سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
باید به این نکته توجه داشت هر متنی که ماجرایی را تعریف میکند، داستان یا رمان نیست، زیرا با متون منظوم هم میتوان سلسلهای از اتفاقات را روایت کرد (بارزترین نمونهاش شاهنامه فردوسی). در شکل منثور نیز قصه و حکایت میتواند چنین کارکردی داشته باشد. اما هیچکدام از این اشکال ادبی باسابقه، رمان و داستان نیست. ادبیات داستانی به عنوان یک پدیده خاص، شکل روایتی متفاوتی با حکایتهای قدیمی دارد. لذا پیش از شناخت تفاوتهای داستان کوتاه، بلند و همچنین رمان باید با اساس مشترک آنها که روایت داستانی است، آشنا شویم.
روایت داستانی بنیادیترین عامل برای شناسایی رمان و داستان، اعم از کوتاه یا بلند است. داستان روایتی است منثور از سلسله حوادثی که زنجیروار یا در اشکال جدیدتر و پست مدرن گسسته، اما با ربط(از زوایای مختلف) با یکدیگر پیوند دارند و ماجراهایی را روایت میکنند که از حرکت بیرونی یا درونی برخوردارند، یعنی یا از حرکت کنشهای عینی و کشمکشهای مادی برخوردارند، یا به لحاظ درونی و روانشناسی شخصیت متحول میشوند. همه داستانها دارای نقطه آغاز و پایان هستند، همچنین از شخصیتهایی برخوردارند که هر یک نقش و تاثیری در آن دارند. البته شخصیتی مرکزی محور و اساسی است که داستان را تحتتاثیر قرار میدهد و آدمهای دیگر متصل با او در روایت معنی میشوند. مهمتر از همه اینکه روایت این سلسله حوادث (که گفتیم پیوندی زنجیروار یا گسسته دارند) مبتنی است بر زمان و مکان؛ یعنی این که در ظرف مکانی و زمانی جریان داشته و به عبارتی بر منطقی مکانی و زمانی استوار است (البته تقدم و تاخر این رخدادها میتواند به دلخواه نویسنده و به ضرورت ساختمان اثر شکسته شود).
کوتاه یا بلندی سلسله رخدادهای مورد اشاره در روایت داستانی، یکی از مهمترین پارامترهای تفکیک کردن شکلهای مرسوم و آشنا در داستان است: یعنی رمان، داستان بلند و داستان کوتاه و همچنین داستانک، که در دو مورد آخر(داستان و داستانک) این سلسله حوادث میتواند در حد یک یا چند رخداد کوچک در زمانی کوتاه و در یک مکان محدود باشند و به همین تناسب تعداد شخصیتها نیز کمتر از رمان یا داستان بلند باشد. با این وصف باید کوتاه یا بلندی داستان را مهمترین ویژگی تفکیک داستان کوتاه یا داستانک از یکدیگر دانست.
ادگار آلن پو، نویسنده و منتقد آمریکایی، گفته است داستان کوتاه داستانی است که در یک نشست خوانده شود. عدهای نیز آن را داستانی میدانند که حجمی در حدود ده هزار کلمه یا کمتر از آن داشته باشد. داستانک هم تکلیفش روشن است؛ داستانی است که حداکثر حدود هزار کلمه باشد یا کمتر.
از سوی دیگر داستان کوتاه نسبت به رمان و داستان بلند، شخصیتها و البته پیچیدگیهای داستانی کمتری دارد. به همین ترتیب بدیهی است رمان یا داستان بلند (که حجمی بین داستان کوتاه و رمان دارد)، از شخصیتهای بیشتر و پیرنگی پیچیدهتر برخوردار باشد.
جمال میرصادقی، نویسنده و از مهمترین پژوهشگران ادبیات داستانی، از داستان بلند و رمان تعاریف روشنی ارائه داده است که در ادامه برای وضوح بیشتر تفاوت داستان کوتاه و بلند و رمان از آنها استفاده شده است.
داستان بلند: داستان بلند، داستانی است که از نظر کمی از داستان کوتاه بلندتر و از رمان کوتاهتر است و از نظر کیفی نیز با داستان کوتاه و رمان تفاوت دارد. داستان بلند تقریبا از نظر کیفی خصوصیتهایش با ناولت و رمان کوتاه مشابه است، یعنی این نوع داستانها بعضی از مختصات و کیفیات داستان کوتاه و رمان را توام دارد. خصلت داستان کوتاه در فشردگی و ایجاز محتوای آن است، زیرا در داستان کوتاه اغلب فرصتی برای پرداخت و پرورش شخصیتها و گسترش درونمایه وجود ندارد، اما در داستان بلند و ناولت و رمان کوتاه امکان گسترش شخصیتها و درونمایه بهطور محدود وجود دارد، اما از نظر کمیت برای این سه نوع اختلافهایی قائل شدهاند؛ به داستانی که از 15 هزار کلمه تا 30 هزار کلمه داشته باشد، داستان بلند میگویند و داستانی که از 30 هزار تا 50 هزار کلمه داشته باشد، رمان کوتاه نامیده میشود و برای ناولت در بعضی از فرهنگهای ادبی 15 تا 30 هزار کلمه و بعضی دیگر 30 تا 50 هزار کلمه قائل شدهاند.
رمان: رمان مهمترین و معروفترین شکل تبلوریافته ادبی روزگار ماست. معمولا گفته میشود رمان با «دنکیشوت» اثر سروانتس، نویسنده اسپانیایی در خلال سالهای ۱۶15ـ۱۶05 تولد یافته است و با رمان «شاهزاده خانم کلو» نوشته مادام دولافایت، نویسنده فرانسوی تقریبا بنیان رماننویسی امروزی گذاشته شد. تعریفهایی که برای رمان داده شده، متنوع است و هرکدام بر نوعی از رمان قابل تطبیق است. در اینجا دو تعریف از رمان آورده میشود؛ 1ـ رمان، داستانی طولانی است که براساس تقلیدی نزدیک به واقعیت، از آدمی و عادات و حالات بشری نوشته شده باشد و به نحوی از انحا تصویر جامعه را در خود منعکس کند.
2ـ روایت منثور داستانی طولانی که شخصیتها و حضورشان را در سازمانبندی مرتبی از وقایع و صحنهها تصویر کند. اثری داستانی که کمتر از ٣٠ تا ۴٠ هزار کلمه داشته باشد، غالبا بهعنوان داستان کوتاه، داستان بلند یا ناولت یا قصه محسوب میشود، اما رمان حداکثری برای طول و اندازه واقعی خود ندارد. هر رمان، شرح و نقلی است از زندگی. هر رمان متضمن کشمکش، شخصیت، عمل، صحنهها، پیرنگ و درونمایه است.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد