کد خبر: ۴۲۱۴۳۵

درست چند لحظه قبل آنها مثل دو قمری عاشق کنار هم نشسته بودند و داشتند در مورد خودشان حرف می‌زدند.

آقای خانه گفته بود: یادت می‌آید آن روزها آنقدر خجالت می‌کشیدم دست خالی سراغت بیایم که یک روز وقتی گلفروشی‌ها تعطیل بود از باغچه وسط میدان برایت گل چیدم و آوردم؟

بعد خانم خانه که هوس کرده بود مچ‌گیری کند و کمی هم شیطنت و شوخی‌اش گل کرده بود، گفته بود:‌ آن موقع به رویت نیاوردم، ولی بیشتر از این‌که عاشق به نظر بیایی خسیس جلوه کرده بودی!

بعد آقای خانه گفته بود:‌ اگر من خسیس بودم نصف خانه را به نام تو می‌کردم؟

و خانم خانه گفته بود: اگر دست و دلباز بودی چرا نصفش را به نام من کردی؟! همه‌اش را به نام من می‌کردی که اگر دلم بخواهد بتوانم عوضش کنم، نه این‌که همیشه یک شریک که زورش می‌چربد بالای سرم باشد!

بعد آقای خانه گفته بود: اگر می‌دانستم قصد فروش نصفه خودت را داری هرگز به نامت نمی‌کردم.

و خانم خانه گفته بود: دیدی گفتم خسیس هستی. به نامم کردی که ادای سخاوتمندان را در بیاوری وگرنه واقعا قصد بخشیدن چیزی را نداری.

و بعد یکدفعه هر دو فهمیدند که این یک مشاجره است نه یک خاطره عاشقانه و قبل از این‌که کار بالا بگیرد هر کدام سراغ تفریح ملال‌آور همیشگی خود رفتند.

حالا خانم خانه دارد فکر می‌کند چطور می‌شود یک بحث عاشقانه بدون حاشیه و تر و تمیز داشت و آقای خانه فکر می‌کند خدا می‌داند چرا بحث به اینجا کشید. من حرف زدن بلد نیستم یا او گوش کردن بلد نیست؟

اگر شما هم مثل خانم و آقای خانه دچار مشاجرات کمی تا قسمتی عاشقانه ـ خصمانه می‌شوید باید توصیه‌های کارشناسان را جدی بگیرید تا کارتان به جاهای باریک نکشد و بتوانید قلب همسرتان را تصاحب کنید.

کارت قرمز نشان ندهید

وقتی زن و مردی وارد گفت‌وگو می‌شوند، اغلب مردها می‌خواهند مشکل را حل کنند و اغلب زن‌ها می‌خواهند داوری کنند. اگر شما خانم خانه هستید بهتر است سوت و کارت قرمز داور را کنار بگذارید. شاید بهتر باشد نقش تماشاچی را بازی کنید تا از این بازی عاشقانه لذت ببرید.

همسر شما ممکن است خود را زیر ذره‌بین نقد شما ببیند و از مچ‌گیری و داوری شما در هراس بیفتد و ترجیح دهد هیچ حرفی نزند. او مشتاق خشنودی شماست نه خرده‌گیری و قضاوت.

در مکالمه ابتدای مطلب دیدید که کم مانده بود خانم به آقا بگوید:‌ شما حق دارید سکوت کنید در غیر این صورت هر حرفی بزنید ممکن است در دادگاه‌علیه شما استفاده شود و تنها یک حرف دیگر برای آقا در این شرایط باقی می‌ماند: «من فقط در حضور وکیلم حرف می‌زنم.»

حسین می‌گوید: من برایت یک هدیه کوچک گرفته‌ام؛ یک گردنبند زمرد که به رنگ چشم‌هایت هم می‌آید.

هر آنچه هستی باز آی

نرگس آهی می‌کشد و می‌گوید: باز تو رفتی برای من اعمال سلیقه کردی؟ واقعا دلم نمی‌خواهد هدیه‌ای که برای من می‌خری را بفروشم یا عوض کنم. نمی‌بینی سبز با سبز چقدر بی‌روح و کسل‌کننده می‌شود. یک نگین الماس یا یاقوت، هم زیبایی خودش را بهتر نشان می‌داد و هم زیبایی چشمان مرا جلوه می‌داد. یک کمی روی حس کنتراست و ‌هارمونی‌ات کار کن. کاش کلاس نقاشی می‌رفتی‌!

این کار، حسین را تا اطلاع ثانوی گم و گور می‌کند. بعد هم به او یاد می‌دهد که به جای خرید هدیه یک بسته پول به خانم بدهد و بگوید: ‌این را ببر و هرچی دلت می‌خواهد با کنتراست و‌ هارمونی دلخواهت بخر و از طرف من به خودت هدیه کن. چون من این چیزها سرم نمی‌شود و نرگس هم توی دلش خواهد گفت: چه شوهر خشک و پولکی‌ای! این از آن مردهاست که فکر می‌کند همه چیز زندگی پول است.

اگر می‌خواهید مرد زندگیتان برای شما مایه بگذارد به سلیقه و ابتکاراتش احترام بگذارید. اگر دائم بخواهید طبق سلیقه شما رفتار کند کلا او را فراری می‌دهید!

تصحیح حرف‌های همسرتان نیز همین خاصیت را دارد.صبور باشید و به همسرتان اجازه دهید سلایق خود را ارتقا دهد. به جای این‌که هنگام هدیه خریدن توی ذوق او بزنید وقتی به بازار می‌روید از چیزهایی که خوشتان می‌آید حرف بزنید. او یک روز با خرید یکی از آنها شما را ذوق‌زده خواهد کرد.

به او اجازه دهید جنبه‌های مختلف خود را به شما نشان دهد. اگر بتوانید از انتظارات خود صرفنظر کرده و حقیقتا سعی در شناخت هویت و ماهیت او نمایید، وی فورا این موضوع را حس کرده، احساس راحتی زیادی نموده و از صحبت کردن با شما لذت خواهد برد.

با همسرتان روراست باشید

اگر می‌خواهید همسرتان با شما مثل آینه باشد شما هم باید همینطور باشید و رازهایی را که به زندگی‌تان لطمه نمی‌زند بیهوده پنهان نکنید. مثلا لازم نیست که از خواستگاران قابل توجهی که داشته‌اید صحبت کنید، ولی می‌توانید در مورد چیزهایی که باعث ایجاد سوءظن و تیرگی روابط زناشویی‌تان نمی‌شود حرف بزنید. البته وقتی همسرتان با شما حرف‌های خودمانی زد و احساسات درونی خود و اسرار خاصی را برایتان فاش کرد.

به او اجازه دهید بداند که شما طرفدار او هستید و با تجربیاتش تنها نخواهد ماند.

در حالی که عملا نشان می‌دهید، مطمئن شوید که از او طرفداری می‌کنید. بسیاری از زن‌ها فقط به این دلیل به داستان‌های شوهرشان گوش می‌دهند که به او بگویند‌ چقدر در مورد آن در اشتباه بوده است یا این‌که به فراست دریافته‌اند داستانش غلوآمیز یا ساختگی است. به جای این کار برای خود فرصتی جهت دوستی بیشتر فراهم کنید.

مرد حرف نمی‌زند

افسانه‌هایی که در مورد گفت‌وگو با زنان در ذهن همسران ما وجود دارد ریشه‌دارتر از آن است که به آسانی پاک شود. از مشورت نکردن و رو ندادن به زن گرفته تا محکم بودن مرد و بروز ندادن احساسات و مکنونات قلبی چیزی است که قرن‌هاست مردان آموخته‌اند. پس عجیب نیست که آنان در میان خانواده هم احساس تنهایی کنند.

آنان صحبت کردن از احساسات را دور از شأن و منزلت مردان می‌دانند و عکس‌العمل‌های مثبت شما در مقابل صحبت کردن از احساسات توسط او می‌تواند کمک کند که این عادات از بین برود.

اگر بـه این نحو رفتار کنید، شوهر شما احساس خواهد کرد کسی وجود دارد که او را درک کند و آنگاه حتی بیشتر و بیشتر از ذهنیاتش برایتان خواهد گفت.

گذشته را رها کن

بگومگوهای بسیاری در خانواده به دلیل نارضایتی‌های گذشته صورت می‌گیرد. شما گاهی کاری می‌کنید که همسرتان مکررا احساس گناه کند. مردان از درگیر شدن در این نوع بحث‌ها فرار می‌کنند. آنها دوست ندارند مدیون و وامدار کسی باشند.

عشق مسوولانه

به سهم خود در شرایطی که پیش آمده مسوولیتی را به عهده بگیرید و ببینید که به چه نحو در مورد اتفاقی که روی داده ممکن است دخیل بوده باشید. اگر همسرتان به قصد عذرخواهی پیش می‌آید به او نگویید چه فایده، بزودی دوباره این اشتباه را تکرار می‌کنی. در عوض شما نیز در مورد سهمی که در این مشکل داشته‌اید فکر کنید و بابت آن ابراز تاسف کنید و بار احساس گناه را کاهش دهید.

زهره زیارتی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها