1. یکی برداشته صفحه‌ای با نام کذا راه انداخته و دیگرانی هم عکس‌های خوشگذرانی‌هاشان را روانه‌اش کرده‌اند برای نمایش. تا اینجایش چه «خوب» یا «بد»ی در کار است؟! حالا ما «اتفاق» را ببینیم یا «رفتار» را؟ این‌جوری بنویسم که قافیه‌اش هم جور دربیاید: «فکت» را ببینیم یا «اکت» را؟ من چشمم می‌رود پی دومی.
کد خبر: ۷۲۸۱۶۰

2. اینها دارند شوآف می‌کنند.» ظاهرا این کمترین اتهام بچه پولدارهای تهران است. خب، مگر ما داریم «شوآف» نمی‌کنیم؟! تو وقتی داری فهرست کتاب‌های مورد علاقه‌ات را در شبکه‌های اجتماعی می‌نویسی، تو وقتی داری عکس گلدان و پرده و لباس و آشپزی خوشگلت را به اشتراک می‌گذاری، تو وقتی داری از فیلم فلان که دیده‌ای تعریف می‌کنی یا به تئاتر بهمان (که حتی ندیده‌ای!) فحش می‌دهی، تو وقتی داری قربان صدقه بچه‌ات می‌روی، تو وقتی داری از هوای دونفره‌ دل‌انگیز پاییز یا غروب جمعه‌ غم‌انگیز حرف می‌زنی، من وقتی دارم «استتوس» می‌گذارم، مگر ممکن نیست در حال «شوآف» باشیم؟ لایک زدن «پیج» افتتاحیه گالری فلان و نمایشنامه‌خوانی بهمان شوآف نیست، ولی عکس گذاشتن با آقای مازاراتی و رفقا، هست، و بد هم هست؟!

3. «اینها دزدند. آقازاده‌اند. بوی نفت می‌دهند. ال‌اند. بل‌اند. اخ‌اند. اصلا حالمان را به هم می‌زنند این فلان‌فلان‌شده‌ها!» من با اکراه، سری به پیج مزبور زدم و هرچه عکس‌ را بالا و پایین کردم، نفهمیدم از کجاش می‌شود فهمید اینها ـ یا پدرانشان ـ دزد و رانتخوار و رشوه‌گیر هستند! از کجا واقعا؟ چون ما این پیشفرض را داریم که هرکس پولدار است، لابد یک جای کمیت‌اش لنگ می‌زند؟ یعنی هیچ‌کس در این مملکت از راه قانونی و اخلاقی پولدار نشده است؟

3 و یک چهارم. « اصلا همه‌ حرف من همین است: «رفتار» ما در برابر اتفاقات دور و برمان است که جامعه را اخلاقی یا بی‌اخلاق می‌کند. یک گزاره، یک پیشفرض ذهنی را بگیریم، خط‌کشی کنیم، بگذاریم روی هر چیزی که می‌خواهیم، اندازه بزنیم و بعد نتایج به‌ دست‌ آمده را وحی منزل تلقی کنیم، حتی ضریب خطا را هم صفر بگیریم، فریاد بزنیم «این است و جز این نیست»؟

4. «اینها نوکیسه‌اند. تازه‌به‌دوران ‌رسیده‌اند.» حالا شد یک چیزی. باز هم نه برای اسم و عنوانی که رویشان می‌گذاریم؛ بلکه برای بار معنایی «احتمالی» که روی شانه‌ این کلمات است. خز و تازه‌به‌دوران رسیده ـ به تعریف من ـ یعنی کسی که «رفتار» اجتماعی‌اش، با ثروت و جایگاهش سنخیتی ندارد. به رستوران کلاس‌بالا می‌رود، ولی سطح پایین رفتار می‌کند. پورشه سوار می‌شود، اما چراغ قرمز رد می‌کند. پارتی شبی چندمیلیونی می‌گیرد، اما آشغالش را جلوی در ولو می‌کند. خب، اینها شد رفتار بد. حالا می‌شود نقدش کرد. نه که ناسزا گفت. نه که فحش داد. حالا لزوما اینها ـ که همین چهار تا عکس را ازشان دیده‌ایم ـ خز و نوکیسه‌اند؟ از کجاشان معلوم است؟!

5. «علی‌الحساب تا همین‌جایش باید از صفحه بچه پولدارهای تهران ممنون باشیم که یادمان انداختند هنوز در نقدها و قضاوت‌هامان، چقدر با انصاف، متانت، بی‌طرفی و عدالت فاصله داریم.

* پانوشت: این نوشته با تغییر و تلخیص از صفحه «حسین وی» برداشته شده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها