جهان در سالی که گذشت

بازندگان 93

سال 93 برای برخی کشورها سالی با دستاوردهای مهم جهانی بود و برای برخی دیگر، سرشار از ناکامی و شکست در محیط بین‌الملل. هرچند واکاوی دلایل این پیروزی‌ها و شکست‌ها در جای خود نیاز به بررسی دارد، اما آنچه در پی می‌آید نگاهی دارد به مهم‌ترین بازندگان سالی که 93 سال آنها نبود.
کد خبر: ۷۷۹۸۲۶
بازندگان 93

قاره سبز در سراشیبی

برای این‌که بدانیم اوضاع و احوال جهان در جریان تحولات سال 93 بیشتر به زیان کدام کشورها بود، فقط کافی است نگاهی بیندازیم به مرزهای شرقی و جنوبی اروپا؛ آنجا که بحران اوکراین حل نشده باقی مانده، داعش پس از خاورمیانه هوس حضور در خاک کشورهای اروپایی را کرده، تروریسم در مرزهای جنوبی قاره سبز جولان داده و اختلاف اروپا و روسیه، بحران انرژی را برای اروپایی‌ها به‌وجود آورده است. به همه اینها اگر داستان راستگرایی افراطی در اروپا که مظهرش فعلا شده «پگیدا» در آلمان یا پیروزی چپگرایان یونانی را که چندان با سیاست‌های اتحادیه اروپا همراه نیستند بیفزاییم، روشن خواهد شد که اروپا بازنده اصلی تحولات سال 93 در جهان است.

اروپایی‌ها هرچند در سالی که گذشت خوش‌شانسی‌هایی چون کاهش بهای نفت را نیز داشتند، ولی چه از نظر امنیتی، اقتصادی و سیاسی و چه به‌لحاظ موج «تجزیه‌طلبی» در بریتانیا و اسپانیا که نمودش در انتخابات استقلال اسکاتلند بود، حال و روزشان اگر بدتر از سال 92 نباشد، بهتر نیست. برای همین هم چه واشنگتن و چه پکن، این روزها چندان اروپا را تحویل نمی‌گیرند و بیشتر مشغول رقابت‌های اقتصادی خود هستند؛ رقابت‌هایی که حالا اقتصادهای نوظهور جهان را هم شامل می‌شود.

تل‌آویو؛ رقابت بر سر باخت با اروپا

با این حال این فقط اروپایی‌ها نیستند که سال 93 اوضاع چندان باب میلشان پیش نرفت، بلکه رژیم صهیونیستی هم در سالی که گذشت با بحران‌های درونی و بیرونی بسیاری دست به گریبان بود. فهرست ناکامی‌های امسال نتانیاهو و حزب لیکود بیش از اینهاست که بتوان مروری گذرا به آنها داشت، با این همه نه تنها تحولات داخلی، رژیم اشغالگر قدس را در سال 93 تضعیف کرد و آنها در جنگ غزه نشان دادند از پس مقاومت فلسطینی برنمی‌آیند، بلکه در صحنه سیاست خارجی نیز با موج به‌راه افتاده برای به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی و نیز بردن پیشنهاد تشکیلات خودگردان به شورای امنیت جهت کسب یک استقلال سیاسی کم‌سابقه، تل‌آویو در سالی که گذشت بشدت دچار بحران شد. بحرانی که ناکامی نتانیاهو در جریان مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 آن را تشدید کرد و باید منتظر پیامدهای آن در سال جدید بود.

فرگوسن؛ درسی از سال 93 برای کاخ سفید

همچنان‌که اروپا در سال 93 طعم سیاست‌های اسلام‌هراسانه خود را چشید و در ماجرای شارلی‌ابدو بخوبی دید که چگونه بی‌توجهی به بخش بزرگی از جامعه اروپایی که مسلمانان را تشکیل می‌دهد، چطور می‌تواند به تروریسم افسارگسیخته دامن بزند، آمریکا هم در سال 93 دست به گریبان بحران تبعیض شد، آن هم از نوع تبعیض‌نژادی.

چنین بود که سیاهان آمریکا در فرگوسن و بسیاری دیگر از ایالات این کشور در اعتراض به قتل سیاهپوستان از سوی پلیس، دست به برگزاری تجمعات اعتراضی زده و در روزهای پیاپی، این کشور را به صحنه درگیری با نیروهای امنیتی تبدیل کردند. نیروهایی که هر از چند گاهی، سیاهه جنایات خود علیه سیاهپوستان را افزایش می‌دادند و البته از دادگاه حکم تبرئه می‌گرفتند!

اما این فقط سیاهپوستان نبودند که در این سال مورد تبعیض قرار گرفتند، چراکه سیاست اسلام‌هراسی آمریکا باعث شد سه دانشجوی مسلمان نیز به قتل برسند.بنابراین اعتراضات سیاهان در کنار شکست حزب دموکرات در کنگره و نیز دخالت‌های پیدا و پنهان صهیونیست‌ها در سیاست خارجه آمریکا را باید دردسرهای امسال کاخ سفید دانست. دردسرهایی که باید دید در سال 94 و با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده چگونه خود را بروز خواهد داد.

مسکو در منگنه بازی نفت و فشار غرب

سال 93 برای روسیه هم سال خوبی نبود. سالی که پوتین، هم بر سر بحران اوکراین با اروپا و آمریکا درگیر شد و تحریم‌هایی را تحمل کرد و هم در جریان کاهش قیمت نفت، ارزش پولی خود را از دست رفته دید.

با این حال این فشارها باعث نشد پوتین در راهبرد خود برای مقابله با توسعه ناتو عقب‌نشینی کند. برای همین هم کرملین افزون بر مذاکره در مینسک تلاش کرد متحدان اروپایی بیشتری برای خود دست و پا کند؛ مثلا مجارستان. همین توسعه نفوذ مسکو در کشورهای غربی است که باعث شد در سال 93، شبح جنگ سرد دوباره در سپهر سیاست جهانی پرواز کند و صاحب‌نظران را با این پرسش روبه‌رو کند که آیا پوتین، کابوس جنگ سردی دیگر را برای سیاستمداران غربی زنده خواهد کرد؟

جهان عرب؛ از بهار تا خزان

سال 93 برای برخی کشورهای عربی نویدبخش دموکراسی و برای برخی نیز تهدید به هرج و مرج بیشتر بود.

هرچند در سال 93 دولت سوریه توانست بر بخشی از بحران این کشور غلبه کند، اما شبیخون داعش به عراق، آن هم هنگامی که این کشور روند تشکیل دولت پس از انتخابات پارلمانی را طی می‌کرد، باعث شد افراط‌گرایان، هوس فتح این کشور را در خیال خود بپرورانند؛ خیالی که البته با کمک سریع تهران به بغداد و نیز کردهای این کشور ناکام ماند، ولی سال 93 را با رنگ سیاه داعش در منطقه عجین کرد. از سوی دیگر، در این سال یمن نیز دستخوش تحولاتی شد که می‌تواند در بلندمدت به یک گفت‌وگوی ملی و شاید بهبود اوضاع در این کشور منتهی شود، ولی مصر و تونس چنان با سرعت به دوران پیش از تحولات حرکت می‌کنند که گویی نخبگان حاکم بر این کشورها از یاد برده‌اند پیام بیداری اسلامی در این کشورها چه بود.

سلمان و بیم ورشکستگی سیاسی

سال 93، سال مرگ پادشاه عربستان بود. پادشاهی که در دوره حکمرانی او هرچند امید به اصلاحات افزایش یافت، ولی در فرجام آنچه از او به ارث ماند، تضعیف نزدیک به ورشکستگی سیاسی در منطقه‌ای بود که دیگر تحمل افراط‌گرایی را ندارد.

در چنین شرایطی است که سلمان، پادشاه جدید عربستان که با بحران‌های منطقه‌ای، فشارهای حقوق‌بشری بر سر پرونده‌های حساسیت‌برانگیزی چون «شیخ نمر» و رقابت‌های سیاسی میان شاهزادگان دست به گریبان است، باید بر سر یک دوراهی دست به انتخاب بزند. دوراهی مهمی که برای منطقه نیز پیامدهایی کلیدی دارد: یکی به رسمیت شناختن نقش محوری ایران در منطقه و توجه به خواست ملت‌ها در خاورمیانه برای بازگشت ثبات و دیگری ادامه جنگ نیابتی در کشورهایی که حاضر به پذیرش تسلط گروه‌های تروریستی نیستند. هرچند ممکن است سلمان در پس مذاکرات هسته‌ای در حال انجام، شانس زیادی برای این انتخاب نداشته باشد و روند تحولات، خود به خود کشورش را به یکی از این راه‌ها سوق دهد، اما شاید انتخاب سریع‌تر گزینه اول برای ریاض بتواند به بهبود جایگاه این کشور در منطقه بی‌ثبات خاورمیانه کمک کند.

دردسرهای هنگ‌کنگی چینی‌ها

در شرقی‌ترین نقطه جهان هم اقتصاد نوظهور چینی، امسال را بی‌دردسر طی نکرد. اژدهای زرد، امسال با اعتراضاتی در هنگ‌کنگ روبه‌رو شد که از سوی غربی‌ها پمپاژ خبری می‌شد. اعتراضات آنها بر سر موضوع آزادی انتخابات و حرف و حدیث‌هایی درباره دخالت چینی بود که گرچه چندان طولانی نشد، ولی نشان داد برخی بدشان نمی‌آید الگوی انقلاب‌های رنگی را در کشوری به اجرا بگذارند که رقیب سرسخت آمریکا و متحدانش در عرصه اقتصادی است. چینی‌ها هرچند در سال 93 با دقت تحولات در روابط رقیب‌ منطقه‌ای‌شان یعنی هندوستان را نظاره کرده و سفر باراک اوباما به دهلی را زیرنظر قرار دادند، اما روشن نیست برنامه‌ای برای ثبات آینده آسیای جنوب‌شرقی داشته باشند؛ منطقه‌ای که منازعه آمریکا و کره‌شمالی، هر از چند گاهی، ثبات آن را تهدید می‌کند.

فرصت‌ها و چالش‌های آمریکای لاتین و آفریقا

همان‌قدر که برخی کشورهای آمریکای لاتین در تب کاهش قیمت نفت می‌سوزند و احتمال شدت گرفتن برخی تحولات داخلی در این منطقه جدی است، آفریقا هم دچار تروریست‌هایی است که با شعار مبارزه با آموزش غربی به جنگ دانش‌آموزان رفته‌اند.

در آمریکای لاتین، درگیری‌های داخلی میان چپگرایان و راستگرایان به افزایش بی‌ثباتی‌های تشدید شده بر اثر کاهش قیمت نفت در ونزوئلا کمک کرده و واگرایی سیاسی، آرژانتین را هم دچار برخی چالش‌های داخلی کرده است. با این حال در سال 93 برزیل توانست سیاست‌های پیشین خود را با انتخاب دوباره دیلما روسف حفظ کند و خود را به رقبای اقتصادی‌اش نزدیک سازد.

اما در آفریقا، آشفتگی ناشی از ظهور بوکوحرام، کشورهایی چون نیجریه و کامرون را درگیر بی‌ثباتی کرده و لیبی هم در تب نزاع‌های مسلحانه داخلی می‌سوزد. همان درگیری‌هایی که تروریست‌های داعش را هم علاقه‌مند کرده تا خود را به این منطقه برسانند. با این همه، آفریقا هنوز ظرفیت‌هایی برای توسعه اسلام اعتدالی دارد که می‌شود آن را فرصتی برای پیگیری راهبردهای فرهنگی برای مقابله با جریان تندروی دینی دانست.

***

همه این مصائب نشان می‌دهد در سال 93 گرفتاری‌های بسیاری پیش‌روی جهان بود و گرچه میزان خسارت‌های سیاسی و اقتصادی هر کشور متفاوت از دیگری بود، اما در مجموع باید خاورمیانه را کانون بی‌ثباتی‌ها در سال 93 و اروپا را آبستن بی‌ثباتی‌های تازه در سال جدید دانست؛ همان بی‌ثباتی‌هایی که امسال جرقه‌های اولیه آن در جریان بحران‌های امنیتی در فرانسه، نروژ و دانمارک کلید خورد و باید در سال آتی توسعه آن را با بازگشت تعداد بیشتری از تروریست‌های چشم‌آبی داعش به وطن به نظاره نشست.

مصطفی انتظاری هروی ‌/‌ گروه سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها