ایران چهارفصل، چهل مقصد دارد

گرچه از زیبایی‌ها و آثار تاریخی بیجار گفتم و گرچه اشاره کردم من متولد این منطقه هستم ولی راستش من فقط در این شهر به دنیا آمده و فقط تا یک ماهگی در این شهر زندگی کرده‌ام و بعد از آن به یک بیماری دچار شدم که برای درمانش به تهران آمدیم و همین شد که در تهران ماندگار شدیم.

البته اقوامم در این شهر بودند که من تابستان‌ها مهمانشان می‌شدم. امروز بعضی از آنها از دنیا رفته‌اند که خدا رحمتشان کند؛ چقدر تابستان‌ها در کنار آنها به من خوش می‌گذشت.... به همین دلیل است که بیجار را خوب می‌شناسم و خاطرات زیادی از آنجا دارم، ولی با وجود تمام این زیبایی‌ها آن قدرها که لازم است به بیجار نرسیده‌اند و مهاجرت از این شهر زیاد است بخصوص از طرف افراد تحصیلکرده.

همان‌طور که بیجار زیباست معتقدم همه جای ایران بسیار زیباست و هر جایی شگفتی‌های خاص خودش را دارد. من معتقدم نمی‌شود براحتی گفت کجای ایران برای سفر مناسب است. ما باید روحیه و نیازمان را بسنجیم. اگر دنبال جنگل و دریا باشیم، بهترین منطقه شمال ایران است و اگر دیدن کویر در یک زمان برایمان مهم باشد، باید به سمت نقاط کویری مثل سیستان، یزد و کرمان برویم. یادم آمد زمانی با گردشگران ژاپنی صحبت می‌کردم و آنها برایم می‌گفتند که چقدر عاشق کویر هستند و دوست دارند مدت زمان بیشتری را در این قسمت‌های زیبا از ایران
سپری کنند.

اگر کسی دلش بخواهد جاذبه‌های طبیعی ایران مثل آبشارها، چشمه‌سارها و... را ببیند باید به سمت لرستان و چهارمحال و بختیاری برود و البته برای تجربه هوای مفرح و کوهستان باید به سمت کردستان و آذربایجان برود. آن دسته از هموطنانم که دیدن ابنیه تاریخی برایشان مهم است باید به اصفهان بروند. تمام این شهر به یک موزه تبدیل شده که بیش از 2000 اثر تاریخی خود را به گردشگرانش نشان می‌دهد.

با این مجموعه غنی به این نتیجه می‌رسیم که انتخاب مقصد سفر در ایران تقریبا کار سختی است چرا که هر جایی ویژگی‌های خاص خودش را دارد. من زیاد اهل سفر هستم و تمام چیزهایی را که گفتم، دیده‌ام؛ البته سفرهای من بیشتر به خاطر شغلم است و برای اجراهایی است که آنها را پذیرفته‌ام.

از تمام نقاط مختلفی که به آنها اشاره کردم، خودم در سفرهای شخصی‌ام در نوروز ترجیح می‌دهم به شمال کشور بروم. در اردیبهشت‌ها نیز دوست دارم به گلابگیری قمصر و کاشان بروم و رفتن به زیارتگاه پیر سبز چک چک در یزد را هم دوست دارم. در کل، یزد برایم شهر عجیبی است. این شهر زیبا بزرگ‌ترین بافت خشتی جهان را داراست و قدم زدن در کوچه و پس‌کوچه‌های قدیمی آن خاطراتی از دوران قدیمی را در ذهنم تداعی می‌کند. البته در کل فرصتم برای سفرهای شخصی بسیار کم است و بیشتر سفرهایم در ضمن کارهایم صورت می‌گیرد؛ چون اجراهایم معمولا شب است، از صبح تا عصر فرصت دیدن قسمت‌های مختلف آن شهر را دارم و خودم به‌دلیل علاقه به گردشگری همیشه از این فرصت‌ها استفاده می‌کنم.

یک نکته‌ درباره سفر همیشه در ذهنم است و آن این که، کاش مردم ما دیدن قسمت‌های مختلف ایران را جزو برنامه‌های سفرهایشان قرار بدهند. الان شرایط به‌گونه‌ای است که با یک تعطیلی همه به سمت شمال کشور می‌روند و جاده‌های شلوغ شمال کشور از شدت ترافیک بسته می‌شود. در سفرهای پر از ترافیک به هیچ‌کس خوش نمی‌گذرد. در حالی که همان تعطیلی‌ها فرصت مناسبی است تا نقاط مختلف ایران را ببینیم و یادمان باشد که حتی تهران نیز دیدنی‌های جذابی دارد که کمتر کسی سراغ آن می‌رود و آنقدر فرهنگ و سنت ما ایرانیان غنی است که می‌توانیم هر ماه به یکی از روستاها یا شهرهای کشورمان برویم و از یکی از مــراســم سنتی مردم آنجا دیـــدن کنیم. به طور حتم این شیوه برنامه‌ریزی برای سفر خیلی مفیدتر و بهتــر از سفــرهای پرترافیک به سمت شمال کشور است. / ضمیمه چمدان