگونه باید با دولتهای حامی گروهکهای تروریستی که در ایران دست به عملیات میزنند، مقابله کند؟ ممکن است برخی در پاسخ به این پرسش، مقابله به مثل را پیشنهاد کنند یا بعضیها معتقد باشند در برابر چنین کشورهایی باید صرفا موضع انفعالی پیش گرفت یا صرفا به مدد دیپلماسی مساله را حل کرد؟ دیپلماسی، قدرت نرم هر حکومت است، اما تاریخ ثابت کرده که این قدرت نرم بدون پشتوانه قدرت سخت کارایی لازم را ندارد. چنانکه خط مشی پایدار جمهوری اسلامی نشان میدهد هرچند تهاجم و تجاوز جزو سیاستهای این نظام نیست، ولی «دفاع» پایدار (چه در زمان جنگ و چه در شرایط صلح) اصلی مسلم برای تامین امنیت ملت بوده است.
تفاوت حمایت ایران از تشکلهایی مانند حماس و حزبالله، با حمایتهای دولتهای دیگر از القاعده و داعش، در همین جا ظاهر میشود. از آنجا که حمایت ایران مبتنی بر منطق «دفاع» در برابر تعرض بیگانه و نیز «دفاع» در برابر پایمال شدن حقوق مظلومان است، حمایت از این گروهها، جزو مواضع رسمی مقامات جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین دو قطبی جنگ طلبی و صلح طلبی در چارچوب اهداف جمهوری اسلامی، جای خود را به دو قطبی دفاع و تهاجم داده است، به این معنا که نه جنگ مطلقا یک ارزش منفی است و نه صلح مطلقا یک ارزش مثبت، بلکه آنچه مطلقا نیک است، دفاع از کیان و حقوق و امنیت است و آنچه مطلقا شر است، تهاجم به کیان و حقوق و امنیت دیگران.
حسین برید / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم