در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
آنها ابتدا اعلام کردند که این دو گروه با یکدیگر ادغام شدهاند، این در حالی بود که بسیاری از گزارشگران عادت کرده بودند که این دو را یک گروه مشترک ببینند. از زمان کشتهشدن اسامه بنلادن در ماه می سال گذشته برخی دیگر از رسانهها همواره به داستانسرایی درباره شکست القاعده میپرداختند، اما شاید بهترین تیتر برای تحولات اخیر میتوانست این باشد که: «دهها آمریکایی به القاعده ملحق شدهاند.»
واقعیت نگرانکننده این است که گروه الشباب بیش از هر شاخه دیگری از گروه القاعده در جهان در عضوگیری از میان آمریکاییها موفق بوده است. جدیدترین اعضای خانواده این شبکه تروریستی 40 آمریکایی هستند که باید به آنها دهها نفری را که در خاک آمریکا برای اقدامات حمایتی و نیز آنها که ارتباطات موقت و غیررسمی با این شبکه دارند اضافه کرد. اعضای الشباب و شبکه گسترده حامیانش در القاعده اکنون بهتر از هر زمان دیگری برای انجام عملیات در خاک آمریکا آماده و مهیا شدهاند. اعضای آمریکایی الشباب اکثرا بومیان سومالیاییاند، نسل اول و دوم مهاجرانی که هنوز هم با بستگانشان رابطه دارند. آنها همچنین از حمایت جدی برخی مسلمانان افراطی با پیشزمینههای اعتقادی مختلف برخوردار و با تفسیری خشن از احکام و قوانین اسلام جذب آن شدهاند.
سردرگمی رسانهها در مورد الشباب چندان هم عجیب نیست. فضای وهمآلود پیرامون القاعده و سازمانهای وابسته به آن حتی برای کارشناسان هم طبقهبندی اعضای القاعده را دشوار میکند. به محض آنکه شما از شناسایی آنها فارغ شوید با مشکل اطلاعات روبهرو میشوید. منبع اطلاعاتی درباره ابعاد و ترکیب نیروهای جهادی اغلب مقامات ناشناس دولتهای مختلف هستند که آنها هم اطلاعاتشان در بیشتر موارد ناکافی و غیردقیق است.
در هر صورت اطلاعات ناقص بهتر از بیاطلاعی است و آنچه اکنون باید مورد توجه قرار گیرد اتحاد الشباب با مخوفترین گروه تروریستی تاریخ است. طبق برآوردها، در حال حاضر شمار آمریکاییهایی که خود را بخشی از القاعده میدانند بیش از هر زمان دیگری است. یک برداشت عامهپسند این است که شمار آمریکاییهای اغفالشده توسط ایدئولوژی جهادی از زمان حملات 11 سپتامبر بشدت افزایش یافته است. با آنکه یقینا بر تعداد صفوف آنها افزوده شده است، اما غالبا در این باره اغراق میشود. گاه به طور چشمگیری شمار کسانی که قبل از 11 سپتامبر با فعالیتهای القاعده در ارتباط بودهاند کم ارزیابی میشود. حال آن که از زمان تاسیس القاعده در 23 سال پیش و طبق سوابق دادگاهها، گزارشهای اطلاعاتی، تصاویر ویدئویی و اسناد داخلی این سازمان حضور حداقل 25 آمریکایی به عنوان عضو تماموقت سازمان مرکزی القاعده، اثبات شده است.
بخشی از یک کل
القاعده اکنون دیگر یک هویت واحد نیست و در واقع مجموعهای از سازمانها و نمایندگیهای به هم پیوسته است. گرچه هرکدام از آنها خود را روی تحولات داخلی کشورهایشان متمرکز کردهاند، اما با القاعده مرکزی هماهنگ بوده و از آن جهت میگیرند. آنها همگی بخشی از یک کل هستند و با اضافهشدن الشباب به این مجموعه اکنون آنها تا حدود زیادی آمریکاییتر میشوند. هیچکدام از شعب القاعده به اندازه الشباب در جذب آمریکاییها موفق نبوده است. تا آنجا که میدانیم القاعده عراق و القاعده کشورهای مغرب عربی که در سراسر شمال آفریقا و منطقه ساحل مدیترانه دست به عملیات میزنند یا اعضای آمریکایی ندارند یا تعداد آنها بسیار کم است. برآورد تعداد آمریکاییهای القاعده در شبهجزیره عربستان نیز که بیشترشان در یمن فعالیت دارند بسیار متفاوت است. کمیته روابط خارجی سنا تخمین میزند حدود 40 آمریکایی دارای سوابق زندان نیز بودهاند که برای آموزش و تمرین با القاعده به یمن مسافرت کردهاند. همه این اعضای جدید اما در سازمان باقی نماندهاند و احتمال میرود که تعدادی از آنها کشته یا بازداشت شده باشند. برآورد واقعبینانه حکایت از حضور حداقل 10 تا 20 آمریکایی در صفوف القاعده شبهجزیره دارد.
لی فارل یکی از صاحبنظران مهم در زمینه اقدامات القاعده و محقق مرکز مطالعات ایالات متحده در دانشگاه سیدنی اعتقاد دارد که الشباب حتی قبل از ادغام نیز با اجرای شیوههایی هدفمند با القاعده همپیمان شده بود، اما این ادغام اخیر اولویتهای دیگری را در دستورکار آنها قرار خواهد داد. فارل بر این باور است که القاعده مصرانه خواهان رهبری عملیات خارجی توسط الشباب است.
گروه الشباب تاکنون نمایش بزرگی از تحسین بنلادن و اظهاراتی گسترده از جاهطلبیهای جهانی او را به نمایش گذاشته است، اما عملیاتش همچنان محدود به نزدیکترین همسایگانش بوده است.
در حال حاضر مساله این است که آیا کمکهای القاعده برای موفقیت عملیات خرابکارانه این گروه در آینده کافی خواهد بود یا نه. با آنکه الشباب دارای شبکهای با شماری اعضای آمریکایی است، اما مشکلاتی نظیر فشار نظامی از سوی نیروهای آفریقایی در داخل و حملات هواپیماهای بدونسرنشین آمریکایی را پیشرو دارد. داشتن یک اسلحه پر یک مساله است و ماشه را کشیدن و به سلامت فرار کردن مسالهای دیگر. الشباب احتمالا برای ارتقای جایگاه خود در میان جهادیون اقدام به ضربهزدن به یک هدف آمریکایی در خاک ایالات متحده خواهدکرد، اما چنین عملی میتواند بسیار خطرناک و باعث نابودی یا انهدام وسیع پایگاههایش در سومالی شود. از سوی دیگر الشباب یک ممیزه خطرناک دیگر هم دارد و آن این که تاکنون اثبات شده حداقل 4 بمبگذار انتحاریاش از میان اعضای آمریکایی گروه بودهاند.
منبع : فارین پالیسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور مطرح شد