انیمیشن ایران قابلیت جهانی شدن را دارد

با انیمیشن می‌توانیم دنیا را تکان بدهیم

چرا انیمیشن ایران صنعتی نشده است؟

انیمیشن در ایران «هنر» محسوب می‌شود نه‌«صنعت». هیچ سیستم دقیقی برای تولید صنعتی انیمیشن در ایران وجود ندارد.
کد خبر: ۶۶۴۵۵۸

بسیاری از مدیران یا دست‌اندرکاران انیمیشن هنگامی که درباره انیمیشن صحبت یا سخنرانی می‌کنند، از انیمیشن ایران به‌عنوان «هنر ـ صنعت» نام می‌برند درحالی که بسیاری از آنان، تعریف درستی نه از انیمیشن دارند نه از واژه «هنر ـ صنعت».

در ده سال اخیر بارها استودیو‌های بزرگ تولید انیمیشن در کشورهای توسعه‌یافته یا در حال توسعه را از نزدیک دیده‌ایم و چرخه نیاز، هزینه، سفارش، تولید و پخش آثارشان را بررسی و با روند تولید انیمیشن در استودیوهای ایرانی مقایسه کرده‌ایم.

به جرأت می‌توانم بگویم بیشتر از آنچه میان تولیدات خودروسازان ایرانی و خودروسازان آمریکایی، ژاپنی یا کره‌ای وجود دارد، بین سیستم تولید و کیفیت انیمیشن‌های ایرانی با کشورهای دیگری که حتی تولید انیمیشن را سال‌ها بعد از ما شروع کردند، فاصله وجود دارد.

55 سال از ساخت اولین انیمیشن در ایران می‌گذرد. بعد از این همه سال، کدام انیمیشن ایرانی را می‌توانید نام ببرید که پا به پای انیمیشن‌های رنگارنگ و متنوع خارجی، محبوب بچه‌های ما باشد؟

فرزند دلبند من و شما در میان انبوه دی‌وی‌دی‌ها و سی‌دی‌هایش، چند انیمیشن ایرانی دارد؟

کودک شما لباس کدام ابرقهرمان انیمیشنی ایران را به تن کرده؟ ماسک کدام کاراکتر ایرانی با کش به صورتش وصل شده؟

کوتاهی از کیست؟ چرا چرخه تولید انیمیشن در ایران آن‌قدر کج و معیوب است؟

کلاس‌های خصوصی انیمیشن در ایران به علاقه‌مندان چه می‌آموزند؟ من می‌گویم هر کسی هر چه بلد است، بدون هیچ حساب و کتابی تدریس می‌کند؛ حتی بسیاری از استادان این آموزشگاه‌ها یک دقیقه هم انیمیشن کار نکرده‌اند و فقط یک یا دو نرم‌افزار بلد هستند.

در هنرستان‌ها و دانشکده‌های انیمیشن به فرزندان ما چه یاد می‌دهند؟ آیا طبق اصول بین‌المللی دروس تدریس می‌شود؟

آیا تضمینی وجود دارد که یک فارغ‌التحصیل انیمیشن در حدی آموخته باشد که جذب بازار کار شود؟

من می‌گویم نه!

در انیمیشن سینمایی تهران 1500 غیر از تیم دوبله، حدود 170 هنرمند انیمیشن‌کار بیش از چهار سال در زمان‌های مختلف درگیر تولید بودند. نکته جالب این است که بدانید فقط پنج نفر از این 170 نفر تحصیلاتشان مرتبط با انیمیشن بود! بیشتر آنها انیمیشن را در خانه با استفاده از سی‌دی‌های آموزشی یا کتاب‌های مرتبط با این هنر آموخته بودند.

به نظر من انیمیشن ایران زمانی صنعتی می‌شود که:

1ـ استادان آموزشگاه‌های ما انیمیشن بدانند.

2ـ هنرستان‌های ما طبق یک برنامه بین‌المللی با استادان مجرب به آموزش بپردازند و در گرفتن هنرجوی با استعداد سختگیری کنند.

3ـ دانشگاه‌های ما از تجربه آموزش و استفاده از دروس دانشگاه‌های معتبر کشورهای پیشرفته بهره ببرند.

4ـ به استودیوهای معتبر و صاحب‌نام ایرانی وام اختصاص یابد و حمایت از آنها مد نظر ارگان‌های مرتبط باشد.

5‌ ـ از مدیران کارآزموده و دلسوز در رأس ارگان‌ها و سازمان‌های مرتبط با انیمیشن استفاده و به آنها زمان داده شود تا ایده‌های خود را عملی کنند.

6 ـ کم شدن ممیزی و جلوگیری از اظهارنظرهای شخصی و غیرکارشناسانه بسیاری از مدیران نیز کارساز خواهد بود.

7ـ راه‌اندازی پارک‌های آموزش هنر‌های دیجیتال با یک برنامه مشخص در تمام استان‌های کشور باعث کشف استعدادها خواهد شد.

8 ـ سفارش فیلم و مجموعه‌ انیمیشن با موضوعات بین‌المللی از طرف ارگان‌های مرتبط با این هنر به‌استودیو‌های حرفه‌ای ایران و ورود به بازار بین‌الملل و ایجاد رقابت، تیم‌های ما را قوی‌تر می‌کند.

9 ـ اعزام حداقل یکی از هنرمندان توانمند در کنار ده‌ها مدیر برای شرکت در جشنواره‌ها و کلاس‌های آموزشی خارج از کشور در طول سال در رشد کیفیت تولیدات ما موثر خواهد بود.

10ـ نظارت کامل، کارشناسانه و سختگیرانه از سوی ناظران حرفه‌ای بر کیفیت تولیدات واجب است.

11ـ از همه مهم‌تر در روند صنعتی شدن هنر انیمیشن، پررنگ‌تر شدن شرافت کاری، عِرق ملی، دلسوزی، احساس مسئولیت و ایمان و اعتقاد به کارهای محوله بین عوامل تولید یک مجموعه را باید آموزش داد و برایش فرهنگ‌سازی کرد.

انگار ما روح بودیم

در پایان دو خاطره برایتان نقل می‌کنم که هر دو واقعی است و تقریبا در یک زمان، اتفاق افتاده است:

خاطره اول: در یک استودیوی انیمیشن در شهر ووهان چین، بیش از 500 نفر در حال ساخت انیمیشن بودند با میانگین سنی 25 سال. ساعت کار آنها از 8 صبح شروع می‌شد و بین 12 ظهر تا یک ناهار می‌خوردند و ساعت 5 بعدازظهر دست از کار می‌کشیدند. آنها فقط حق داشتند هنگام ساعت ناهار، موبایل خود را روشن کنند و باهم حرف بزنند و خستگی در کنند. هنگامی که ما از کارگاه‌های آنها بازدید می‌کردیم و آنها در حال کار بودند، حتی زیرچشمی به ما نگاه نمی‌کردند. انگار ما روح بودیم و ما را نمی‌دیدند. بدون استثنا همه آنها این‌گونه رفتار کردند. بهتر از یک ربات با بهترین کیفیت کار می‌کردند. جالب است بدانید، همین جوانان، وقت استراحتشان، التماس می‌کردند که با ما عکس بگیرند یا من روی کاغذ چیزی برایشان بکشم یا بنویسم.

در این استودیو سریال‌های بتمن و گارفیلد و اسپایدرمن برای آمریکایی‌ها تولید می‌شد. آنها هشت فیلم سینمایی انیمیشن با کیفیت بین‌المللی ساخته بودند و هزاران دقیقه انیمیشن نیز برای اروپایی‌ها تولید کرده بودند و البته باز هم در دست تولید داشتند.

خاطره دوم: ده روز بعد از خاطره اول برگشتیم تهران و یک روز ساعت 6 صبح وارد محل کارم شدم. مدیر تولیدمان ساعت 6 و 30 دقیقه وارد دفتر شد و بعد از او تیم دفتری و خدماتی وارد شدند. سال سومی بود که داشتیم روی فیلم سینمایی تهران 1500 کار می‌کردیم. از ساعت 10 به بعد نیروهای تخصصی و افراد تیم کم‌کم اضافه شدند. یکی از بچه‌های حرفه‌ای و خوش ذوق و متخصص ما ساعت یک بعدازظهر به سر کار آمد. بسیار کلافه و عصبی پشت میزش نشست و شروع کرد با موبایلش ور رفتن. تا ساعت 3 بعدازظهر هیچ کاری انجام نداد و کم‌کم شنیدم که با صدای بلند به چیزی اعتراض دارد. از مدیر تولید محترممان خواستم ببیند چه اتفاقی برای این نیروی درجه یک ما افتاده! چند لحظه بعد مدیر تولیدمان آمد و گفت هنرمند عزیزمان می‌گوید، چند ماه است می‌گویم جای مرا عوض کنید و شما عوض نمی‌کنید، چون جایی که من می‌نشینم موبایل آنتن نمی‌دهد! و گفت، حداقل می‌رفتید یک دستگاه تقویت آنتن موبایل از مخابرات برای این ساختمان می‌خریدید! و این دوست عزیزمان آن روز ساعت 5 بعدازظهر بدون این‌که یک‌فریم انیمیشن کار کند از شرکت رفت و فردایش هم نیامد، ولی پس فردا ساعت 11 آمد و ما چون به او احتیاج داشتیم اعتراضی نکردیم و حقوقش را کامل دادیم و چند روز بعد جایش را در مکانی آنتن‌خور، قرار دادیم!

بهرام عظیمی / کارگردان انیمیشن تهران 1500

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها