همین طور از این سفر به آن سفر و از این کشور به آن یکی و از قارهای به قاره دیگر. همه جای دنیا را میبینی و جذابیت این ماجرا وقتی بیشتر میشود که تورهای خارجی را یک مرور بکنید و ببینید که فقط برای تهیه بلیت رفت و برگشت به یکی از همین کشورها، باید مبلغ قابل توجهی بپردازید، اما این فقط ظاهر ماجراست و در واقعیت، خبری از اینگونه جذابیتها نیست.
به عنوان مثال خوب است برنامه یک روز محمدجواد ظریف در یکی از کشورها را مرور کنیم؛ صبح پس از خروج از هتل به دیدار رئیسجمهور کشور میزبان میرود، از آنجا مستقیم به دیدار وزیر امور خارجه میرود و برنامه بعدی نیز کنفرانس خبری مشترک است که بلافاصله بعد از دیدار دوجانبه برگزار میشود، سپس دیدار با نخستوزیر و بعد هم از آنجا برای حضور در مراسم رسمی ناهار که وزیر خارجه کشور میزبان به احترام او ترتیب داده، به رستوران میرود. بعد از ناهار بلافاصله در مجلس حضور مییابد و با رئیس مجلس دیدار میکند و بعد هم به جمع ایرانیان مقیم آن کشور میرود و مقصد بعدی نیز فرودگاه است و ترک کشور میزبان.
میبینید که اثری از آن جذابیت ظاهری نیست و تنها چیزی که هست پروازهای پیدرپی و حضور در جلسات رسمی دیپلماتیک است که کاری خستهکننده به نظر میرسد.
اتفاقا همین خستگیها زمینهساز یکی از جنجالیترین ماجراهای مربوط به وزیر خارجه هم شد؛ همان ماجرای پیادهروی مشهور با وزیر خارجه آمریکا در ژنو سوئیس.
ظریف در گفتوگویی که با ویژهنامه نوروزی جامجم داشته، درباره این پیادهروی جنجالی و اینکه ایده آن از سوی چه کسی مطرح شد، توضیح داده است: «فکر نمیکنم ایده هیچکسی بود. من ساعت 2 نصف شب از تهران راه افتاده بودم.
ما با پرواز عادی به فرانکفورت رفتیم و در فرانکفورت، پروازمان را عوض کردیم و به ژنو رفتیم. تا رسیدم ژنو، بدون اینکه هیچ استراحتی کرده باشیم، وارد مذاکره شدیم. بعد هم حدود 5 ساعت مذاکره داشتیم. من کاملا خسته شده بودم و بحث هم خیلی پرتنش بود و تشنج زیادی وجود داشت و بحثها چالشی و اساسی بود.
من احساس کردم که خوب است مقداری بحث را تعدیل کنیم تا دوستان ما که میخواستند به بحث بپیوندند، برسند. در این فاصله گفتم من میخواهم بروم قدم بزنم. ایشان (وزیر خارجه آمریکا) هم با من آمد.»
تا اینجای کار همان طور که وزیر خارجه توضیح داده، اتفاقات به صورت کاملا تصادفی روی داده است، اما تمام ماجرا به همین جا ختم نمیشود و زمانی که وزیران خارجه ایران و آمریکا در مقابل در هتل با خبرنگاران روبهرو میشوند، دیالوگی میان ظریف و کری رد و بدل میشود که بعد از آن وزیر خارجه کشورمان با آگاهی از اینکه این پیادهروی، حاشیههایی برایش همراه خواهد داشت، تصمیم میگیرد که به آن ادامه دهد.
در ویژهنامه نوروزی جامجم که یکی دو روز دیگر روی کیوسکها میآید، مشروح گفتوگوی متفاوت ما با وزیر امور خارجه و چرایی تصمیم ظریف به ادامه آن پیادهروی جنجالی منتشر میشود.
در این گفتوگو علاوه بر حاشیههای اینچنینی که گاه و بیگاه درباره فعالیت دیپلماتیک وزیر خارجه مطرح است، درباره زندگی شخصی او نیز صحبت کردهایم، درباره همسر و دو فرزندش؛ فرزندانی که در تهران هستند و محمدجواد ظریف از این موضوع خیلی خوشحال است.
برخی دیگر از پرسشهایی که در گفتوگو با دکتر محمدجواد ظریف مطرح کردهایم، اینها هستند: «اینکه میگویند ماهی یک بار برای قدم زدن به جنگلهای لاویج (در استان مازندران) میروید، درست است؟ آیا واقعیت دارد که در مذاکرات، دیپلماتها یکدیگر را با اسامی کوچک صدا میکنند؟ نوه هم دارید؟ آخرین سوغاتی که برای خانواده بردید، چه بود؟»
وزیر خارجه در گفتوگوی صمیمی که با جامجم داشت، به همه این پرسشها پاسخ داده است که میتوانید در روزهای آینده آن را مطالعه کنید.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: