نجات جنگل‌های خزری با زراعت چوب

75 میلیون ایرانی هر سال 12 میلیون متر مکعب چوب می‌خواهند ؛ جنگل‌های زاگرس و ارسباران توان تولید چوب ندارند، پس جنگل‌های خزری باید جور تامین چوب مورد نیاز را بکشند که می‌کشند.
کد خبر: ۴۵۳۵۷۹

هر سال هر هکتار از جنگل‌های شمال می‌تواند 5‌/‌2 متر مکعب چوب تولید کند؛ یعنی از کل مساحت جنگل‌های تجاری شمال ایران در 365 روز سال نزدیک به 750 هزار متر مکعب چوب به دست می‌آید که کفاف یک پنجم نیازکشور را هم نمی‌دهد؛ اما از جنگل‌های شمال نباید بیش از این انتظار داشت؛ اگر چه جدیدترین آمارها نشان می‌دهد که به خاطر احیای نقاط از دست رفته، جنگل‌های شمال پهناورتر شده است؛ اما آمارهایی که هنوز مصرند بگویند در طول 50 سال گذشته 4 میلیون هکتار از جنگل‌های خزری نابود شده‌اند، عمق مشکلات را بهتر نشان می‌دهند؛ چون حتی اگر نقاط تخریب شده جنگل با درختان دست کاشت لکه‌گیری نیز شده باشند باز هم درختان جوان کارایی درختان کهنسال از دست رفته را ندارند.

برای همین است که جنگل‌های شمال باید با وسواس بیشتری حفظ شوند برای این‌که هر درخت هر روز 264 گرم دی اکسید کربن جذب می‌کند و در هر24 ساعت 192 گرم اکسیژن پس می‌دهد و اگر جنگل‌ها نبودند تا کربن موجود در هوا را رسوب دهند آن‌وقت همه آدم‌ها خفه می‌شدند.

طرح زراعت چوب دقیقا دنبال این اهداف است. این طرح که با کشت گونه‌های سریع‌الرشد چوبده همچون صنوبر، اکالیپتوس و گز در پی تولید چوب مورد نیاز مصارف داخل کشور است، می‌کوشد تا با استفاده بهینه از منابع آب و خاک حداکثر تا 10 سال درختانی را پرورش دهد تا هم جلوی قطع درختان جنگلی را بگیرد و از فشار بی‌رویه‌ای که بر عرصه‌های جنگلی وارد می‌شود، بکاهد و هم با کاهش یا حذف واردات چوب سبب صرفه جویی ارزی شود.

ولی با این حال طرح زراعت چوب که از سال 84 با انسجام بهتری نسبت به زمانی که طرح طوبی در دستور کار بود شروع به کار کرد و به نقطه تعیین شده در دستورالعمل‌ها و برنامه‌ها نرسیده به گونه‌ای که آخرین آمارها نشان می‌دهد که در حال حاضر تنها 150 هزار هکتار از سطح کشور (بدون احتساب درختان کاشته شده در قالب طرح طوبی که 55 هزار هکتار را شامل می‌شود) زیر کشت جنگل‌های دست کاشت تولیدی (زراعت چوب) قرار دارد که از این میزان 55 هزار هکتار در استان‌های شمالی کشور ( 5000 هکتار اکالیپتوس، 50 هزار هکتار صنوبر) و 95 هزار هکتار در استان‌های خارج از شمال (25 هزار هکتار اکالیپتوس، 70 هزار هکتار صنوبر) واقع شده است.

کمبود چوب و مصیبت‌های ثانویه

زراعت چوب نباید فقط یک برنامه تفننی باشد، چون کمبود چوب در کشور (7میلیون متر مکعب در سال) در نهایت به ضرر جنگل‌ها تمام می‌شود، اگر هر هکتار از جنگل‌های شمال در طول سال می‌تواند فقط 5‌/‌2 متر مکعب چوب به دست بهره‌برداران بدهد، زراعت چوب می‌تواند این رقم در هکتار را به 20 متر مکعب در سال برساند تازه اگر این طرح جدی گرفته شود و موانع سر راهش کنار برود شاید روزی که ایران در تولید چوب به استقلال برسد، خیلی دور نباشد.

نکته: تفاوت قیمت چوب‌های تولید شده در کشور با خارج کشور نیز از معضلات این بخش است به طوری که تولیدکنندگان ایرانی بابت فروش هر کیلو چوبشان در ایران 150 هزار تومان به دست می‌آورند؛ اما اگر این چوب را صادر کنند بابت هر کیلو 250 هزار تومان می گیرند

تا به حال کمبود چوب در کشور پیامدهای تلخی برای کشور داشته است. چوب که در بازار داخلی کم باشد قیمتش بالا می‌رود و در نهایت چشم‌ها را متوجه جنگل‌های طبیعی می‌کند تا آنجا که باز این جنگل‌های شکننده شمال‌ است که آسیب می‌بینند؛ اگر چوب کم باشد انگیزه برای قاچاق چوب نیز افزایش می‌یابد ضمن این‌که تمایل به واردات غیر قانونی چوب هم بالا می‌رود و واردات نیز منجر به ورود چوب‌های آلوده به آفات و بیماری‌ها می‌شود؛ ولی هر چند مسوولان از این تبعات منفی باخبرند باز هم زراعت چوب آن‌گونه که باید مورد توجه نیست و هنوز هم چالش‌های زیادی دارد.

بهره‌برداران هم حرف‌هایی دارند

چندی قبل دفتر امور منابع جنگلی سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور اعلام کرد که طرح زراعت چوب با 5 مشکل عمده تهدید می‌شود که ناکارآمدی ضوابط و شرایط بانک‌های عامل در ارائه به موقع تسهیلات به واحدهای اجرایی، کم توجهی دستگاه‌های اجرایی به توسعه زراعت چوب، ناشناخته بودن پتانسیل‌های آب و خاک در استان‌ها و کمرنگ بودن برنامه‌های فرهنگسازی و توجیهی و ترغیبی برای ارتقای سطح مشارکت مردمی از مهم‌ترین آنهاست.

با این حال رسول خانجانزاده، معاون دفتر امور منابع جنگلی به آینده این طرح امید زیادی دارد. او که ناموفق بودن طرح طوبی را از نزدیک دیده است به «جام‌جم» می‌گوید: جنگل‌های تجاری و صنعتی ایران دیگر قابلیت تولید ندارند، چون در اثر بهره‌برداری‌های افراطی ضعیف شده‌اند پس برای تامین چوب مورد نیاز کشور راهی جز توسعه زراعت چوب نداریم هر چند که سرعت پیشرفت این کار در سال‌هایی که طرح طوبی در دستور کار بود تا حد زیادی گرفته شد.

او توضیح می‌دهد: طرح طوبی با نیت تولید چوب در کشور مطرح شد که بر ایجاد باغ‌های میوه‌ای و کاشت درختان نزدیک به گونه‌های جنگلی محلی که نیاز آبی کمی هم داشته باشند تاکید داشت، اما این طرح به تدریج دچار انحراف شد به طوری که آب و زمینی که قرار بود برای تامین نیازهای چوبی کشور در اختیار افراد بومی متکی به منابع طبیعی قرار گیرد به دست ثروتمندان سامسونت به دستی افتاد که به اسم زراعت چوب و ایجاد باغ، زمین گرفتند و حتی سندش را نیز به نام خودشان زدند و به جای تامین چوب، زمین‌خواری کردند.

خانجانزاده که معتقد است این پیشینه ناخوشایند مردم بومی را نسبت به طرح زراعت چوب ناامید کرده است؛ البته معتقد است با اقدامات ترویجی و فرهنگسازی کم‌کم مردم در حال روی آوردن به کاشت درخت و تولید چوب هستند، هر چند که به گفته او هنوز هم موانع زیادی وجود دارد که باید از سر راه زراعت چوب برداشته شود.

او توضیح می‌دهد: برابر قانون برنامه توسعه باید تا پایان برنامه پنجم 150 هزار هکتار از اراضی کشور زیر کشت زراعت چوب برود این در حالی است که به ازای هر هکتار درختکاری یک شغل مستمر و پایدار در کشور ایجاد می‌شود، برای همین است که این طرح با اقبال مردم، کارآفرینان و بهره‌برداران روبه‌رو شده است؛ البته برای جا انداختن این طرح میان مردم هنوز هم مشکلاتی وجود دارد از جمله این‌که تولیدکنندگان تکلیفشان مشخص نیست که آیا محصول تولیدی‌شان فقط برای استفاده در داخل است و نمی‌توانند بخشی از چوب تولیدی را به خارج کشور صادر کنند؟ این در حالی است که به خاطر ورود چوب خارجی به کشور، چوب‌های وارداتی رقیب چوب‌های داخلی هستند که به نظر می‌رسد بین صادرات و واردات باید تعادلی ایجاد شود.

به گفته خانجانزاده، تفاوت قیمت چوب‌های تولید شده در کشور با خارج کشور، نیز از معضلات این بخش است به طوری که تولیدکنندگان ایرانی بابت فروش هر کیلو چوبشان در ایران 150 هزار تومان به دست می‌آورند؛ اما اگر این چوب را به کشورهای همسایه حتی به عراق برسانند، بابت هر کیلو چوب 250 هزار تومان و حتی بیشترعایدشان می‌شود.

البته مشکلات این بخش محدود به این موارد نمی‌شود، چون آن‌گونه که خانجانزاده می‌گوید دوری مراکز تولید چوب به کارخانجات و مراکز فرآوری هم از جمله مشکلات جدی این بخش است که به نظر می‌رسد هماهنگ‌کردن تولیدکنندگان و کارخانه‌های فرآوری چوب با یکدیگر تنها راه حل این مشکل و بهترین راه برای باانگیزه‌کردن تولیدکنندگان است، همان کسانی که برای به بار نشستن کشت و کارشان 7 تا 10 سال صبر می‌کنند، اما وقتی درختان را قطع می‌کنند تا آنها را بفروشند خریداری برای فروش محصولشان پیدا نمی‌کنند.

مریم خباز /‌ گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها