خطای دید با شما قایم باشک‌بازی می‌کند

بازی مغز با چشم

براساس افسانه‌ای اسپانیایی، می‌توانید شب هنگام با خیره‌شدن به چهره خود در تاریکی و صداکردن نام شیطان، صورت وحشتناک او را ببینید.
کد خبر: ۶۱۵۹۱۵

جیووانی بی.کاپوتو، دانشمندی از دانشگاه اربینوی ایتالیا مقاله‌ای با نام «خطای دید چهره عجیب در آینه» نوشته که در آن از پنجاه داوطلب خواسته تا ده دقیقه به چهره خود در آینه خیره شوند و اکثر مشاهده‌کنندگان در کمتر از یک دقیقه توانستند، این چهره عجیب را در آینه ببینند، آنها تصویری تغییر شکل‌یافته از چهره خودشان را دیدند. برخی نیز باور داشتند که چهره والدین فوت‌شده یا در قید حیاتشان، تصویری از اجداد خود یا کودکی‌شان را مشاهده کرده‌اند. برخی نیز معتقد بودند صورت حیواناتی مانند گربه، خوک، شیر یا حتی موجوداتی هیولایی و فانتزی را دیده‌اند. هر پنجاه شرکت‌کننده گزارش کردند، ناگهان چهره‌ای دیدند که به نظرشان ناآشنا بود و وجود «چیز دیگری» را درون آینه حس کردند. حس برخی شرکت‌کنندگان نیز بسیار قوی‌تر از دیگران بود. هنگام انجام تحقیق، کاپوتو نور محیط را کم کرده بود تا حدی که شرکت‌کنندگان فقط می‌توانستند خطوط چهره‌شان را بخوبی ببینند، اما درک کاملی از رنگ محیط نداشتند. هنگام آزمایش، داوطلبان اعلام کردند بخش‌هایی از صورتشان ناپدید، جمع یا کشیده شده و لحظه‌ای بعد ناگهان تمام خطوط چهره‌شان به حالت اولیه بازگشته است. تجزیه چهره ـ به نوعی هویت‌تان ـ در آینه این احساس را به شما می‌دهد که گویی بخشی از چهره درون آینه به شما تعلق دارد، اما بخش دیگر مربوط به کس دیگری است. گاهی اوقات هم چهره‌ای بسیار عجیب می‌بینید و این چهره با همان سرعتی که ظاهر می‌شود محو نیز می‌شود.

رو به بیرنگی

اما دلیل این اتفاق چیست؟ برای توضیح این مساله بهتر است با اراسموس داروین، پزشک و فیلسوف طبیعی انگلیسی و پدربزرگ چارلز داروین شروع کنیم. اواخر قرن 18 او توضیح داد که پس از مدتی خیره‌شدن به اشیا آنها محو می‌شوند: «به بخشی از پارچه ابریشم قرمز که دو، سه سانت اندازه دارد و روی کاغذی سفید قرار گرفته، به مدتی طولانی خیره شوید، اگرچه شما چشم از روی آن برنمی‌دارید، اما رنگ قرمز شروع به محوشدن می‌کند تا بالاخره کاملا ناپدید می‌شود.»

بعد‌ها ایگناز پائول ویتال تراکسلر، فیلسوف سوئیسی مشاهدات داروین را با استفاده از وصله‌های رنگی روی دیوار اثبات کرد و این پدیده به «محو تراکسلر» مشهور شد.

وقتی تحریکی بدون تغییر باقی می‌ماند، انطباق عصبی رخ می‌دهد. در این مکانیسم از تعداد عصب‌های درگیر کاسته و واکنش آنها متوقف می‌شود، به این معنا که پس از مدتی طولانی خیره‌ماندن روی یک شیء یا صحنه‌ای، درک فرد از آن شیء یا صحنه از میان می‌رود و شیء لحظه‌ای محو می‌شود و سپس با پلک‌زدن، تغییر نگاه و حتی حرکات میکروسکوپی غیرارادی چشم همه چیز به حالت اول برمی‌گردد.

پدیده محو تراکسلر و انطباق عصبی می‌تواند تا حدی علت خطای دید چهره عجیب کاپوتو را توضیح دهد. هنگام دیدن چهره خود در آینه، ثابت و خیره روی تصویر منعکس‌شده خود باقی می‌مانیم و تحریک‌کننده‌های بصری موجب می‌شود، لحظه‌ای خطوط چهره‌مان ناپدید شده، سپس به دنبال پلک‌زدن یا تکان‌دادن غیرارادی چشم‌هایمان آن خطوط دوباره ظاهر شوند. با پلک‌زدن، واکنش‌های عصبی خود را مجددا فعال می‌کنیم. مغز ما در نبود اطلاعات بصری، فواصل را با تجربه‌ها، انتظارات، بهترین حدس‌ها و حتی مکانیسم عصبی بدن ـ که با شکل و چهره در ارتباط است ـ «پر» می‌کند. محققان دانشگاه ایلینوی، برای بررسی محو بصری کل صحنه، آزمایشی انجام دادند. شما می‌توانید این اثر را با متمرکز و خیره‌شدن به مرکز تصویر تیره و تار تجربه کنید و در همان حال به کل صحنه توجه داشته باشید. خیره‌شدن به تصویر به مدت چند ثانیه حرکت چشم‌ها را به حداقل می‌رساند و موجب می‌شود که صحنه محو و به سمت بی‌رنگ‌شدن پیش رود. اکنون چشمتان را حرکت دهید. صحنه دوباره ظاهر می‌شود.

دریافت محوشونده

دریافتی از طلوع آفتاب اثر کلود مانه نقاش فرانسوی سال 1872، بعدها نام جنبش امپرسیونیسم به خود گرفت. سوژه نقاشی، بندر لاآور فرانسه را از پنجره اتاق «مانه» نشان می‌دهد اما بعدها او توضیح می‌دهد که آن تصویر نگاه واقعی او از صحنه نبوده است: درحقیقت، این اثر به طور صحیح حقیقت را به تصویر نمی‌کشد؛ خورشید در حال طلوع بسیار روشن‌تر از آسمان اطرافش است، همان‌طور که باید در واقعیت باشد، اما تصویر صرفا خطای دید است. مانه از رنگدانه‌های درخشان یا روشن، اما با محتوا و ته رنگ‌های رنگی استفاده کرده تا آسمان و خورشید را واقعی نشان دهد.

مارگارت لیوینگستون، زیست عصب‌شناس از دانشگاه هاروارد می‌گوید که این کیفیت نور برابر که اشیا در تصویر همان روشنایی زمینه را دارند، چیزی است که موجب می‌شود خورشید واقعی به نظر برسد. بازسازی تصویر سیاه و سفید این نقاشی، روشنایی خورشید را چون ابرهای پیش‌زمینه نشان می‌دهد. دیدن اشیا با نور برابر تا حدی مشکل است تا آنجا که آنها را مستعد پدیده محو تراکسلر می‌کند. محققان عصب‌شناس سوئیس متوجه شدند که اگر نگاهتان را روی یکی از دریانوردان نقاشی مانه به مدت چند ثانیه ثابت نگه دارید و در همان حال به خورشید توجه کنید، گردی خورشید بتدریج محو می‌شود و فقط آسمان اطراف را می‌بینید.

غیب‌شدن

استتار و پدیده محو تراکسلر در کنار هم اثری بسیار عالی می‌گذارد. می‌توانید در این تصویر پلنگ را پیدا کنید؟ راهنمایی: سرش میان علف‌های بلند نزدیک گوشه راست تصویر مخفی است. وقتی آن را پیدا کردید، به تنه درخت نگاه کرده، در عین حال به مکان حیوان توجه کنید. محو شده است! مستقیما به پلنگ نگاه کنید تا دوباره آن را ببینید.

چند نقطه

این الگو که به وسیله آکیوشی کیتائوکا، دانشمندی از دانشگاه ریتسومیکان ژاپن طراحی شده، در مرکز هر مجموعه از چهار گلبرگ نقطه‌ای زرد رنگ دارد و در حقیقت کل تصویر 64 نقطه زرد دارد.

اگر باور نمی‌کنید می‌توانید آنها را بشمارید. به هر گل نگاه کنید و نقطه‌های زرد را بشمارید. مشکلی که این وسط پیش می‌آید این است که شما می‌توانید هر بار فقط یک نقطه را ببینید و وقتی به طور مستقیم به آن نگاه می‌کنید، بقیه ناپدید می‌شود.

چشمان نظاره‌گر زیبا می‌بیند

یک اثر هنری ممکن است خطاهایی داشته باشد که دید مرکزی‌مان از آن آگاه می‌شود، اما وقتی با دقت به آن نگاه نمی‌کنیم، از دیدمان مخفی می‌ماند. دنیس پلی، عصب‌شناسی از دانشگاه نیویورک کشف کرد که وقتی به اثر «ماکت گیتار» پابلو پیکاسو مستقیما نگاه شود، بسیار بی‌معنی جلوه می‌کند: سیم‌هایش پاره و به هم ریخته است، دسته گیتار کج و کوله و بدنه‌اش به نظر دو تکه جدا از هم می‌آید ولی وقتی بخوبی روی خطوط آن متمرکز شوید، چیزی که می‌بینید منحنی‌های صاف و زاویه‌های ظریف از گیتاری بسیار زیباست.

پلی معتقد است از آنجا که دید پیرامونی ما محل قرارگیری بخش‌های گیتار را مغشوش می‌کند، دچار این خطای دید می‌شویم ولی وقتی متوجه خطاهای ماکت نمی‌شویم، درکی از یک گیتار واقعی به ما می‌دهد.

نقاشی پیکاسو از یک آکروبات فرانسوی نیز پدیده‌ای مشابه نشان می‌دهد. وقتی مستقیم به آن نگاه کنید، تصویر به نظر بدون تناسب و مضحک می‌رسد، اما وقتی به صورت پیرامونی به آن نگاه کنید، زن جوان درون تصویر زیبا به نظر می‌رسد. پلی تصور می‌کند، پیکاسو نسبت به این پدیده کاملا آگاهی داشته است.

پینه‌دوزهای مخفی

از دو تصویری که در اینجا می‌بینید، تصویری که حاوی مربع است، خطای دید دارد. روی هر یک از چهار مربع که در گوشه‌های تصویر واقع شده، سه پینه دوز وجود دارد. وقتی به مربع‌ها نگاه کنید، سه پینه دوز می‌بینید، اما وقتی نگاهتان را به مرکز تصویر بدوزید، آنها بلافاصله ناپدید می‌شوند ولی این اتفاق در تصویر کنار آن نمی‌افتد. به هر کجای تصویر نگاه کنید، پینه‌دوزها را می‌توانید بخوبی ببینید.

شبکه خود ترمیم‌کننده

این آزمایش خطای دید به وسیله رایوتا کنای ، عصب‌شناس ابداع شد و در دانشگاه اوتراخت هلند جزو ده تصویر برتر خطای دید سال 2005 قرار گرفت. وقتی سراسر شبکه را نگاه کنید، متوجه الگویی منظم از خطوط افقی و عمودی که یکدیگر را در وسط قطع کرده‌اند، می‌شوید اما خود این خطوط نامنظم و ناصاف هستند. اگر حدود 30 ثانیه به خطوط متقاطع مرکز شبکه خیره شوید، متوجه می‌شوید که خطوط شبکه، صاف و مرتب می‌شود.

درست مانند این ‌که شبکه خود را ترمیم کرده است. این خطای دید ناشی از محو شدن قوه ادراک ماست که موجب می‌شود مغز برای پر کردن بخش‌های بیرونی تصویر براساس اطلاعات موجود در مرکز، سیستم عصبی‌مان را وادار به تخمین‌زدن ‌کند و سیستم عصبی با وجود این‌که با اطلاعات ورودی نامنظم مواجه است، اما به طور ذاتی در جستجوی نظم و ساختار منظم است و به این صورت، این خطای دید شکل می‌گیرد.

scientific american / مترجم: نادیا زکالوند

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها