جایگاه تعزیه در سینما و تلویزیون

نمایش کربلا در تلویزیون و سینما

اگرچه سینما محصول جامعه مدرن و دستاورد تمدن غرب است اما هنر نمایش همواره در شرق به ویژه در ایران سابقه تاریخی داشته و با ظهور اسلام در این سرزمین و به واسطه پیوند دین با هنر، ظرفیت‌های بیشتری از این گنجینه غنی به شکوفایی رسیده است.
کد خبر: ۳۷۵۵۶۶

هنر نمایش دست‌کم در دو ساحت ملی و مذهبی در ایران متجلی شد که یکی در نقالی و شاهنامه‌خوانی صورت‌بندی شد و دیگری در تعزیه و شبیه‌خوانی به کمال رسید. تعزیه یک تئاتر مذهبی و نمایش آیینی بود که با آمیختن درام و اسطوره و انگاره‌های دینی، صورتی عینی از تلفیق هنر و دین ترسیم کرد که همه عناصر و المان‌های هنر نمایش را در درون خود داشت و به واسطه ارتباط عاطفی و اعتقادی با مخاطبان و تماشاگران، تاثیرات عمیقی بر آنان می‌گذاشت. هنوز هم گرچه هنر نمایش به واسطه قدرت تصویر و نفوذ تکنولوژی متاثر و متمرکز در سینما و تلویزیون است اما تعزیه با تکیه بر ایدئولوژی و قدرت آن در میان مردم ما جایگاه ارزشمندی دارد و جذابیت‌های خود را از دست نداده است ضمن این‌که این دو مدیوم بصری کم‌وبیش از تعزیه به عنوان یک عنصر نمایشی در تولید فیلم و سریال بهره برده‌اند. اساسا تعزیه به عنوان یک نمایش دارای پتانسیل دراماتیکی بالایی است و از عناصری همچون قهرمان و ضد قهرمان (تقابل خیر و شر)، تعلیق داستانی، سویه تراژدیک و حماسی، استفاده از موسیقی و دیالوگ و... به درستی استفاده می‌کند و از حیث ساختاری با سینما پهلو می‌زند. در عین حال تعزیه با بازیگری به عنوان یکی از ارکان مهم سینما قابل قیاس است چه بسیار بازیگران بزرگی مثل عزت‌الله انتظامی و بهزاد فراهانی و دیگران زمانی بازیگری در تعزیه را تجربه کرده و از آن تاثیر پذیرفته‌اند. اما از خود تعزیه به عنوان یک موقعیت نمایشی کمتر در سینما و تلویزیون استفاده شده و حافظه تاریخی ما کمتر فیلم و سریالی را به یاد می‌آورد که از این نمایش عاشورایی بهره گرفته باشند. شاید اگر بخواهیم دو نمونه شاخص و مصداق بارز از این وام‌گیری را نام ببریم یکی از آنها به فیلم «مسافران» بهرام بیضایی برمی‌گردد که کارگردان از این نمایش به شکل دراماتیک و ساختاری در روایت قصه خود استفاده کرده است. قطعا علاقه و پژوهش‌های خود بهرام بیضایی درباره تعزیه در این اتفاق بی‌تاثیر نبوده است. در واقع بیضایی در بیان قصه خود این بار به آمیزه‌ای از درام غربی و فرم نمایش تعزیه روی می‌آورد و در ساخت فیلمنامه از الگوی تعزیه پیروی می‌کند. به این معنی که وقایع فیلم نه بر مبنای آکسیون که واحد سکانس‌بندی در فیلمنامه‌نویسی به سبک غربی است، بلکه بر مبنای یک تقسیم‌بندی معنایی به پرده‌های مختلف تجزیه می‌شود. در این تقسیم‌بندی از سوار شدن مسافران به اتومبیل با آن پیش‌آگهی شگفت از سرنوشت این سفر تا صحنه تصادف را می‌توان پیش پرده تعزیه به حساب آورد و از ابتدای سکانس خانه داوران‌ها تا به صدا درآمدن زنگ تلفن و اعلام خبر فاجعه را مجلس زندگی نامید. از این تلفن تا ابتدای مجلس عزا ـ عروسی نیز می‌تواند مجلس مرگ نام گیرد و به این ترتیب خود مجلس مزبور نیز که تعزیه را به پایان می‌رساند مجلس رستاخیز نام می‌گیرد.

همچنین نمونه‌ای از کاربرد و کارآمدی تعزیه را می‌توان در سریال شب دهم ساخته حسن فتحی جستجو کرد. شب دهم روایت خانواده‌ای قجری است که اواخر سال‌های حکومت رضاخانی، دست شسته از همه حوادث بیرون خانه، خلوت گزیده و ‌به خاطرات ایام اقتدار قجر دلخوش کرده‌اند. در واقع قهرمان اصلی داستان ‌‌حیدر خوش‌مرام از لوطی‌های یکی از محلات تهران قدیم است که دل‌باخته یکی از شاهزاده‌های قجری می‌شود دختر شرط ازدواج را اجرای ده شب تعزیه در زمان ممنوعیتی که از سوی رضاخان برای اجرای مراسم مذهبی معمول داشتند نموده است. حیدر به اتفاق دوستانش برای اجرای این خواسته همت می‌گمارد که در نهایت به دلیل ایستادگی در برابر سرکوب حکومت که به دلیل تحول درونی حیدر در نتیجه اجرای تعزیه ایجاد شد به شهادت می‌رسد و سرنوشتی عاشورایی پیدا می‌کند. این سریال به عنوان بهترین اثر عاشورایی در حوزه فیلم و سینما برگزیده شد.

عنصر تعزیه در سریال شب دهم علاوه بر موقعیت دراماتیکی که دارد و در خدمت قصه است دارای کارکرد در دو ساحت سیاسی و تربیتی است که البته در ارتباط تنگاتنگ با هم قرار دارند. حیدر و نوچه‌هایش در فرآیند برگزاری تعزیه به یک خودآگاهی سیاسی نسبت به شرایط جامعه خود می‌رسند و به واسطه تزکیه‌ای که از آشنایی و تجربه عملی عزاداری بویژه صیانت و حمیت در اجرای تعزیه بدست می‌آورند دچار تحول اخلاقی می‌شوند. این تحول در قهرمان اصلی داستان حیدر که حسین یاری نقش آن را ایفا کرده بود رسیدن از عشق زمینی به یک عشق معنوی و آسمانی است. موقعیت تعزیه در شب دهم را به شکل تلویحی می‌توان با برگزاری نمایش در هملت شکسپیر قیاس کرد هر چند این مقایسه به معنی رابطه این همانی میان آنها نیست. در نمایشنامه شکسپیر، هملت برای این‌که شکش درباره رابطه قتل پدر و ازدواج عمویش با مادرش به یقین تبدیل شود در شب عروسی آنها نمایشی را ترتیب می‌دهد که نقشه قتل پدرش توسط عمویش را نشان می‌دهد تا از طریق واکنش فرافکنی عمو نسبت به این نمایش هملت بتواند از تردید خود رهایی یابد، به نوعی اجرای تعزیه در شب دهم چنین موقعیتی پیدا می‌کند و حکومت از این می‌ترسد تا مردم با تماشای تعزیه با آن همذات پنداری کنند و شرایط حاکمیت موجود را با آن بسنجد و در نتیجه علیه حکومت به پا خیزند.

شاید تصویر کمرنگ تعزیه در سینما و تلویزیون را نتوان به کم لطفی یا بی‌توجهی این دو هنر ـ رسانه به این مقوله دانست چرا که اساسا تعزیه در نسبت با هنرهای گوناگون بیش از هر چیز با تئاتر سنخیت دارد و اصلا خود یک گونه و ژانری از تئاتر است اما این تئاتر مذهبی، قابلیت و ظرفیت دراماتیکی آن را دارد که بیش از اینها به دنیای تصویر دعوت شود.

سید رضا صائمی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها