منبع: الجزیره انگلیسی / علیرضا ثمودی

آیا آمریکا همچنان شماره یک است؟

«درست زمانی که سرگردان هستید و نمی‌دانید به چه کسی رای بدهید،‌ در اینجا موضوعاتی وجود دارد که باید نسبت به آنها آگاهی کسب کنید».
کد خبر: ۴۹۹۶۳۰

این حرف را یک مجری تلویزیون آمریکا در شروع یک برنامه نمایشی به یک دانشجو گفته و می‌افزاید: از جمله مواردی که هنوز در موردشان کاملا قانع نشده‌اید تا از آن حمایت کنید، این جملات است: ما بزرگ‌ترین کشور در جهان هستیم. ما هفتمین کشور از لحاظ سواد، بیست و هفتمین از لحاظ ریاضیات، بیست و دومین از لحاظ دانش، چهل و نهمین از نظر امید به زندگی، صد و هفتاد و هشتمین از نظر مرگ و میر کودکان، سومین کشور از نظر میانگین درآمد خانوار و چهارمین کشور از نظر نیروی کار و صادرات هستیم.

مجری همچنان به سخنانش ادامه می‌دهد: ما جهان را به سوی سه دسته‌بندی هدایت می‌کنیم: تعدادی که سرانه زندانیان بیشتری دارند، تعدادی که دارای بزرگسالانی هستند که هنوز به وجود فرشتگان اعتقاد دارند و آنهایی که حاضرند برای دفاع هزینه کنند.

مجری به وراجی‌های خود این‌گونه ادامه می‌دهد: البته هیچ کدام از اینها خطای یک جوان بیست ساله دانشگاهی به حساب نمی‌آید. با این حال شما بدون هیچ شکی یکی از کسانی هستید که در بدترین دوره زندگی می‌کنید. اگر از شما پرسیده شود چه عاملی آمریکا را به بزرگ‌ترین کشور در جهان تبدیل کرده است، نمی‌دانم چه جوابی به آن خواهید داد.

ایالات متحده آمریکا هم‌اکنون بر سر یک چهارراه قرار گرفته است. برتری جهانی این کشور در حال حاضر با چالش‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی متعددی مواجه شده است. در این میان شخصی که بسیاری از آمریکایی‌ها مایلند تقصیر‌ها را به گردن او بیندازند، همانی است که روزی به آنها وعده تغییر داد. کسی که چهار سال پیش رسما وارد کاخ سفید شد؛ در هیات مردی خوش‌زبان، لیبرال و یک سیاهپوست به نام باراک حسین اوباما. اما ناکامی‌های بعدی او در بازگرداندن اقتصاد به حالت اولیه‌اش و مهار بحران بیکاری یا تقویت بانک‌ها بسیاری از طرفدارانش را از توهم خارج کرده و حتی نسبت به او بدبین ساخت.

در این میان، دوران همکاری تازه‌ای را که اوباما وعده داده بود با سرسختی و کله‌شقی و گرایش‌های تند و ایدئولوژیک اعضای حزب جمهوریخواه در کنگره با خاک یکسان شد. جریان نوخاسته ضددولتی و راست افراطی موسوم به حزب چای یا اعتراضات خیابانی وابسته به جریان‌های چپ که مدعی اشغال وال‌استریت و ضدسرمایه‌داری بودند شاید از مهم‌ترین نشانه‌هایی باشد که آشکار می‌کند جامعه آمریکا از سال 2008 به این سو چگونه تقسیم شده است.

یک پژوهش که به وسیله موسسه تحقیقاتی پیو تهیه شده، نشان می‌دهد آمریکایی‌هایی که قرار است در ماه نوامبر آینده به پای صندوق‌های رای بروند، ارزش‌ها و باورهای اساسی‌شان نسبت به 25 سال گذشته بیشتر پیرامون هواداری از همین خطوط و قطب‌بندی‌هاست تا ‌نظرات گرو‌ه‌ها و جریان‌ها.

لیبرال‌ها به همان اندازه با اوباما دشمنی دارند که محافظه‌کاران. او شش برابر بیشتر از جورج بوش، نامزد سابق جمهوریخواهان فرمان حمله به وسیله هواپیماهای بدون سرنشین در پاکستان را صادر کرد و به این وسیله مطابق تحقیقاتی که به عمل آمده بین 282 تا 585 شهروند عادی را کشت.

او همچنین قانونی را امضا کرد که به موجب آن اجازه داده می‌شود تعداد نامحدودی از شهروندان آمریکایی در صورت مظنون شدن به این‌که تروریست هستند در بازداشتگاه نظامی محبوس شوند. در این رابطه یکی از حقوقدان‌های آمریکایی می‌گوید: انتخاب اوباما می‌تواند به عنوان یکی از ویرانگرترین حوادث برای آزادی‌های مدنی در تاریخ آمریکا تلقی شود.

البته مدافعان رئیس‌جمهور آمریکا نیز به موفقیت‌های او اشاره می‌کنند. به گفته آنها، در خارج او توانست به جنگ عراق پایان دهد و زمان مشخصی را برای خروج از افغانستان تعیین کند. همچنین او توانست کسی را به قتل برساند که در تاریخ بیش از همه تحت تعقیب بود. در داخل نیز او توانست لایحه اصلاحات بیمه‌های اجتماعی را که برای چند دهه روسای جمهور دموکرات نتوانسته بودند به تصویب برسانند به سرانجام برساند و با تهیه یک بسته اقتصادی صنعت تولید اتومبیل‌سازی آمریکا را از ورشکستگی نجات داد. به گفته جو بایدن، معاون رئیس‌جمهور از سیاست‌های اوباما متشکریم، هم اسامه بن‌لادن کشته شد و هم جنرال موتور زنده !

اما آیا اینها برای انتخاب دوباره او کافی است؟ براستی در ماه نوامبر کدام‌یک برنده خواهد شد: ‌اوباما یا میت رامنی، نامزد جمهوریخواهان؟ هر کدام که باشند در شرایط کنونی به زبانی ساده وظیفه رئیس‌جمهور جدید آمریکا این خواهد بود که از زوال آمریکا جلوگیری کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها