یک برش

برنامه سوم توسعه برای استفاده دولت از دلار ناشی از فروش نفت خام در سال1381 مبلغ 058/11میلیارد دلار را معین و تصویب کرده است و فرض براین است که این رقم در کنار سایر ارقام در مدلی که قاعدتابرای تهیه برنامه سوم مورداستفاده بوده است

کد خبر: ۴۸۲۷

در رساندن برنامه نویسان و سیاستگذارانی که برنامه را بررسی و تصویب کرده اند به ارقام و شاخصهایی که نرخ تورم ، نرخ بیکاری ، نرخ رشد تولید ناخالص داخلی ، سرمایه گذاری ناخالص ، نقدینگی و نرخ رشد آن و سایر متغیرهای کلان اقتصادی تاثیرگذار بوده و منشاء و مبدا کارکرد برنامه مطابق پیش بینی است . باوجود این مهم ، دولت مقدمتا در لایحه بودجه سال 1381 کل کشور و بعد از آن در لایحه معطوف به اصلاح ماده 60 قانون برنامه سوم از مجلس شورای اسلامی درخواست کرد سقف استفاده دولت از ارز ناشی از صادرات نفت در سال 1381 به رقم 8/12میلیارد دلار برسد و در عین حال دولت بتواند مبلغ 1/2 میلیارد دلار هم از حساب ذخیره ارزی برداشت کند. البته این درخواست غیر از درخواستی است که برای پرداخت بابت تعهدات سررسیده شده سال1381 لازم است که رقم آن هم چندان دقیق مطرح نشده است.درخصوص این پیشنهاد دولت چند نکته مهم باید مورد تامل واقع شود: تغییر یکی از عمده ترین اقلام برنامه یعنی میزان استفاده از صادرات نفت خام ، بدون این که این افزایش تاثیری در متغیرهای کلان اقتصاد که برای سالهای برنامه پیش بینی شده است بگذارد، حکایت از چه واقعیاتی می تواند داشته باشد؛ آیا حداقل این واقعیت آن نیست که برنامه ریزی به سبک و سیاقی که ما داریم ، نشانی از واقعیات اقتصادی حاکم بر اقتصاد و جامعه ما ندارد؛ اگر غیر از این بود، دلیلی نداشت که شما عنصری را در یک مدل تغییر بدهید و تاثیری را بر سایرین جستجو نکنید.براستی تعریف اصلاح ساختار، کاهش وابستگی بودجه دولت به نفت و کوچک کردن دولت چیست؛آیارساندن مبلغ 058/11 میلیارد دلار به رقم پانزده میلیارد دلار یعنی یک افزایش 5/34 درصدی )معادل 4/38 میلیارد( دلار به معنی اصلاح ساختار است یا بیانگر وابسته تر شدن بودجه دولت به درآمدهای نفت خام ؛ آیا جز با کاهش هزینه های دولت می توان ساختار اقتصاد دولت را اصلاح کرد؛با توجه به پیش بینی موسسات مهمی که در زمینه اقتصاد انرژی تحقیق می کنند، بهای نفت وست تکزاس مدیت در سال 2002 میلادی حدود20 دلار در هر بشکه است که بر آن اساس ، قیمت نفت از نوع نفت ایران ، بشکه ای 16 15 دلار خواهد بود. با این پیش بینی ، آیا ما می توانیم بیش از 5/10 میلیارد دلار نفت بفروشیم ؛ و در آن صورت آیا تعیین سقف 9/14 میلیارد دلار به معنی نادیده گرفتن ساده ترین اصل حاکم بر بودجه نویسی یعنی لزوم پیشبینی توام با انحراف خیلی کم نیست؛وضعیت حساب ذخیره ارزی در سال آینده چه خواهد شد؛ به خصوص که ما باید برای پرداخت تعهدات سررسید شده هم با عنایت به افزایش رسمی قیمت ارز و رسیدن آن به متوسط7700 ریال اقداماتی بکنیم . آیا سیاستگذاران و سیاستمداران برای سال 1382 و بودجه آن هم می اندیشند؛اقتصادی که در آن بی نظمی حاکم باشد و اعداد و ارقام بودجه هر چند وقت یک بار با فاصله های کم و ناشی از ضرورت های معطوف به اضطرار، مشمول تغییرات غیرسیستمی شود و روال هم چنین باشد که در بخش درآمدها افزایش دربرداشت و در بخش هزینه ها هم افزایش در خرج پیشنهاد می شود، آیا می تواند صحبت از اراده برای اصلاح کند؛ صحبتی که دیگران آن را باور کنند؛