سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
گاه خانوادههایی که برای خواستگاری به خانه یکدیگر میروند از قبل با یکدیگر آشنا بوده و همین آشنایی باعث علاقه دختر و پسر و برگزاری مراسم خواستگاری شده است. گاهی هم خانوادهها هیچ شناختی نسبت به یکدیگر ندارند و شاید خواستگاری اولین جلسهای باشد که آنها را با هم آشنا میکند. بیشک در صورتی که خانوادهها هیچ شناختی نسبت به یکدیگر نداشته باشند، برگزاری چنین مراسمی هم سختتر خواهد بود و بیشتر والدین و جوانان را نگران میسازد. با این حال، قوانینی هست که در تمام خواستگاریها باید رعایت شود؛ آدابی که نشاندهنده احترام به طرف مقابل و ادب و نزاکت شماست.
سرزده به خواستگاری نروید
تا به حال فکر کردهاید اگر یک روز که راحت و بدون هیچ دغدغهای در خانهتان نشستهاید و مشغول تماشای برنامههای تلویزیون هستید، خانوادهای برای خواستگاری در بزند و وارد خانه شود، چه حسی خواهید داشت؟ البته خانواده داماد هم همینطور؛ اگر بدون اطلاع قبلی برای خواستگاری به خانه کسی بروند که اصلا از آمدنشان خبر ندارد، چه اتفاقی خواهد افتاد و از برخورد آنها ـ که از همه جا بیخبرند ـ چه احساسی پیدا خواهند کرد؟
بنابراین مشخص است که روز و ساعت دقیق خواستگاری از قبل باید تعیین شود و تحت هیچ شرایطی نباید بدون هماهنگی برای خواستگاری به خانه شخصی دیگر بروید؛ حتی اگر با آنها آشنا باشید و خیلی احساس غریبی نکنید.
البته حواستان باشد ساعتی که برای این کار تعیین میکنید هم خیلی بیموقع نباشد و موجب ناراحتی خانواده عروس نشود. برای همین هیچ وقت هنگام ظهر یا صبح کسی به خواستگاری نمیرود و این کار معمولا هنگام غروب و بعدازظهر انجام میشود. خانواده عروس که میزبان هستند نیز از قبل باید برای برگزاری این مراسم آماده باشند و زمانی که مهمانها میرسند نباید خیلی دستپاچه و نگران عمل کنند.
صادق باشید
صداقت و راستگویی یکی از بهترین ویژگیهای شخصیتی است که میتواند ضامن خوشبختی همسران باشد. البته بعضیها ممکن است تصور کنند این صداقت در زندگی مشترک معنا پیدا میکند و قبل از آن، هر یک از افراد زندگی شخصی خودشان را دارند و هرطور بخواهند میتوانند درباره آن صحبت کنند یا تصمیم بگیرند. در حالی که اگر پایههای زندگی بر دروغ و فریبکاری بنا شود، نتیجهاش هم ویرانی و نابودی خواهد بود. پس سعی کنید یا حرفی را عنوان نکنید یا اگر میخواهید درباره موضوعی حرف بزنید فقط واقعیتها را بگویید. البته این موضوع درباره خانوادهها هم صادق است. به این معنی که آنها هم باید فقط درباره آنچه حقیقت دارد، صحبت کنند.
بعضی از پدر و مادرها یا حتی خواهرها و برادرها تصور میکنند پنهان کردن واقعیت یا حتی دروغگویی به نفع فردی است که میخواهد ازدواج کند. به همین دلیل هم به بزرگنمایی و فریبکاری روی میآورند و از ویژگیهایی صحبت میکنند که درواقع، وجود ندارد. در حالی که این کار نهتنها کمک و دلسوزی به حساب نمیآید که حتی در آیندهای نهچندان دور ممکن است زمینهساز ایجاد مشکلات زیادی شود.
حتی اگر موضوعی وجود دارد که نگرانش هستید و نمیخواهید درباره آن حقیقت، چیزی به خانواده عروس و داماد بگویید (مشکلاتی مانند اختلافات خانوادگی، بیماری و...) خوب است در اولین جلسه در مورد آن صحبت نکنید، ولی پس از آن و هنگامی که بیشتر با طرف مقابل و خانوادهاش آشنا شدید به شیوهای مناسب، موضوع را مطرح کنید. در هر حال یادتان باشد هیچ نکتهای، حتی اگر از نظر شما بیاهمیت باشد، نباید از دید طرف مقابل مخفی بماند.
دلشورههای جلسه اول
خواستگاری با طعم نگرانی: از نوع نشستن و حرف زدنش هم پیداست چقدر نگران است و دلش شور میزند. بعضیها به رفتارش میخندند و عدهای هم فکر میکنند چون چیزی را مخفی میکند، این همه نگران است. با این همه، او نمیتواند خودش را کنترل کند و دائم در حال پاک کردن قطرههای عرقش است که یکییکی از پیشانی میلغزد و روی صورتش میافتد و در نیمه راه با دستمالی چروکیده پاک میشود.
وقتی میوه و شیرینی به او تعارف میکنند، لبخندی از روی ناچاری میزند و هیچ چیز برنمیدارد. انگار میترسد دستهای لرزانش همه چیز را خراب کند. از وقتی پا به خانه عروس خانم گذاشتهاند، سرش را پایین انداخته و فقط گلهای قالی را نگاه کرده است. حالا دیگر طرح این قالی را با تعداد دقیق گلها، بته و جقههایش کاملا حفظ شده است.
***
خواستگاری در کمال راحتی: طوری روی مبل نشسته که دیگران احساس میکنند هر لحظه ممکن است دراز بکشد و پاهایش را روی هم بیندازد. طوری به خیار گاز میزند که صدای قرچ و قورچ آن در سالن میپیچد و توجه همه را جلب میکند. خندههای پشت سر هم و دست انداختن دور گردن برادر عروس خانم هم حسابی دیگران را متعجب کرده است، اما او همه این کارها را انجام میدهد تا نشان دهد چقدر با این خانواده راحت است و هیچ تعارفی ندارد. او به خیال خودش دارد یخ جمع را آب میکند و نمیداند دیگران چنین رفتاری را به هیچ عنوان نمیپذیرند.
***
شاید این دو نمونه برای بعضیها آشنا باشد، بخصوص اولی که سرشار از نگرانی و اضطراب بود. بسیاری از کسانی که در اولین جلسه خواستگاری حاضر میشوند ـ هم عروس و داماد و هم اعضای خانوادهشان ـ همین احساس را تجربه میکنند و نگران برخورد و رفتارشان هستند. در حالی که همین نگرانیها میتواند کارها را خرابتر کند و مشکلاتی را به وجود آورد که اصلا فکرش را هم نکردهاند.
به همین دلیل هم روانشناسان و مشاوران خانواده به افرادی که برای حضور در مراسم خواستگاری آماده میشوند، توصیه میکنند بدون نگرانی و استرس در جمع حاضر شوند و رفتاری طبیعی و منطقی داشته باشند. البته آنها که میخواهند در همان اولین جلسه صمیمیت و آشنایی خود را به خانواده طرف مقابل نشان دهند نیز باید بدانند رفتارشان تائید نمیشود. درواقع، اولین جلسه خواستگاری برای آشنایی بیشتر خانوادهها با یکدیگر است و طی آن، نه باید خیلی خودمانی برخورد کنید و نه خیلی جدی و خشک.
حواشی پررنگ
معمولا بیشترین ساعات و دقایقی که در مراسم خواستگاری سپری میشود یا در سکوت میگذرد یا درباره گرانی و آب و هوا و تورم و ترافیک و دهها موضوع غیر مرتبط دیگر صحبت میشود. پدر و مادر عروس و داماد هم از ترس اینکه نسبت به طرف مقابل بیاحترامی کرده و حرفش را نیمهتمام گذاشته باشند، معمولا ساکت مینشینند و به حرفهای یکدیگر گوش میدهند. مسلما آنها نگران آینده فرزندانشان هستند و نمیخواهند سالهای بعد، مشکلی برایشان پیش بیاید، اما با همه اینها باز هم در چنین مراسمی ترجیح میدهند سکوت کنند و وقت بیشتری را در این حالت بگذرانند.
البته وقتی سکوت شکسته میشود و جلسه خواستگاری رسمی میشود، باز هم شاید خیلی تفاوت نداشته باشد چون معمولا سوالاتی که قرار است در این جلسهها پرسیده شود، از پیش تعیین شده و مشخص است؛ میزان تحصیلات آقای داماد پرسیده میشود و اینکه شغل مناسب دارد یا نه؟ خانه و اتومبیل شخصی چطور؟ درآمد ماهانهاش چقدر است؟ سربازی رفته یا نه؟ و سوالاتی از این دست.
از خانواده عروس خانم هم تقریبا همین سوالات پرسیده میشود: میزان تحصیلات، شاغل بودن یا خانهدار بودن؟ میزان درآمد؟ و ... سوالاتی که شاید واقعا در خوشبختی آنها تاثیری نداشته باشد، ولی براساس رسم و قانونی نانوشته حتما باید به ترتیب در جلسات خواستگاری پرسیده شود. برای همین هم خانوادهها قبل از حضور در این مراسم جوابهای مشخصی برای این سوالات مشخص در نظر میگیرند تا بدون فکر و نگرانی به همه آنها پاسخ دهند. بعد از این سوال و جوابها هم نوبت به خود عروس و داماد میرسد تا درباره آیندهشان حرف بزنند و ببینند چقدر با یکدیگر تفاهم دارند، میتوانند همراه هم باشند یا نه، دوست دارند زندگی مشترکشان را با چنین فردی تشکیل دهند یا نه و ...
جلسه خواستگاری با جلسه امتحان فرق دارد
درست است در همان جلسات ابتدایی باید بسیاری از مسائل روشن شده و نکات زیادی برای خانوادهها آشکار شود، اما اینکه از اولین دقیقه خواستگاری ـ بخصوص در اولین جلسه ـ تا پایان آن، وقتتان را به سوال و جواب بگذرانید، مسلما خیلی خوشایند نخواهد بود.
بنابراین خوب است وقتی هم برای تفریح در نظر بگیرید و از موضوعات دیگری حرف بزنید تا نگرانیها هم کمتر شود. علاوه بر این، با چنین کاری میتوانید خاطره خوبی از اولین جلسه آشناییتان بسازید که سالهای بعد از ازدواج هم با یادآوری آن لبخند بر لبتان مینشیند.
جنگ اول به از صلح آخر است
این مثل قدیمی را که باور دارید جنگ اول از صلح آخر بهتر است، حتما شنیدهاید. پس اگر قرار است به خواستگاری بروید یا خواستگاری میخواهد به خانه شما بیاید، این موضوع را در نظر داشته باشید و همه نکات مورد نیاز را بدون ترس و نگرانی مطرح کنید. مطمئن باشید اگر قرار باشد خانواده طرف مقابل، نظرات شما را نپذیرد و آنها را تائید نکند همین ابتدای کار بهتر است، مشخص شود. بنابراین با ترس ازتائید نکردن یا نپذیرفتن اهداف و شرایط شما، آنها را از همسرتان یا خانوادهاش مخفی نکنید. البته یادتان هم باشد که جنگ اول به معنای دعوا و مشاجره و جنگ واقعی نیست؛ بلکه میتوانید شرایطی را که برای زندگی دارید به آرامی با آنها مطرح کنید و منتظر پاسخشان بمانید. در صورتی که آنها با شما موافق نبودند هم نباید مشاجره کنید و بحثهای طولانی و اغلب هم بیفایده داشته باشید. در چنین مواقعی فقط به یکدیگر فرصت دهید تا هرچه بهتر و بیشتر در این مورد فکر کرده و تصمیم بگیرید، اما اگر احساس میکنید نمیتوانید از برخی خواستهها و شرایطتان بگذرید، هیچ وقت آن را فراموش نکنید و به کمک احساسات تصمیم اشتباه نگیرید.
قبل از ازدواج با هم به گردشی طولانی مدت بروید
مسلما در جلسهای یک یا دو ساعته بسیاری از مسائل و موضوعات ناگفته باقی میماند و خانوادهها نمیتوانند متوجه برخی از مشکلات شوند. بهعنوان نمونه حتی ممکن است فردی دچار اختلالات شخصیتی باشد ولی در طول جلسه خواستگاری آن را از دیگران پنهان کند یا اصلا موردی پیش نیاید که خانواده طرف مقابل متوجه آن شوند. بنابراین یادتان باشد در این جلسههای کوتاهمدت خواستگاری، بسیاری از موارد مشخص نمیشود. مثلا هیچ وقت نمیتوان پس از یک جلسه، درباره رفتار فرد هنگام عصبانیت یا بحران نظری داشت یا واکنش او را هنگامی که خسته و عصبانی است، پیشبینی کرد.
بنابراین بهترین کار این است که قبل از ازدواج، خانوادهها وقت بیشتری را با یکدیگر بگذرانند و برای مدتی طولانی باهم باشند. مثلا خوب است خانوادهها به یک گردش و تفریح طولانی بروند و طی آن بیش از 10 ساعت از روز را با هم سپری کنند. در این مواقع که افراد خسته میشوند بسیاری از نکات مربوط به روحیه و شخصیتشان را بهتر نشان خواهند داد.
مراقب رفتارتان باشید
دختر خانم و آقا پسر، در جلسه خواستگاری بیشتر از دیگران اضطراب خواهند داشت و با توجه به اینکه کوچکترین رفتارشان هم زیر ذرهبین خانواده طرف مقابل است، این نگرانیشان تشدید خواهد شد. با این همه اما آنها نباید رفتاری نامناسب از خودشان نشان دهند و نگرانی و اضطراب را بهانه این کار کنند. برای همین توصیه میشود نکاتی را در نظر داشته باشند و آنها را تا حد امکان رعایت کنند:
ـ قبل از حضور یافتن در مراسم، باید لباسی مناسب تهیه کرده و آن را با دقت و توجه بپوشید. مسلما اگر تا آخرین دقایق ندانید قرار است چه لباسی بپوشید، آشفته و نگران خواهید بود و حتی ممکن است دیر به خانه عروس برسید.
ـ سعی کنید طوری برنامه را تنظیم کنید که بموقع در مراسم حضور داشته باشید. تاخیر و بدقولی در این جلسات نتیجه خوبی نخواهد داشت.
ـ برای خرید گل معمولا میگویند بهتر است دسته یا سبد گل، گلهایی به رنگ روشن و زنده داشته باشد. البته اغلب افراد هم بر تعداد شاخههای گل تاکید میکنند و آن را در زیبایی بیشتر دسته گل موثر میدانند.
ـ بهتر است دسته گل یا سبد گل را به پدر یا مادر عروس تقدیم کنید و منتظر حضور خود عروس نشوید.
ـ آقا پسر در طول خواستگاری باید رفتاری طبیعی داشته باشد تا خیلی عرق نکند و صورتش هم دائم سرخ نشود.
ـ هم دختر و هم پسر باید به بزرگترها اجازه صحبت کردن بدهند و حتی اگر با حرف آنها موافق نیستند، میان صحبتشان نپرند.
ـ آقا نباید به اسباب و لوازم خانه یا در و دیوارها خیره شود. حتی اگر این کار با هدف و نیت خاصی نباشد، باز هم کاری بیادبانه به حساب میآید.
ـ شاید خندهدار به نظر برسد، اما تجربه نشان داده، پوست کندن میوههایی مثل پرتقالهای بزرگ و آبدار یا جویدن خیار در چنین مراسمی خیلی مناسب نیست و باعث بروز دردسر میشود.
ـ در صورتی که شرایط فراهم است، پذیرایی را از بزرگترها شروع کنید و با این کار احترام خود را نسبت به آنها نشان دهید.
ـ همچنین خوب است برای جلسه اول خواستگاری، همه دوستان و بستگان را با خودتان همراه نکنید و جمعیت زیادی را به خانه دختر خانم نبرید.
وقت ازدواجتان رسیده؟
یکی از مهمترین پرسشهایی که برای جوانان و خانوادههایشان مطرح میشود، سن مناسب برای ازدواج است. خیلی وقتها، والدین به جای فرزندان تصمیم میگیرند و میگویند حالا دیگر وقت ازدواج است. در حالی که شاید خیلی توجهی به آمادگی دختر و پسر نداشته باشند و فقط به دلیل اینکه سنشان به حد مشخصی رسیده، آنها را به ازدواج تشویق کنند.
متاسفانه گاهی چنین اتفاقی در خانوادهها میافتد و به آمادگی دختر یا پسر برای پذیرش نقش همسر توجهی نمیشود. در حالی که توصیه میشود شرایط اولیهای را برای ازدواج در نظر بگیرید و پس از بررسی آنها برای این کار اقدام کنید.
یکی از این شرایط اصلی که حتما باید مورد توجه قرار گیرد، موضوع بلوغ است. البته یادمان باشد، علاوه بر بلوغ جسمی که معمولا شش ماه پس از یک رشد قد ناگهانی اتفاق میافتد، باید به بلوغ اجتماعی و عقلی فرد نیز توجه کنیم. بلوغ اجتماعی از زمانی شروع میشود که حضور در جامعه برای فرد مهم میشود و نگاهش نسبت به آن تغییر میکند. به این معنی که اگر قرار است در جمعی حاضر شود، سعی میکند با ظاهری آراسته و مرتب برود و این موضوع برایش اهمیت خاصی پیدا میکند. به این ترتیب، بلوغ اجتماعی شروع میشود و حضور در اجتماع و داشتن هویت اجتماعی برای فرد اهمیت مییابد. علاوه بر این، هنگامی که فرد به تفکری منطقی میرسد نیز میتوان گفت به بلوغ عقلی رسیده است. همه ما انسانهایی را دیدهایم که رفتار و کردارشان طوری است که آنها را بزرگتر از سن واقعیشان نشان میدهد و در مقابل کسانی هم هستند که باوجود سن زیادشان، رفتاری بچگانه دارند. بنابراین برای اینکه دختر یا پسر جوان بتوانند ارتباط متقابلی با همسرشان برقرار کنند، حتما باید به این شرایط توجه شود و آنها هم باید این مراحل را پشت سر گذاشته باشند.
زمانی که فردی به مرحلهای میرسد که احساس میکند برای ازدواج و تشکیل خانواده آماده است و میتواند یک رابطه دو طرفه را مدیریت کند، نوبت انتخاب میشود. البته نباید این نکته را فراموش کنیم که ارتباط برقرار کردن در اجتماع موضوعی مهم است، اما مدیریت این ارتباطات مهمتر از آن به حساب میآید. درواقع، شاید بتوان چنین گفت که افزایش آمار طلاق و جدایی همسران، اغلب به دلیل ناآشنایی با مهارت مدیریت رابطهشان است؛ رابطه عاشقانهای که ابتدا نسبت به همسرشان داشتهاند و پس از مدتی با مشکل مواجه شده و از بین رفته است.
البته نباید تصور کنیم اینقدرت مدیریت صددرصد ذاتی است؛ بلکه بخش زیادی از آن هم قابل تعلیم و آموختن است. بنابراین افراد قبل از ازدواج باید با روحیات و روانشناسی جنس مخالف آشنا شوند تا هرچه بهتر یکدیگر را درک کرده و به تفاهم برسند.
این سه محور را ساده نگیرید
برای اینکه اختلافات زوجها به حداقل برسد و در کنار یکدیگر زندگی شیرین و دوستداشتنیتری را تجربه کنند، خانوادهها قبل از ازدواج حتما باید سه موضوع اصلی را در نظر داشته باشند. به این معنی که در این موارد باید با یکدیگر تفاهم داشته و نظرات و شرایطشان هم تقریبا مشابه هم باشد.
شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی سه محوری است که به هیچ عنوان نباید ساده از کنارش گذشت. درباره وضع اقتصادی خانوادهها نباید فراموش کرد ازدواج دختر پولدار با پسر فقیر یا برعکس آن، فقط در داستانها و فیلمها اتفاق میافتد و در واقعیت، چنین ازدواجی نمیتواند یک ازدواج موفق به حساب بیاید. بنابراین باید با خانوادهای وصلت کنید که تا حد امکان از نظر شرایط اقتصادی و مالی مشابه شما باشند.
شرایط اجتماعی دو خانواده هم تقریبا باید یکسان باشد. بهعنوان نمونه دختری که از نظر تحصیلات مدرک فوق لیسانس دارد، آیا واقعا در زندگی مشترک میتواند با مردی که دیپلمه است، زندگی موفقی را تجربه کند؟ مسلما چنین نیست و این ازدواج هم نمیتواند موفق باشد. به همین دلیل توصیه میشود میزان تحصیلات دو نفر، متناسب با یکدیگر باشد. البته درباره آقایان قضیه کمی فرق میکند و اگر سطح تحصیلات همسرشان پایینتر باشد، معمولا آنها بهتر میپذیرند و با آن کنار میآیند. موضوع سوم هم هماهنگی و تشابه فرهنگی خانوادههاست که در این زمینه مسائل مذهبی و اعتقادی هم مطرح میشود.
هیچکس تغییر نمیکند
خیلیها زمانی که برای حضور در مراسم خواستگاری آماده میشوند، چندان به فکر مسائل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نیستند و میگویند پس از ازدواج میتوانند نظرات همسرشان را مطابق میل و سلیقه خود تغییر دهند. در حالی که به هیچ عنوان چنین چیزی ممکن نیست. در حقیقت، برای فردی که به طور متوسط 25 سال با فرهنگ و عادتی خاص زندگی کرده است، باید همین مدت وقت بگذارید تا شاید بتوانید برخی از رفتارهایش را تغییر دهید. بنابراین از همان ابتدا باید فردی را انتخاب کنید که با معیارهای شما هماهنگ است و نیازی به تغییر ندارد.
از تجربه بزرگترها استفاده کنید
گاهی دختر و پسر جوان نمیخواهند حرف بزرگترها را بپذیرند و به همین دلیل ممکن است مرتکب خطا شوند. بنابراین توصیه میشود از نظرات بزرگترها که تجربه بیشتری دارند، کمک بگیرید و در انتخاب خود با آنها مشورت کنید.علاوه بر این، یادتان باشد هیچ انسانی بیعیب و نقص نیست و شما هم نمیتوانید همسری پیدا کنید که هیچ نقطه ضعفی نداشته باشد. بنابراین باید معیارهایتان را یادداشت کنید و به هر یک از آنها امتیاز بدهید. پس از آن، با اولویتبندی و انتخاب اولویتهای اول، بهتر و راحتتر تصمیم خواهید گرفت و پس از کسب شناخت کافی میتوانید آماده ازدواج شوید.
نیلوفر اسعدیبیگی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد