هنگامی که در تدارک ویژهنامه نوروزی جامجم بودیم، بیش از هر چیزی به این دعا و شرح آن توجه داشتیم و همین بهانهای شد که از محضر حاج آقا قرائتی بخواهیم تا با همان بیان و قلم شیرین و عمیقشان برای ما شرحی بر دعای تحویل سال و مبارک شدن عید و ایام سال نو بنویسد که این خواهش ما گرچه به سرانجام نرسید، اما حاصلش توفیق آموختن پای کلاس درس استاد شد، کلاسی که شما هم میتوانید آخرین شب جمعه سال 93 آن را از تلویزیون تماشا کنید.
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی». در آستانه سال 94 قرار داریم و حرفهای ما مربوط به عید است. کلمهای که هم در قرآن مکرر آمده و هم در عرب و عجم و ایرانی و قدیم و جدید هست، کلمه تبریک است. مبارک باشد. تبریک یعنی چه؟ تبریک از برکت است. برکت یعنی خیر زیاد. قدیم که لولهکشی نبود، در خانهها یک منبع آب بود. آب در خانه میرفت و ذخیره میشد. محل ذخیره آب را برکه میگفتند. برکه محل آب است که آب خیر و برکت و همه چیز است. ما چطور عیدمان را مبارک کنیم؟ لباس شیک و تخمه کدو شکستن و خنده و دیدهبوسی، برکت است؟ خیر من میخواهم مصادیق برکت را بگویم که بیاییم برکت عیدمان را بیشتر کنیم.
توجه ثروتمندان به نیازمندان
در هر فامیلی چند نفر پولدار هستند، چند نفر فقیر هستند و چند نفر هم متوسط؛ اکثرا متوسط هستند. در یک فامیل صد نفره، پنج نفر پولدار هستند، پنج نفر خیلی فقیر هستند. 90 نفر معمولی هستند. این ماشینهای قوی، ماشینهای ضعیف را بکسل کنند. یعنی پولدارها عید که دور هم جمع میشوند، در یک اتاق دور از چشم فقرا جمع شوند و بگویند ببین در این صد تا فامیل وضع ما پنج نفر خوب است. بیاییم جهیزیه دختر فلانی را مهیا کنیم. فلانی سه پسر دارد، نمیتواند اینها را داماد کند. انگار پسر خودمان است. بیایید هر کدام یک مبلغی روی هم بگذاریم و او را داماد کنیم. این یک کار خوبی است که عید مبارک میشود. دلی را شاد کنید خدا دلتان را شاد میکند. این برکت است، وگرنه شکستن تخمه کدو که همه دنیا تخمه کدو میشکنند. یک وقت در هواپیما نشسته بودیم، خلبان گفت: قسمت جلو بیا، در کابین کنار ما بنشین. ما رفتیم نشستیم و گفت: حاج آقا، چای بیاورم یا قهوه؟ گفتم: چای را که در خانه خودمان هم میخوریم. قهوه بده بیاید! حالا تخمه کدو در همه دنیا هست. آرایش هم در همه دنیا هست. دیده بوسی هم در همه دنیا هست. به عنوان یک انسان فرهیخته مسلمان چه کار نویی میکنی؟ کار نو این است که بعد از ملاقات عید اگر هر فامیلی یک گره باز کند با یک میلیون فامیل، یک میلیون گره باز میشود.
توجه فرهنگیان به دانشآموزان
در هر فامیلی دانشجو و معلم داریم. بعد از عید هم، فروردین و اردیبهشت وقت امتحان بچههاست. بچهها هم همهجا یا دل نمیدهند، یا استادشان ضعیف است، یا کتابشان ضعیف است، یا خودشان ضعیف هستند. بهخاطر یک ضعفی حالا یا استاد یا شاگرد یا کتاب است. به هر دلیلی ممکن است یک ضعفی بوده باشد. ممکن است این بچهها امسال اردیبهشت یعنی دو ماه دیگر، در درس شکست بخورند. تو که دانشجو هستی حالا به وطنت آمدی، در شهر و روستایت آمدی، این بچههایی که راهنمایی و دبستانی هستند را بگو بیایند، پنج روز که اینجا هستی، چهار روز که اینجا هستی، کمک اینها کن. پنج میلیون دانشجو، یک میلیون معلم، با یک خرده کم و زیاد ما شش میلیون فرهنگی داریم. استادان دانشگاه و طلبهها را کنار گذاشتیم. دیپلمهها را کنار گذاشتیم. وقتی اینها صلهرحم میروند، به بچهها بگویند: بچهها جمع شوید من یک نیم ساعت کمک شما کنم. آن درس مشکل است، من میخواهم برای شما توضیح بدهم. اگر عید امسال این کار شود، ممکن است یک میلیون از افرادی هم که در درس ضعیف هستند و دوباره ممکن است تجدید شوند، یا در درسشان شکست بخورند، در فامیل خوار شوند. پیش خودش احساس حقارت کند. این هم یک کار علمی است. مگر نمیشود؟ چرا میشود. میشود از تعطیلات استفاده کرد.
من بارها این حرف را زدم و باز هم تکرار میکنم. آیتالله العظمی مکارم 40 سال پیش، سالها قبل از انقلاب از چند طلبه دعوت کرد، یکی هم بنده بودم. گفت: بیایید از وقتهای باطله استفاده کنیم و تفسیر بنویسیم. گفتیم: وقت باطله یعنی چه؟ گفت: چهارشنبهها حوزه تعطیل است. دانشگاه هم تعطیل است. ما باید از تعطیلات استفاده کنیم. از پنجشنبهها صبح که حوزه تعطیل بود و دانشگاه هم تعطیل است، تفسیر نمونه بیرون آمد. از بهترین تفسیرهای فارسی است. حدود 70 بار با کم و زیاد چاپ شده است. به چند زبان دنیا هم ترجمه شده است. از ما غیر از تخمه کدو کار دیگر هم برمیآید.
دوری از غرور و تکبر در دید و بازدیدها
این ایام کم نمیشنویم که من دکتر هستم. او آمپولزن است! من دیدن او بروم؟ او دیدن من بیاید. دکتر و آمپولزن را ول کن. دو تا مسلمان هستید، دیدن همدیگر بروید. تو به خانمت سلام کن. نه، من سنم بیشتر است، استاد دانشگاه هستم. من فوقلیسانس هستم، من دکتر هستم و او لیسانس است. در ازدواجها گیر کردند. میگوید: من فوقلیسانس هستم باید برای من فوقلیسانس پیدا شود. فکر غلط! مثل اینکه من مرجع تقلید هستم، زنم هم باید مرجع تقلید باشد. هیچی پس باید نود سالگی ازدواج کنید!
مشکل ما الان مشکل فرهنگ است. مخ دخترها اینطور شده که چون لیسانس هستند، نباید هنرمند باشند. اشکال ندارد، لیسانس باش، هنر هم بلد باش. حالا یک قالیبافی هم بلد باش. خیاطی هم بلد باش. آشپزی هم بلد باش. چه اشکالی دارد؟ مملکت ما گیرش در مخ ماست. مشکل فرهنگی داریم. آخر من لر هستم، او ترک است، او قزوینی است، او کاشانی است، او فارس است، او شیرازی است، او نیشابوری است، بابا این حرفها را رها کن! اگر فکرتان به هم میخورد، ازدواج کنید. فرهنگ ما با هم نمیسازد. مثلا فرهنگ شما چیست که نمیسازد؟ شما میگویید: چای و او میگوید: چغندر! هر دو میگویید: چای! چنان ژست میگیریم که... غرور را کنار بگذاریم.
اقدام در جهت ازدواج جوانان
ما در نهضت سوادآموزی یک همکار داشتیم، شب عروسی دخترش که میخواستند عروس را خانه بخت ببرند، به او گفتند: پسرت در جبهه شهید شد. یک مرتبه ایستاد، دخترم خانه داماد میرود، پسرم هم شهید شد. گفت: هیچی نگویید و به هیچکس حرف نزنید. کامشان تلخ نشود. پسرم شهید شد یک خیری بود. دخترم هم ازدواج کرد، یک خیری بود. نباید یک خیر جلوی خیر دیگر را بگیرد. این یعنی چه که مثلا حالا ما ازدواج را عقب میاندازیم؟ بگذار درسش را بخواند. بگذار سربازیاش را برود. سربازی را نرود. عقد بسته باشد، سربازی هم به نفعش است. چون اگر عقد بسته باشد تا صد کیلومتری عروس را پست میدهد. چون قانون تصویب شد که هر سربازی همسر دارد، محل کارش نزدیک عروس باشد. این به نفعش است. مدت سربازیاش هم که مقداری کم میشود.
اگر میخواهید عید امسالتان مبارک باشد، دلالی کنید. چه پسری به درد چه دختری میخورد؟ به شرط اینکه دلالی کنی و خودت دختر را زل نزنی و ببینی!
یادآوری امام و شهدا و پاسداری از خدمات انقلاب
در عید وقتی تخمه کدو میشکنید، مسائل سیاسی هم بررسی شود. مملکت ما یک عیبی دارد، توجیه نکنید. من بارها این را گفتم. سه کلمه یادگاری است. توجیه حماقت است. ما خیلی باید آدم احمقی باشیم که بگوییم: مملکت ما همه آدمها خوب هستند و همه کارها هم درست است. ما اگر توجیه کنیم معلوم میشود آدم احمقی هستیم. توجیه نکنید، اما تضعیف هم جنایت است. بگوییم: خوب حالا که اینطور شد، پس ما دیگر نماز جمعه نمیرویم. ما دیگر در انتخابات شرکت نمیکنیم. تضعیف جنایت است. چرا؟ به خاطر اینکه صدها هزار جوان عمودی جبهه رفتند و افقی با آمبولانس برگشتند. کشور ما مثل مصر نیست که یک کودتایی شود. مثل خیلی از کشورها یک کودتا شود. کل امت جوشید و شاه را بیرون کرد. تضعیف این همه شهید جنایت است. نباید بگوییم: حالا که عیب دارد پس ما نیستیم. نظام را تضعیف نکنیم. جنایت به خون شهداست. پس چه کنیم؟ تکمیل، رسالت است. رسالت و مسئولیت ما تکمیل است. این برای بحثهای سیاسی که دنبال تخمه کدو سبز میشود.
منکراتی هست، منکرات را حل کنیم. رودربایستی نداشته باشیم. آقا این کار منکر است. امر به معروف و نهی از منکر کنیم. در فامیل افرادی هستند که نماز را بلد نیستند یا مسجد نمیروند. بالاخره این برکت شما تخمه کدو و آرایش و دیدهبوسی نیست. برکت شما این است که یک بیسواد، باسواد شود. یک فقیر، غنی شود. یک بیهمسر، همسردار شود. گاهی هم افراد خودشان پول ندارند ولی آبرو دارند، شما میتوانید دلالی کنید. از دیگران بگیرید و کمک کنید. ماه رجب یک دعایی هست، دستشان را به ریششان میگیرند و اینطور میکنند. یکی ریش نداشت، ریش بغل دستیاش را گرفت و اینطور کرد. حالا ممکن است خود شما پول نداشته باشی. اما میتوانی از دیگران پول بگیری. در قرآن میگوید: اگر ریش نداری، ریش دیگری را بگیر. آیهاش این است. «وَ لا یَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکین» (ماعون/3) یحض یعنی تحریک کن. آیه دیگر دارد «وَ لا تَحَاضُّونَ عَلی طَعامِ الْمِسْکین» (فجر/18) خدا گله میکند و میگوید: درست است پول نداشتید ولی آبرو داشتید. قرائتی، پول نداری، دوربین تلویزیون که داری. تو از دوربین تلویزیون مردم را دعوت کن که این کار را بکنند.
رانندگی درست
رانندگی ما قبلا جزو کشورهای درجه یک از حوادث رانندگی بود. یعنی سالی 20 هزار کشته داشتیم. عید همهجا خاموش است ما تولید میکنیم. تولیدات عید ما چیست؟ 1ـ آدمهای معلول، تصادف میکنیم افراد دست و پا شکسته، تولید معلول. تولید یتیم، تولید زن بیوه، چقدر دادگاه و تولید پرونده در دادگاهها، بیمه، نیروی انتظامی، چقدر نیروهایش را میگیریم. هزینههای درمانی و بیمارستانی، هزینههای دارویی، چقدر ماتم، چقدر داغدار. البته پارسال پلیس تلاشهایی کرد، رئیسشان به من گفت: ما هزار کشته کمتر داشتیم. هزار کشته، هر کشته حداقل 20 خانواده دارند. 20 هزار خانواده در عیدی که همه میخندند، به گریه مینشینند. آن وقت خود زن بیوه چه آفاتی دارد؟ بچه یتیم چه سختیهایی دارد. خیلی مشکل است. در رانندگی مراعات کنیم. مشکل رانندگی چیست؟ من به ذهنم هفت چیز آمد: 1ـ خواب آلودگی و خستگی 2ـ عجله 3ـ عصبانیت 4ـ قانونشکنی 5 ـ هوس؛ دلش میخواهد مثلا مانور بدهد و ویراژ برود. 6 ـ تکبر و غرور دارد. 7ـ ماشین قراضه، جاده خراب... با ماشین قراضه مسافرت نروید. یک خاطره از امام بگویم.
امام در این 14 سالی که نجف بود، بعضی وقتها شب جمعه یا مناسبات دیگر کربلا میرفت. کربلا و نجف هم یک ساعت است. میگفت: یک ماشین خوب تهیه کنید. دفتر آقا حساس شد که امام هیچوقت نگفت یک لباس خوب، فرش خوب، غذای خوب، چای خوب! به ماشین میگوید، ماشین خوب. گفتند: بپرسیم. پرسیدند: آقا شما به ماشین که میرسی، میگویی: ماشین خوب. ولی یکبار حتی نگفتی: مثلا یک غذای خوب. گفت: نان خالی آدم را نمیکشد. لباس کرباس آدم را نمیکشد. ماشین قراضه آدم را میکشد. من یک عمر هم نان خالی بخورم، نمیمیرم. اما ماشین قراضه مرا میکشد. ماشینهایتان را تنظیم کنید. وسایل و کمکهای اولیهتان را بردارید. صدقه و دعا مهم است. صدقه هم که میدهید فقط برای سلامت خودتان ندهید. حالا یک ریال است یا 5000 تومان و صد هزار تومان، هرچه صدقه میدهید، دفع بلا از کل بشریت باشد. نگو: برای سلامت من! بگو: برای سلامت ما! چرا بگویی: من؟ بگو: ما. دعا خیلی مهم است.
توجه به نماز اول وقت در سفر
هلال احمر یک کاری پارسال کرد، امیدواریم امسال هم بکند. یک خیمههایی در جاده به نام خیمه نماز میگذارند. وقت نماز که میشود هرکجا هستید، پیاده شوید، وضو بگیرید و نماز بخوانید، خوابتان هم برطرف میشود. خستگیتان هم برطرف میشود. یک هوایی هم میخورید. تصادفات شما هم کم میشود. به لطف خدا در سایه جمهوری اسلامی 700 مسجد در جادهها ساخته شده است. من خیلی ناراحت بودم هی میگفتند: کاروانسرای شاه عباسی، شاه عباس، 400 سال پیش یک شاه طاغوتی آمده و رفته، در بیابان ما اثر گذاشته است. حالا الحمدلله میگویند: مسجدهای جمهوری اسلامی! 700 مسجد داریم، پیاده شویم. بعد هم میگوید: آقای قرائتی! من فلان منطقه هستم. این مسجد بین راه لامپش شکسته است. گفتم: خوش انصاف! مگر نماز برای من است؟ تو هم مسلمان هستی. برو یک لامپ بگیر و وصل کن. آقا کثیف است، آقای خادم را صدا بزن، بگو: این صد تومان و هزار تومان را بگیر، مسجد را جارو کن. من در یک پژوهشکدهای رفتم، دیدم یک آخوندی پای کامپیوتر نشسته است. گفتم: چه پژوهش میکنی؟ گفت: آیات و روایات اذان را؟ مچش را گرفتم و بیرون آوردم و گفتم: الان غروب است، برو پشت بام اذان بگو! این رفت اذان گفت. گفتم: حالا پژوهشت درست است. ما حال نداریم اذان بگوییم، آیات و روایات اذان را پژوهش میکنیم.
اگر میخواهیم عید ما مبارک باشد، با ماشین که میروید، بالاخره این بنده خدا زن و بچهاش را رها کرده، بهخاطر سلامت شما هلال احمر است، پلیس است، نیروهای راهداری هستند. از وزارت راه و هر وزارتخانهای، این بالاخره شب و روزش را در بیابان برای سلامت مسافران گذاشته است. آقا خسته نباشید. خدا خیرت بدهد. اگر آجیل میخوری، یک مشت آجیل به او بده. یک دعایی بکن. یک سلامی به او بکن. نخیر! به اینها ابلاغ شده طبق وظیفه از ماده فلان، تبصره فلان باید اینجا بایستد. این یعنی چه؟ حدیث داریم روز قیامت به افرادی میگویند: تو شکر نکردی. میگوید: من شکر کردم. میگوید: نه! مردم به تو خدمت کردند، تو از مردم قدردانی نکردی. «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» (بحارالانوار/ ج 110/ ص 429)
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد