این نمایشگاه که به گفته خود هنرمند از نظر سبک و سیاق و حتی ابعاد تابلوها متفاوت از گذشته بوده، نگاهی به مساله کوبانی و مبارزه مردم آن منطقه در مقابل نیروهای تروریستی داعش نیز دارد. خلیلیفرد که همواره فضایی عرفانی و تغزلی را در آثارش ترسیم کرده است، این بار دنیای عرفان را به سمت مسائل روز دنیا سوق داده و دستی نیز بر آتش اتفاقات اخیر دنیا گرفته است. تصویر زنی که در یک دست اسلحه و در دست دیگر پرندهای سفید دارد یکی از زیباترین تابلوهایی است که با نگاهی به مساله کوبانی کشیده شده و تضاد عمیق موجود در این واقعه را به تصویر میکشد. این نخستین بار است که اسلحه در آثار او دیده میشود.
خلیلیفرد در مورد نگاهی که به اتفاقات روز مانند کوبانی داشته است، میگوید: در نمایشگاه اخیر روش، طرز بیان، تکنیک و حتی اندازه تابلوها کمی متفاوت از آثار گذشته بود، اما آنچه تغییر نکرده طرز تلقی من نسبت به جهان هستی است. البته این بار نگاهی کوچک نیز به مساله مقاومت مردم کوبانی در مقابل نیروهای تروریستی داعش دارم و به صورت ناخودآگاه زنانی را کشیدم که در این واقعه هستند. البته از نمادها و تصویرهای گذشته مانند ماه، زن، اسب، درخت و نقوش تزئینی کماکان استفاده کردم. شاید دلیل آن هم این باشد که من اصالتا کرد هستم و عرق خاصی نسبت به این مردم دارم. البته این به آن معنا نیست که فقط مردم کرد مظلوم واقع شدهاند، کمی آن طرفتر غزه، لبنان و... اما این احساسی است که پیاده کردهام زیرا من در آثارم به دنبال تغییر جهان پیرامونم نیستم و صرفا نقاشی میکنم چون از آن لذت میبرم.
او ادامه میدهد: کارهای من به شکل واقعی طبیعت ندارد. پسزمینه کارهای من کاملا انتزاعی است و در واقع به نوعی بیزمانی و بیمکانی را ترسیم میکند. ممکن است از فرم درخت در کارهایم بهره ببرم، اما مکان خاصی را به تصویر نمیکشم حتی فیگورها نیز در کار من طبیعی نیست. من به دنبال حقیقت هستم نه واقعیت، بنابراین سعی من این است که از واقعیت دور باشم.
خاطرات کودکی و ابعاد نوستالوژیک در آثار این هنرمند بسیار پررنگ است. او در این باره چنین توضیح میدهد: خودم هم جواب این مساله را نمیدانم و حتی گاهی برای خود من هم سوال است. فکر میکنم هر هنرمندی متاثر از گذشته است. من ساده فکر میکنم، ساده زندگی میکنم، ساده نیز نقاشی میکشم. بسیار برای من ساده است که پیچیده نقاشی کنم. بسیار برای من ساده است به سمت وادی کارهای انتزاعی و آبستره که غیر عوامپسند و روشنفکر پسند است، بروم. من به فیگوراتیو و موضوع در نقاشی اعتقاد دارم. اعتقاد دارم که به خاطرات گذشته رجوع کنم و به حال فکر کنم و نتیجه را در آینده ببینم. گذشته و حال و آینده من با هم متجلی میشود. فکر نمیکنم نقاشی در جمع نقاشان بزرگ دنیا بشناسیم که رجعتی به گذشته نداشته باشد. من انسان سادهای هستم و به این سادگی افتخار میکنم، نقاشیهایم هم ساده است به همین خاطر عوام آن را درک میکنند. خوشحالم که مردم عادی کارهایم را دوست دارند.
خلیلی فرد بیان میکند: از آنجا که نگاه من روزمره و رایج نیست بنابراین در فکر یک جور نقاشی که میخواهد تبدیل به اپیدمی شود، نیستم و با آن ارتباط برقرار نمیکنم. به نظر من در این حالت بیننده بیشتر با یک اثر سیاسی رو به روست.
به نظر من نقاش آرزوهایش را نقاشی میکند. مثلا من در دوران کودکی دوست داشتم که اسب داشته باشم، اما چون شرایط چنین امری در شهر نبود آن را نقاشی کردم. بنابراین یک نقاش آرزو ترسیم میکند. در واقع شرایط اجتماع من را وادار میکند از انسان امروزی دور شوم و انسانی را بکشم که باید باشد. به همین دلیل من همواره یک موجود فرشتهوار را ترسیم میکنم. شخصیتهای من نمودی در دنیای اطراف ندارد و این تلخی و سیاهی را ندارد.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اکبرپور: آزادی استقلال را به جمع ۸ تیم نهایی نخبگان میبرد
در گفتوگوی اختصاصی «جام جم» با رئیس کانون سردفتران و دفتریاران قوه قضاییه عنوان شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی بیپرده با محمد سیانکی گزارشگر و مربی فوتبال پایه