«هم هوایی»، نمایشی که این روزها در تالار حافظ هر شب ساعت 20 اجرا میشود، راوی داستان لبریز از نوستالژی سه زن در طول سالهای پس از انقلاب، با فرازها و فرودها، با کامیابیها و ناکامیها و با تلخیها و شیرینیهاست.
«همهوایی» سه بازیگر دارد؛ سه بازیگر زن که هر یک داستان زندگی خود را روایت میکند.نمایش با روایت الهام کردا آغاز میشود؛ او داستان همسر شهیدش، عباس دوران را از آغاز ازدواجش در سال 58 بازگو میکند. داستان به روایت او با ته لهجه شیرین شیرازی بیان میشود و مخاطب پا به پا با او و همسرش پیش میرود تا داستان این زن به شهادت همسرش منجر میشود. بعدها او میفهمد همسرش (شهید دوران) که از خلبانان نیروی هوایی ایران بود، در تیر ماه 61 با هدف ناامن جلوه دادن شهر بغداد، هواپیمایش را به هتل محل برگزاری هفتمین دوره اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها کوبید و مانع از برگزاری این اجلاس در کشور عراق شد. روایت این زن در نوروز سال 93 در حالی که با یک سینی حلوا بر مزار همسرش حضور یافته، به پایان میرسد که البته صحنه آ×ر نمایش هم هست.
شخصیت دیگر داستان را ستاره اسکندری روایت میکند؛ او همسر دوم فوتبالیستی است که روزگاری در اوج بوده است. در واقع داستان این زن، سیر تدریجی تغییر در دهههای 60 و 70 را نشان میدهد. داستان این زن، به واقع بازگوکننده داستان معروف شهلا جاهد و ا رتباطش با ناصر محمدخانی است؛ در این روایت نیز راوی زن در نهایت به چوبه دار آویخته میشود.
سومین زن نمایش هم هوایی را سارا بهرامی روایت میکند؛ زنی مستقل که بعد از بیان خاطرات دوران تحصیل و کارش در یک بیمارستان، به کوهنوردی علاقهمند میشود؛ آنهم صرفا براساس یک لجبازی. داستان این زن بیش از هر چیز داستان صعود سه کوهنورد ایرانی به برادپیک K2 یکی از قلههای مرتفع در پاکستان و ناپدید شدن این سه کوهنورد را در ذهن تماشاگر تداعی میکند؛ سقوط در کوهستان و دفن شدن در بوران و سرمای ارتفاعات، سرنوشت پایانی این زن است.
همهوایی یک نمایش دیالوگ محور نیست. برعکس، هیچ دیالوگی در این نمایش وجود ندارد؛ حتی دیالوگها هم به زبان روایی شخصیتها روایت میشوند. بازیگران نمایش با هم گفتوگو نمیکنند، بلکه زندگی خود را رو به تماشاگر میگویند. آنها حین روایت خود بیکار نیستند و مدام آشپزی میکنند. یکی مشغول پخت کیک خامهای است، دیگری جوجهچینی طبخ میکند و آن یکی مشغول درست کردن حلواست. در صحنه پایانی جز شخصیت همسر شهید که حلوایش را در آستانه سال نو به مزار همسرش برده، دو شخصیت دیگر دستپخت خود را به سطل زباله میریزند که به نوعی بازگوکننده زندگی تباه شده شان است. در نهایت باید گفت نویسنده «همنوایی» مهین صدری و کارگردان آن افسانه ماهیان، در انتقال برخی احساسات به مخاطب از طریق برانگیختن حس نوستالژی بسیار موفق عمل کردهاند. تماشاگر با نوستالژیهایی مانند «انجز، انجز، انجزوعده/ نصر، نصر، نصرعبده» که تیتراژ اخبار ساعت 19 تلویزیون بود، یا ماشینهای کشیده آمریکایی سفیدرنگ با تودوزی چرم زرشکی در دهه 60 یا بسیاری المانهای دیگر پرتاب میشود به دل آن روزگاران؛ به دل آن ارزشها، آرمانها، مدها، تیپها، شورها، فریادها، محدودیتها و هزاران مفهوم دیگر که امروز فقط باید گفت یادش بخیر.
سجاد روشنی / گروه فرهنگ و هنر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد