گفت‌وگو با مسعود پاکدل، عکاسی که 6 سال از صحنه‌های بزرگ‌ترین سریال تاریخی تلویزیون عکاسی کرد

مختارنامه کلاس درس بود

عکس‌های سریال مختارنامه چند روزی است که در تالار وحدت تهران پیش روی علاقه‌مندان به این سریال تاریخی و البته هنردوستان است. این نمایشگاه عکس شامل 72 قطعه عکس از عکس‌های مسعود پاکدل در طول 6 سال فیلمبرداری این سریال عظیم تاریخی است که از ابتدای سال 83 تا اواسط سال 88 گرفته شده است. در این نمایشگاه و در لابی پایین تالار وحدت 12 قطعه عکس از این سریال در اندازه 12 تا 15 متر به نمایش درآمده که نمایشی باشکوه از صحنه‌های این سریال را در مقابل دید مخاطبان قرار می‌دهد. البته بخش دیگری از این نمایشگاه مشتمل بر 60 قطعه عکس از بخش‌های مختلف این سریال است که در ابعاد کوچک‌تر و در لابی طبقه دوم این تالار به نمایش در آمده است. گفت‌وگوی زیر در حاشیه این نمایشگاه با این هنرمند صورت گرفته است.
کد خبر: ۳۷۷۷۳۷

برپایی نمایشگاهی از عکس‌های عظیم‌ترین سریال تاریخی صداوسیمای ایران چگونه این ایده به ذهنتان رسید.

درباره عکس‌های به نمایش در آمده در این نمایشگاه باید قبل از هر چیز بگویم که من در ابتدای پذیرفتن پیشنهاد عکاسی از این سریال می‌دانستم که قرار است با کار متفاوتی در زمینه عکاسی از یک سریال تاریخی روبه‌رو شوم. ابتدا باید عرض کنم که عکاسی از یک سریال تاریخی خود دارای ویژگی‌های خاصی است که کار در این زمینه را با عکاسی دیگر کارهای تصویری متفاوت می‌کند. عکاسی از این ژانر فیلم‌های تلویزیونی با مشکلات و موانعی روبه‌رو است که عکاسان ترجیح می‌دهند در برخی موارد آن را قبول نکنند، اما سریال مختارنامه به عنوان عظیم‌ترین سریال تاریخی که تاکنون در ایران ساخته شده است باز هم استرس کار را در این زمینه بالاتر می‌برد. عکاسی از سریالی که به نوعی تمام نگاه‌های بینندگان تلویزیونی را بعد از پخش به همراه خواهد داشت کار آسانی نبود. این که اولا من به عنوان یک عکاس قرار است این سریال را ثبت تصویری کنم در جای خود قابل افتخار بود و دیگر این که من قرار بود در این سریال در کنار آقای میرباقری به کار بپردازم موضوع دیگری بود که عکاسی از این سریال را متفاوت با تمامی کارهایی کند که من تا پیش از این عکاسی کرده بودم. شاید هیچ کس به جز میرباقری نمی‌توانست از عهده این سریال برآید.

خیلی از بازیگران از همکاری با آقای میرباقری به عنوان یک همکاری متفاوت یاد می‌کنند، اما تصور نمی‌کردم که در زمینه عکاسی سریال‌های تاریخی نیز این امر وجود داشته باشد.

بله دقیقا همین طور است. کار کردن با داوود میرباقری کاملا حس حضور در یک کلاس درس را دارد. ببینید در جای جای این سریال نیز می‌توانید این موضوع را ببینید که بسیاری از بازیگرانی که هر یک در یک سریال دیگر محور بوده‌اند تنها برای حضور در این سریال خود را حتی خرج چند دقیقه بازی در یک نقش کوتاه کرده‌اند. این موضوع شاید بهترین جواب برای این امر باشد. آثاری که میرباقری می‌سازد دیده می‌شود و بازیگران دوست دارند در سریال یا فیلمی بازی کنند که دیده شوند. این تنها بخشی از ماجراست زیرا همان طور که گفتم هر لحظه همکاری با میرباقری مانند یک کلاس درس است. نکته بینی این فیلمساز در برخی موارد آنقدر دیدنی است که خود می‌تواند به عنوان یک درس به کار گرفته شود. فضای دوستی و همدلی که در پشت صحنه این سریال وجود داشت باعث شد تا من نیز مانند بقیه در راستای خود سریال باشم. میرباقری در روزهای طولانی فیلمبرداری این سریال هر روز چیزی برای رو کردن داشت و به نوعی کلاس درس میرباقری کلاسی بود که هیچ روزی تکراری نبود. آدم‌های این سریال هرکدام در سریالی دیگر سرنوشت‌ساز هستند، اما در این کار همه در خدمت یک مفهوم بودند که می‌خواستند در کاری که به نام میرباقری است خود را نشان دهند. به زبانی دیگر می‌توان گفت این سریال برای تمامی دست‌اندرکاران آن مانند ویترینی بود که خودشان و هنرشان دیده شود.

در مورد طولانی بودن زمان فیلمبرداری این سریال گفتید این موضوع در تداوم (راکورد) عکس‌های گرفته?شده تاثیر نداشت.

ببینید طولانی شدن یک رویداد فیلمسازی همیشه مثبت نیست. طولانی شدن روند ساخت یک فیلم ممکن است همه مسائل دخیل به آن را دچار شرایط روزمرگی کند، اما من در عکاسی از این سریال سعی کردم خستگی ناشی از این کار به عکس‌های گرفته شده تاثیر نگذارد و حلاوت و تازگی کار حتی بعد از پایان کار از بین نرود. تا یادم نرفته بگویم که آقای میرباقری هیچ‌گاه در طول سال‌ها عکاسی از این سریال هیچ وقت نمی‌گفتند که این کار را بکن و چنین عکسی بگیر و همین امر باعث شد تا فضایی در اختیار من قرار گیرد تا بتوانم با خیال راحت به عکاسی بپردازم.

ببینید من در لحظات بسیاری از پشت صحنه این فیلم حضور داشتم، اما هیچ وقت نخواستم تنها از زاویه نگاه دوربین به عکاسی بپردازم. این که ما بتوانیم در عکاسی فیلم و سریال با رعایت اصول زاویه دید خود را با عکس مخلوط کنیم می‌تواند باعث شود تا عکاسی سریال متفاوت با عکس‌های رایج در این زمینه شود. ببینید در چنین سریالی و این که فضای زیادی برای عکاسی وجود دارد این موضوع برای عکاس از سویی راحت و از سویی دیگر سخت می‌شود. باید از این فرصت نهایت استفاده را کرد وگرنه سریال عظیمی مانند مختارنامه آن طور که باید و شاید ثبت تصویری در حوزه عکس نخواهد داشت.از نگاهی دیگر باید بگویم که عکاسی فیلم کار روتینی است که عکاس باید در کنار عوامل، نفس به نفس آنها به ثبت لحظات بپردازد. گریم، لباس و دکور عواملی هستند که باید عکاس سریال آن را به دقت ثبت کند، ولی وقتی می‌خواهی که موضوع عکس‌هایت در حاشیه یک عکاسی یک سریال قصه پیدا کند آن وقت است که کار عکاسی متفاوت و البته سخت‌تر می‌شود.

چرا در نمایشگاهی که اکنون در تالار وحدت برپاست از پشت صحنه‌ها تصویری به نمایش درنیامده است.

به عقیده من باید سریال تمام شود تا حلاوت و شیرینی دیدن این کار برای مخاطب از بین نرود. به نظر در این برهه از زمان اگر عکس‌های پشت صحنه به نمایش درمی‌آمد تازگی کار از بین می‌رفت. مطمئنا بعد از اتمام این سریال پشت صحنه‌های این سریال همراه با شرح و تفسیر از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش خواهد شد و در آن زمان نیز نمایشگاهی از عکس‌های پشت صحنه این سریال به نمایش خواهم گذاشت.

برای عکاسی از این سریال دنبال نمونه خارجی هم بودید؟ یعنی این که به عنوان مثال عکس‌های پشت صحنه سریال‌های بزرگ تاریخی جهان را مدنظر قرار دادید؟

بله. برای عکاسی از این سریال فصلی را به تحقیق درباره عکاسی سریال‌های تاریخی گذراندم. چندین کتاب در زمینه عکس‌های سریال‌های تاریخی را بررسی کردم تا ببینم که کار برای سریالی اینچنین چگونه است. سریال‌های عظیم قواعد خاص خود را دارند. عکس‌های نمونه‌های خارجی سریال‌های تاریخی به نوعی داستانی مصور است که بی‌زبان داستان سریال را به زبان عکس روایت می‌کند.

راستی قرار نیست عکس‌های این سریال نیز در قالب کتابی چاپ شود.

تلاش می‌کنیم پس از پایان سریال همزمان با چاپ کتاب فیلمنامه مختارنامه، کتاب عکس‌های این سریال نیز به چاپ برسد.

خیلی‌ها که بیشتر که شما را می‌شناسند می‌دانند نام شما با عکاسی تئاتر بیشتر عجین شده است. وضعیت عکاسی تئاتر در ایران چگونه است.

پاکدل: آدم‌های این سریال هر کدام در سریالی دیگر سرنوشت‌ساز هستند، اما در این کار همه در خدمت یک مفهوم بودند که می‌خواستند در کاری که به نام میرباقری است خود را نشان دهند

عکاسی تئاتر به نظرم یکی از مهجورترین زیرشاخه‌های عکاسی در ایران است که با آن که در کشورمان رشد بسیار زیادی کرده است، اما کماکان مهجور مانده است. این امر تا جایی است که به اذعان یکی از اعضای هیات مدیره خانه تئاتر پیشرفتی که عکاسی تئاتر ایران پس از انقلاب داشته هیچ زمان دیگری این پیشرفت را نداشته است. بله درست است که تکنولوژی‌ها با مرور زمان پیشرفت کرده است، اما نباید از رویکرد مثبتی که هنرمندان عکاس به عکاسی از تئاتر داشته‌اند، غافل شد. من چندی پیش در حال تدوین تاریخ مصور عکاسی تئاتر در ایران بودم. ما در ایران آثاری از عکاسی تئاتر متعلق به 120 سال پیش داریم که تصاویر گروه‌های تئاتر دوره‌گرد در اصفهان و تهران را شامل می‌شود، اما وقتی به دهه 60 رسیدیم متاسفانه با کمبود عکس مواجه شدیم. این امر وقتی به دهه 70 رسید به یکباره چرخشی چندباره داشت تا رویکردی جدید از سوی هنرمندان به سوی این شاخه عکاسی داشته باشیم.

مثلا برای یک نمایش به یکباره از 10 یا 15 عکاس مختلف عکس‌هایی وجود داشت که هر یک از دیگری بهتر بود.ببینید عکاسی تئاتر در دنیا شاخه خاصی دارد، اما به طور مطمئن می‌توان گفت که اکنون این شاخه از هنر در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته رشد بیشتری پیدا کرده است. من در کشورهای مختلف جهان در این زمینه کار کرده‌ام. توجه به این شاخه از هنر عکاسی به طور یقین در کشورهای دیگر این گونه که در ایران وجود دارد، وجود ندارد. برای توضیح این مطلب بگویم که در ایران ما انجمنی به نام عکاسان تئاتر داریم که حداقل من در دنیا نمی‌توانم نمونه‌اش را بیابم.

به عنوان یک عکاس، تفاوت کار عکاس در مختارنامه با دیگر سریال‌های دیگر را در چه دیدید؟

طولانی بودن این سریال و این که هر کسی نمی‌تواند از پس سریالی به این شکل بربیاید مهم‌ترین وجه تمایز کار در مختارنامه بود. حضور 6 ساله بر سر یک پروژه می‌توان سخت باشد و فرسایشی، اما تیم سازندگان مختار به خوبی توانستند از پس این کار بر بیایند.

برپایی این نمایشگاه بازتابی هم در میان اطرافیان شما داشت؟

بله. بازتاب نمایش این عکس‌ها در بین مردم زیاد بود. پس از برپایی این نمایشگاه کسانی که اصلا تصور نمی‌کردم که اهل رفتن به یک نمایشگاه هنری باشند به من رجوع می‌کردند و از حسی که بعد از دیدن این عکس‌ها گرفته بودند می‌گفتند. یکی از حال و هوای خودش می‌گفت و دیگری می‌خواست بداند عکس‌های دیگر این سریال عظیم تاریخی را کجا می‌توانند ببیند. تالار وحدت اصولا یک محیط نمایشگاهی نیست و بیشتر برای موسیقی و تئاتر تعبیه شده است، اما حتی این امر نیز باعث نشد که مردم برای تماشای عکس‌های این سریال به این تالار نروند. جالب اینجا بود که با یک جستجوی کوتاه درباره این نمایشگاه در اینترنت نزدیک به 5 هزار صفحه اینترنتی پیدا می‌شود که درباره این نمایشگاه مطلب گذاشته‌اند.

البته همان طور که روزنامه جام‌جم نیز منتشر کرد این نمایشگاه به یکی از پربیننده‌ترین نمایشگاه‌های عکاسی در سال تبدیل شده است.

من برای این سریال نزدیک به 70 هزار فریم عکس گرفتم که شاید بالاترین رقم عکس برای یک سریال تاریخی در دنیا به شمار رود. بخشی از این عکس‌ها البته برای حفظ راکورد گریم، دکور و لباس بازیگران بود و بخش دیگری از آن به صحنه‌های مختلف این سریال می‌پرداخت که برای تبلیغات یا ... به کار رود.

شاید بسیاری از مردم بخواهند بدانند که اصولا عکاس یک سریال تاریخی چه وظایفی بر عهده دارد.

یک عکاس سریال در وهله اول باید به تهیه عکس‌هایی برای گریم هنرمندان در تست گریم بپردازد. یعنی آن که از هنرمندان پس از تست گریم عکس‌هایی گرفته می‌شود تا در زمانی دیگر برای گریم براساس آن عکس، گریم شوند. این عکس‌ها در کارتابل آن شخصیت نگهداری می‌شود تا گریمور در هر زمانی تصمیم به خلق چهره آن هنرمند براساس طراحی گریمش گرفت چیزی شبیه آن چهره اولیه خلق شود. مقاطع سنی مختلف و زمان‌های مختلف همه و همه این مهم را بیشتر جلوه می‌دهد تا بازیگر تنها براساس عکس گرفته شده از او گریم شود. مثلا در سریال مختارنامه تمامی سکانس‌ها پشت سر هم گرفته نمی‌شود و مثلا عوامل مجبور می‌شدند تصویر یک بازیگر را قبل از ورود به یک کاخ امسال بگیرند و تصویر او را به واسطه آماده نبودن دکور کاخ 4 سال بعد بگیرند، اما گریم آن بازیگر باید در طول این 4 سال ذره‌ای تغییر نکند تا در ذهن بیننده که این تصویر را در چند لحظه می‌بیند یکسان جلوه کند.

این امر در مورد لباس هنرمندان نیز صدق می‌کند، اما یک عکاس سریال با عکاسی از لباس‌ها در زمان‌های مختلف این مشکل را برای سازندگان برطرف می‌کند. دکور نیز همین وضعیت را دارد. یکی از وظایف عکاس یک سریال عکاسی از دکور در زمان‌های مختلف است. در واقع عکاس باید روند رشد ساخت و ساز یک دکور را در قالب یک گزارش تصویری تهیه کند تا با مستندسازی مراحل پیشرفت مثلا برای ارائه به مراجع درخواست‌کننده مهیا باشد. البته همان طور که می‌دانید وظیفه دیگر یک عکاس سریال تهیه عکس‌های تبلیغاتی و مطبوعاتی است تا روابط عمومی سریال بتواند آن را در اختیار رسانه‌ها قرار دهد.

می‌دانم که عکاس‌ها زیاد خاطره‌گوی خوبی نیستند، اما اگر خاطره‌ای در طول 6 سال عکاسی از این سریال داشتید بگویید.

روز پایانی فیلمبرداری این سریال قرار بر این بود تا تصاویر مرتبط با صحرای کربلا تصویربرداری شوند. در پایان من از تمامی عوامل درخواست کردم برای گرفتن عکس یادگاری جایی گردهم بیایند. صحنه غریبی شده بود. قرار بود تیمی که نزدیک به 6 سال با یکدیگر نفس به نفس کار کرده بودند با هم خداحافظی کنند. آن عکس یادگاری گرفته شد، اما بعد از آن بود که عکس‌های یادگاری گرفتن عوامل آغاز شد. شاید بیشترین عکس‌های یادگاری که من در زندگی‌ام گرفتم در آن روز خلاصه می‌شد. شاید نزدیک به 500 عکس یادگاری در چند ساعت گرفتم تا نشان به آن نشان شود که تیم سازنده مختار در این مدت چقدر به هم نزدیک شده بود.

سایه نیکان لو / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها