سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
احساسی که جامعهشناسان، پررنگ بودن آن در هر جامعهای را یکی از شاخصهای سلامت اجتماعی آن جامعه و ملاکهای تعیینکننده سلامت روحی و روانی افراد آن برمیشمارند.
دکتر غلامرضا علیزاده، جامعهشناس و مدرس دانشگاه علامه طباطبایی، احساس امنیت را حتی از وجود آن برای شهروندان یک جامعه ضروریتر میداند.
وی معتقد است میزان شیوع آسیبهای اجتماعی، غفلت دستگاههای مسئول از برنامهریزی برای گذران اوقات فراغت جوانان، بهرهمندی افراد از رفاه اجتماعی و اقتصادی و فقر و حاشیهنشینی از مهمترین ملاکهای تاثیرگذار در احساس امنیت یا نبود آن در هر جامعهای است.
منظور از احساس امنیت چیست؟
امنیت یکی از شاخصهای توسعه اجتماعی هر کشوری است که وجود آن میتواند موجب نوعی احساس ایمنی فردی در ابعاد روحی، روانی و جسمی شود. هرچه افراد احساس امنیت بیشتری در جامعه داشته باشند، به همان اندازه در فرآیند تحولات اجتماعی نقشآفرینی بیشتری خواهند داشت.
آیا میتوان برای احساس امنیت طبقهبندی خاصی در نظر گرفت؟
در کل ما با دو نوع امنیت روبهرو هستیم؛ یکی امنیت فیزیکی (جسمانی) است که همان طور که از نامش برمیآید، نبود آن میتواند جسم و جان ما را به مخاطره اندازد؛ مانند زورگیری، سرقت، تهدید به قتل و... که به طور مستقیم با جسم و جان افراد سروکار دارد و نیروهای امنیتی هر جامعه از امنیت فیزیکی مردم آن پاسداری میکنند.
دومین بخش امنیت، روانی است. زمانی که آینده برای افراد پیشبینیپذیر نباشد، به طور مثال نگران از دست دادن جایگاه شغلی خود باشند یا مورد توجه و پذیرش و احترام دیگران قرار نگیرند، دچار حس ناامنی روانی میشوند. در جوامع مختلف زمانی که ناپایداری در شرایط مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیش میآید، فرد دچار حس ناامنی میشود.
افرادی که احساس ناامنی میکنند با چه مشخصههایی شناخته میشوند؟
ابراهام مازلو، روانشناس برجسته آمریکایی در هرم سلسله مراتب نیازها، دومین نیاز فرد را نیاز به امنیت نشان داده، بخوبی ناامنی را توضیح میدهد.
وی ناامنی را احساس پیچیدهای میداند؛ از احساس طردشدن، مورد عشق و علاقه نبودن، دیده نشدن، داشتن احساس نفرتانگیز و خصمانه به دیگران، تنهایی و انزوا، همیشه در معرض خطر بودن، تنیدگی و تعارض که به دنبالش خستگی و پرخاشگری میآید، عیب جویی و بیش از حد وسواسی بودن. افرادی که امنیت روانی آنها به خطر میافتد، اشخاصی وابسته به دیگران میشوند چراکه احساس امنیت خود را از تکیه کردن به دیگری میگیرند.
جنسیت تا چه اندازه در احساس امنیت یا نداشتن آن نقش دارد؟
در موضوع احساس امنیت معیار جنسیت را نمیتوان نادیده گرفت. در همه جوامع معمولا زنان و دختران جوان به دلیل شرایط فیزیکی و روحی و روانی بیش از مردان در معرض انواع خطرات و آسیبهای جسمی و روحی قرار دارند و به همین دلیل خودشان نیز بیش از مردان در هر جامعهای ممکن است از احساس نبود امنیت رنج ببرند و در محیطهای اجتماعی احساس ناامنی کنند.
پس مصادیق احساس امنیت در زنان و مردان متفاوت خواهد بود؟
دقیقا. نبود امنیت در زنان و دختران بیشتر شامل احساس خطر از تاریکی، راه رفتن در مکانهای خلوت، نگرانی از حمله فرد یا افراد ناشناس، مورد تعرض قرار گرفتن، احساس ناامنی هنگام سوار شدن به وسایل نقلیهای مانند خودروهای مسافربر، تغییر مسیر ناگهانی، آدمربایی با انگیزه سرقت و تجاوز به عنف است، اما در مردان این احساس بیشتر شامل نگرانی از خفتگیری، حمله و درگیریهای خیابانی، سرقت، زورگیری و آدمربایی با هدف اخاذی است.
با این توضیح زنان بیش از مردان در معرض آسیبهای روحی و روانی ناامنی هستند؟
بله و به همین دلیل مسئولان و متولیان تامین امنیت هر کشوری باید با کمک صاحبنظران روانشناس و جامعهشناسان، روی زمینههای ایجاد احساس امنیت در هر جامعهای بخصوص در میان زنان و دختران جوان برنامهریزی و اقدام کنند چراکه احساس نبود امنیت در زنان و دختران ـ که به نوعی مادران فردا و تربیتکننده نسل بعد هستند ـ موجب میشود آنها همواره این حس ناخوشایند درونی را در تمام طول زندگی به همراه داشته باشند و این احساس ذهنی را به فرزندان خود نیز منتقل کنند که قطعا این شرایط موجب لطمات روحی و روانی بیشتری در این نسل خواهد شد.
سابقه حوادث ناخوشایند که در طول زندگی هر فرد برایش اتفاق افتاده، چقدر در احساس ناامنی ذهنی تاثیرگذار است؟
افرادی که در دوران زندگی دچار حوادث و اتفاقات ناخوشایندی میشوند که به دلیل نبود امنیت برایشان پیش آمده، اثرات روحی و روانی آن ممکن است تا سالها ادامه یابد و احساس ناامنی ذهنی را در آنها رقم بزند تا جایی که همواره خود را در معرض تکرار دوباره آن اتفاق ناگوار در هر شکل میبینند.
این موضوع البته در زنان و دختران جوان به دلیل آسیبپذیری روحی و جسمی بیشتر، بیشتر احساس میشود. به طور نمونه زنی که یک بار هنگام تردد در مکان خلوتی از سوی فردی مورد حمله قرار گرفته، ممکن است همیشه از تردد در مکانهای خلوت احساس ناامنی کند تا جایی که هنگام راه رفتن احساس میکند صدای پای پشتسر او به دنبال حرکت است تا در فرصت مناسب نقشه خود را عملی کند. حتی در مواردی دیده شده افرادی که چنین احساسی دارند هنگام راه رفتن گاه به بهانهای به طرف عقب سر میچرخانند تا مطمئن شوند خطری تهدیدشان نمیکند.
میزان شیوع آسیبهای اجتماعی میتواند ملاکی برای احساس ناامنی افراد آن جامعه باشد؟
از نگاه جامعهشناسی جرم، در جوامعی که بیشتر درگیر انواع آسیبهای اجتماعی هستند، شیوع جرم بوضوح دیده میشود. در این شرایط میتوان گفت اوضاع هر جامعه از لحاظ آسیبهای اجتماعی ارتباط تنگاتنگی با احساس امنیت یا نبود آن دارد.
در کشورها یا شهرهایی که در مسیر ترانزیت مواد مخدر هستند، اعتیاد تعداد قابل توجهی از افراد آن جامعه را درگیر خود میکند و در معرض انواع آسیبهای اجتماعی از فقر و بیکاری گرفته تا سرقت و زورگیری، تجاوز به عنف و دیگر انواع بزهکاریها قرار میدهد. در این شرایط نمیتوان از مردم آن جامعه توقع داشت که احساس امنیت را به خود تلقین کنند.
میزان بهرهمندی افراد هر جامعه از رفاه اجتماعی و اقتصادی تا چه اندازه در احساس امنیت یا عدم آن نقش دارد؟
وقتی شرایط زندگی عادی گروهی از افراد جامعه از حد رویاهای گروه دیگر بالاتر است، به قول مرتون (جامعهشناس) با شرایطی مواجه میشویم که تعارضی بین توزیع عادلانه فرصتها، امکانات و ثروت بین گروههای مختلف افراد یک جامعه پدید میآید.
همان طور که پیشتر هم اشاره کردم، احساس نداشتن امنیت ابعاد مختلفی را شامل میشود که آنچه در بعد رفاه اجتماعی جای میگیرد، امنیت در بعد اقتصادی است و احساس ناامنی ذهنی را در افراد زمینهسازی میکند.
وقتی افراد یک جامعه، هر لحظه نگران از دست دادن موقعیت شغلی خود باشند طوری که درآمد و تامین هزینههای زندگی آنها را تحتالشعاع قرار دهد، همچنین نگرانی از تورم سرسامآور دور از انتظار یا از دست دادن پایگاه اقتصادی افراد در هر شغل و با هر درآمدی، میتواند احساس ناامنی افراد یک جامعه را رقم بزند و این شرایط از رفاه اجتماعی هر جامعه نشات میگیرد.
چه جوامعی بیشتر مستعد احساس ناامنی هستند؟
جوامعی که شیوع آسیبهای اجتماعی و انواع بزهکاری در آن بیشتر است و از طرفی جوانان برای گذران اوقات فراغت مطلوب و کمهزینه برنامهریزی خاصی ندارند، مناطق پرجمعیت و کلانشهرهایی که دوبرابر جمعیت خود را در حاشیهها جا دادهاند بیشتر در معرض خطر شیوع احساس ناامنی اجتماعی در میان قرار دارند.
سازمانهای متولی و مسئولان برای افزایش احساس امنیت افراد جامعه باید به دنبال چه راهکارهایی باشند ؟
عوامل متعددی در ارتقای ضریب امنیت هر جامعهای میتواند تاثیرگذار باشد. در کشور ما همان طور که پیشتر اشاره شد باید زمینههای احساس ناامنی را از بین برد. به طور مثال با توجه به این که بین میزان شیوع آسیبهای اجتماعی در هر جامعه با احساس ناامنی در افراد آن رابطه معناداری وجود دارد باید زمینههایی که روند شیوع آسیبهای اجتماعی را تسریع میکند، کنترل کرد و از میان برد.
جلوگیری از الگوی مهاجرپذیری از شهرهای بزرگ و کنترل پدیده حاشیهنشینی یکی از این راهکارهاست. حاشیهنشینی زمینه آسیبهای اجتماعی، جرمخیزی و در نهایت احساس نا امنی را افزایش میدهد. باید مدل توسعه شهرها را تغییر داد و به جای بزرگ کردن شهرها و مهاجرپذیری و ایجاد جاذبه در کلانشهرها، امکانات و منابع را به مناطق کمبرخوردار نیز هدایت کرد تا افرادی که از روی اجبار از روستاها و شهرهای کوچک جدا میشوند، به ماندن در شهر خود تشویق شوند.
از سوی دیگر تلاش برای حل مشکلات معیشتی، توسعه اقتصادی، حمایت از بازارهای کارآفرینی و ایجاد اشتغال و برنامهریزی گسترده برای گذران اوقات فراغت افراد در هر شرایط سنی و با هر جنسیتی که هستند، در این زمینه موثر خواهد بود.
همچنین اگر دستگاههایی که اذهان عمومی آنها را متولیان برقراری نظم و امنیت جامعه میشناسند، در انجام وظایف خود قاطعانه رفتار کنند و حضورشان نیز پررنگتر در سطح جامعه دیده شود و حتی هر از گاهی گزارشی درخصوص اقداماتی که به منظور برخورد با برهم زنندگان امنیت اجتماعی و برخورد با مرتکبان آسیبهای اجتماعی انجام شده، ارائه کنند، قطعا در افزایش احساس امنیت افراد آن جامعه تاثیر فراوانی خواهد داشت.
پوران محمدی / گروه جامعه
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد