«جای پارک» بلاتشبیه مثل «قبر» است که اندازهاش برای هر میت، چه لاغر و چاق و چه پولدار و فقیر و... یک اندازه است، مگر اینکه ماشین غولآسای شاسی بلند خیلی خاص مثل شورلت بلیزر داشته باشید که در آن صورت خودروی مود نظر و صاحبش دچار عذاب و فشار قبر مضاعف میشوند، یا چند ماشین داشته باشید که باز مشکلتان مضاعف میشود.
واقعیتش این است در شهری مثل تهران که شبیه یک پارکینگ متحرک و دودزاست، در مورد جای پارک یک جور عدالت معکوس حکفرماست، یک نوع «ظلم علیالسویه» که میشود عین عدالت.
معنی این حرف را رانندههایی میدانند که در مرکز شهر یا حوالی مراکز تجاری و اداری شهر در رفت و آمد هستند.
پیدا کردن یک جای پارک مناسب در میانه ترافیک و دود و بوق و اضطراب، چنان عمق جان را خنک میکند که هیچ قرص اعصابی نمیتواند موثرباشد. القصه، فرقی نمیکند پولدار باشید یا نباشید، همین که ماشین داشته باشید، در شهر شلوغی مثل تهران، گرفتار بحران جای پارک میشوید.
«جای پارک» در کشاکش زندگی شهری، حالا معنای طبقاتی و جامعه شناختی هم پیدا کرده است، «جای پارک» یکی از دغدغههای مشترک طبقه مرفه و طبقه متوسط است.
یعنی آنهایی که ماشین شخصی دارند طبیعی است، چون طبقه فرودست ماشین شخصی ندارد و از خط 11 استفاده میکند، دغدغهای در این مورد ندارد، شهروند فرودست، موتورسیکلت هم داشته باشد برای جای پارک غمی ندارد، چون چیزی که در شهر زیاد و مجانی است جای پارک موتور سیکلت است.
این یکی از آن موقعیتهایی است که بازی به نفع فرودستان است، رقابت میان متوسطها و مرفههاست.
اگر بخواهیم موضوع را با دست انداختن تئوریهای جبر تاریخی بیان کنیم، میشود این که «این طبقه متوسط و مرفه است که در جبر خیابان و ترافیک در حال نزاع طبقاتی برای بقا و پیدا کردن جای پارک است.»
البته در بررسی بحران فلسفی جای پارک، یک حاشیه را نیز نباید فراموش کرد، معمولا رانندگان خانم برای پارک کردن یا از پارک درآمدن ـ بخصوص در نقاط صعبالعبور و دارای مشکل کمبود جا ـ بیشتر معطل میشوند.
این مساله هم خود یک روبنای جذاب و دیدنی از بحران فلسفی جای پارک در ابرشهرهای شلوغ و ترافیک رقم میزند که البته مشتریان خاص خود را دارد.
نکته جالب دیگر این نزاع تمام عیار برای پیدا کردن جای پارک در خیابانهای شلوغ شهر، این است که فینفسه چندان ربطی به پول ندارد. پیدا کردن یک جای پارک مناسب بستگی به شانس، دست فرمان و البته کمی هوش دارد.
برای تصاحب یک جای پارک باید از همه مهارتهای موجود استفاده کرد؛ از انتظار دلهرهآور آمدن صاحب ماشین از بانک روبهروی خیابان، تمام شدن خرید خانم همسایه از فروشگاه، حساب فاصله نزدیکترین رقیب تا جریمه مامور و تابلوی ایست ممنوع راهنمایی رانندگی و... همه اینها این نزاع بی خونریزی شهری را زیبا و دیدنی میکند!
بهمن هدایتی - جامجم
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد