خاطرات جنگ به روایت یک تصویر

عملیات نصر 7

در میان عکس‌هایم دلبسته یک عکس از یک بسیجی با نام احمد هستم، فلسطینی بود و به عشق امام خود را به جبهه‌های حق علیه باطل رسانده بود، احمد از شیعیان مخلصی بود که سعادت دیدار او در عملیات نصر 7 نصیبم شد. فارسی کم می‌دانست، کلماتی را هم که می‌دانست در عشق به امام و افتخار بسیجی بودن و در رکاب امام زمان خلاصه می‌شد. هرگاه از امام صحبت می‌کرد، دستش روی قلبش جای می‌گرفت و این نشان از یک عشق واقعی بین عاشق و معشوق بود.
کد خبر: ۳۷۴۴۳۲

در طول مسیر طولانی که پیاده در دل خاک کردستان عراق به عمق 250 کیلومتر طی کردیم، بارها در کنارش راه رفتم یا نشستم تا از رایحه خوش بودن با یک بسیجی فلسطینی بهره ببرم. یادم است به او می‌گفتم که من هم آرزو دارم به فلسطین بروم و چقدر آرزوهایمان به هم نزدیک بود، احمد فلسطین را در آن زمان در جبهه‌های ما یافته بود و چه زیبا گفته‌اند: «شرف المکان بالمکین»، اعتبار مکان‌ها به انسان‌هایی است که در آن زندگی می‌کنند و چه زیبا می‌توان این دو وادی را در جایگاه عشق به معبود با هم مقایسه کرد، فضاهایی که تنها با شهدا معنا می‌شوند. احمد مثل بچه‌های بسیجی خودمان عاشق بود، گرچه بسیار جوان بود، اما چه روشن دریافته بود که این عشق در جبهه‌های ما ظهور کرده است. احمد، انسی عجیب با امام داشت. ای امام تو را با خدا چه عهدی بود که از این چنین کرامتی برخوردار شدی که عاشقانت از دورترین مکان‌ها به دنبال تو می‌آیند، حالا که می‌اندیشم، می‌بینم زمان، بستر جاری عشق است تا انسان‌ها را در خود به خدا برساند و حقیقت تمام آنچه در زمان حدوث می‌یابد باقی است. جبهه چه در ایران یا فلسطین حرم راز با خداست و پاسداران این حریم شهدایند؛ شهدایی که در آن چشم مکاشفه بر جهان غیب گشودند؛ شهدایی که همسفران عرشی امام بودند و اکنون میزبان اویند. هنوز نجوای حزن انگیز زیبای شعرعربی احمد در درونم طنین‌انداز است، نجوایی که با اسم امام خمینی و کربلا کامل می‌شد. او برای من همچون بسیجیان دیگر، سربازی بود که قلعه عشق را فتح کرده بود. اصلا جبهه ما و فلسطین قطعه‌هایی از خاک کربلایند،هر که می‌خواهد کربلا را بشناسد باید حقیقتی را که شهدای ما دریافته بودند را دریابد که در زمانه ما در حقیقتی به نام امام‌خمینی(ره) جاری شده بود، یادم است احمد می‌گفت هنوز امام را ندیده است، اما مطمئنم از عطر امام سرشار بود و بقایش را نیز به بقای امامش وابسته می‌دید.

مسعود شجاعی طباطبایی
وبلاگ وصیت‌نامه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها