سیر حمل و نقل عمومی در ایران

مظفرالدین شاه؛ ماشینی که خرید،​ قراضه ای که تحویل گرفت

نخستین خودروهایی که به ایران آمد، اتومبیل‌های خریداری شده مظفرالدین شاه بود که در سال 1280 از بروکسل بلژیک خریداری کرده بود. این ماشین‌ها با زغال سنگ کار می‌کردند. وی در دومین سفر خود به اروپا در فرانسه دو خودروی رنو خریداری کرد که البته این دو خودرو سرانجام خوشایندی پیدا نکرد.
کد خبر: ۶۶۸۳۷۶
مظفرالدین شاه؛ ماشینی که خرید،​ قراضه ای که تحویل گرفت

در کتاب بدایع الوقایع در ایران از قول کوریلن مهماندار فرانسوی شاه ایران آمده است:

در ماه آگوست۱۹۰۰ در مراجعت اعلیحضرت از جنگل بولونی، دو دستگاه اتومبیل که برای بردن به تهران سفارش داده بودند جلوی عمارت برای معاینه اعلیحضرت حاضر بودند. در هرکدام آنها دو نفر از پیشخدمت‌های مخصوص حاضر بودند. به امر مبارک مکانیسین‌ها اتومبیل را به راه انداخته، بعضی حرکات را امتحانا در حضور اعلیحضرت به‌جا آوردند و پس از انجام امتحان، سوارها و ملتزمین رکاب جابه‌جا شده اتومبیل‌ها آهسته پهلوی کالسکه همایونی آمدند تا سلطان از نزدیک نیز درست آنها را معاینه کند. چون اتومبیل‌ها از هر حیث مطابق میل بودند و هیچ نوع عیب و نقصی در آنها مشاهده نشد، حکم اعلی به حمل آنها صادر شد و کالسکه همایونی به طرف عمارت سوورن به راه افتاد.

این دو خودرو در پاریس به وسیله راه آهن و کشتی و از طریق روسیه و دریای خزر به ایران فرستاده شد. از دو اتومبیل رنو که بوسیله راننده‌های فرانسوی به تهران انتقال داده شد، یکی در راه تهران ـ انزلی دچار نقص فنی شد و از حرکت بازماند و دیگری به تهران رسید. اتومبیل در راه مانده در زیر برف و باران و آفتاب به آهن قراضه‌ای مبدل شد و هیچ تلاشی برای انتقال آن به تهران صورت نگرفت. سال‌ها بعد جهانگردان اروپایی که به تهران سفر می‌کردند در خاطراتشان به این اتومبیل قراضه اشاره می‌کردند. خودرویی که سالم رسیده بود هم حکایتی داشت. شاه را در بندرانزلی با تحمل مشکلات زیاد ازکشتی پیاده کردند.

شاه می‌خواست با اتومبیل تا قزوین بیاید، اما همین که ملازمان و همراهان او دردسرهای گردنه ملاعلی و آب ترش و منجیل را یادآوری کردند منصرف شد و به جای کالسکه بخار به کالسکه اسبی نشست و قرار شد کالسکه بخار را راننده بلژیکی بدون مسافر به تهران بیاورد. اتفاقا راننده در گردنه ملاعلی تصادف کرد و خودرو آسیب دید. شاه با کالسکه اسبی به تهران رسید و کالسکه بخار را با گاری به تهران آوردند تا تعمیر کنند.

به‌دلیل این‌که کوچه و خیابان‌های تهران آن روز برای حرکت اتومبیل مناسب نبود این خودرو قادر به حرکت در شهر نبود و فقط اغلب روزها در میدان مشق به دستور مظفرالدین شاه به‌وسیله راننده فرانسوی آن یعنی موسیو وارنه به حرکت درآمده و موجب حیرت و شادی مردم می‌شد. مردم ایران در ابتدا به این وسیله نوظهور لقب گردونه بخار داده بودند.

همزمان با مظفرالدین شاه، حاج‌حسین آقای امین‌ الضرب هم که اولین کارخانه برق را به تهران وارد کرده بود یک اتومبیل به ایران وارد کرد. تنها راه اتومبیل رو در آن زمان در ایران راه گیلان بود که به‌وسیله روس‌ها ساخته شده بود و به دست ماموران روس اداره می‌شد.

بعد از مظفرالدین شاه، محمد علی شاه هم از کارگزاران خواست تا یک اتومبیل برایش بخرند. اتومبیل او بدون اشکال از گردنه‌های گیلان گذشت و به تهران رسید. روزی که وی به دیدار یکی از خواهران خود می‌رفت، کالسکه اسبی خواست. می‌گویند آن روز همین که شاه خواست سوار کالسکه شود یک نفر عطسه کرد و شاه آن را به فال بد گرفت و از سواری با کالسکه اسبی منصرف شد او کالسکه را خالی با شاطرها جلو فرستاد و خودش سوار اتومبیل شد، کالسکه شاه و همچنین اتومبیل وی از میدان توپخانه به خیابان اکباتان پیچید که ناگهان در جلوی عمارت مسعودیه (نزدیک بهارستان) بمبی به سمت خیابان پرتاب شد. جمعی از شاطرها و کالسکه‌چی‌ها و سوارها کشته و زخمی شدند و شاه که در اتومبیل بود سالم ماند.

احمد شاه قاجار، سومین شاه ایران است که سوار شدن بر ماشین را تجربه کرد. نقل است ناصرالملک که مدت‌ها در انگلستان و فرانسه زندگی کرده بود هنگام انتصاب به مقام نیابت سلطنت برای احمد شاه خردسال یک دستگاه اتومبیل را به هزینه دولت ایران از اروپا خریداری کرد. این اتومبیل راهی تهران شد و مورد استفاده دربار قرار ‌گرفت.

غیر از دربار قاجار، سیاحان اروپایی نیز اتومبیل‌هایی را وارد ایران کردند، ولیکن بعدها در میان سیاستمداران و ملاکین بزرگ و تجار سرشناس بخصوص تجار بوشهری همچون حاج امین التجار و معین التجار بوشهری و دیگر تجار یزدی، شیرازی و کرمانی خرید اتومبیل باب شد و به نوعی نشانه اشرافیت و چشم و همچشمی تجار از هم می‌بود.

ماشین خریدن وثوق‌الدوله هم داستانی دارد. وی در ایام سفر به فرنگستان خودرویی برای خود خریداری کرد و موقع بازگشت آن را با خود آورد، اما همین که اتومبیل او را در بصره پیاده کردند و خواستند راه بیندازند یک گاومیش قوی هیکل به آن حمله‌ور شد و اتومبیل وثوق‌الدوله را درهم شکست.

ندا حسینی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها