در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
او در بخشی از گفتگوی زیر هم به همین نکته اشاره و دربارهاش صحبت میکند. داگلاس جوان توانست برای خودش نام و اعتباری کسب کند. پدر و مادر مایکل داگلاس وقتی او 6 ساله بود از یکدیگر جدا شدند و مایکل دوران کودکی و نوجوانی را با مادرش زندگی کرد. او فقط آخر هفتهها پدر بازیگرش را میدید.
در دوران نوجوانی تصمیم گرفت بازیگر شود. اما کرک داگلاس شدیدا مخالف این بود که پسرش بازیگر شود و میخواست تمام 4 فرزندی که داشت، از هیاهوی دنیای سینما دور باشند. اما در بین 4 پسر این بازیگر مطرح دهههای 50 و 60 میلادی، این مایکل بود که با اصرار به خواسته قلبی خود رسید.
مجموعه پلیسی «خیابانهای سانفرانسیسکو» در سال 1972، نام داگلاس را در سطح وسیعی مطرح کرد. «وال استریت: پول هرگز نمیخوابد» دومین قسمت فیلم موفق سال 1986 اوست که نمایش نسبتا موفقیتآمیزی در جدول گیشه نمایش سینماهای آمریکای شمالی داشته است.
این بازیگر که این روزها در حال مداوای بیماری سرطان خود است، در گفتگوی زیر درباره کار سیاسی و اجتماعی تازه، خود صحبت میکند و در کنار آن اشاراتی به علایق و دلبستگیهای خود دارد.
فکر نمیکنید قسمت دوم وال استریت کمی دیر ساخته شد؟
سال 1986 که اولین قسمت فیلم به نمایش عمومی درآمد، قرار نبود دنبالهای هم داشته باشد. اصلا الیوراستون کسی نیست که علاقهمند تولید قسمتهای دوم و سوم فیلمهای خود باشد.
ولی احساس میکنم مشکلات شدید اقتصادی و بحران عمیق چند سال اخیر او را به این فکر انداخت که ماجرای زندگی و فعالیت چهرههای سودطلب اقتصادی را دوباره ـ و این بار در یک شکل و حال و هوای جدید ـ به تصویر بکشد. با توجه به بحران عمیق بین المللی اقتصادی 2 سال اخیر، فکر میکنم برای تولید دومین قسمت وال استریت هیچ زمانی بهتر از زمان حال نبود.
هنگام بازی در نقش کاراکتر گوردون گکو به دنبال این بودید که او را با کمی تغییر بازی کنید تا خیلی شبیه کاراکتر قسمت اول نباشد؟
نه خیلی زیاد. در حقیقت، او همان گوردون گکوی قسمت اول است که حالا پیرتر شده و البته تجربههایش هم بیشتر شده است! کاراکتر گوردون گکو در دومین قسمت فیلم همان آدمی است که شما در قسمت اول دیدهاید و مثل هر آدم دیگری که پس از 15 سال حتما تغییراتی میکند، او هم تغییراتی کرده است.
بازی دوباره در نقش یک کاراکتر واحد با یک فاصله زمانی زیاد چطور بود؟
خب، البته سختیهای خودش را داشت ولی غیرممکن نبود. من این نقش را یک بار بازی کرده بودم و هنگام بازی در آن، کل رفتار و کارهای او را تحلیل و مرور کرده بودم. وقتی قرار شد دوباره این نقش را بازی کنم، در حافظهام مرور کردم و مثل آدمی که گذشتههایش را به یاد میآورد، او را به یادآوردم. این بار، او دوباره به مرکزیت توجه من برگشت و تبدیل به مهمترین آدم در ذهنم شد. یک بار دیگر نسخه اصلی فیلم را دیدم و تماشای آن کمک کرد تا دوباره به آن روزها و آن حال و هوا برگردم. کمک و همراهی اولیور (استون) هم که نیازی به صحبت و تعریف ندارد.
بازی در یک نقش منفی چگونه است؟
به عنوان یک بازیگر،وقتی نقشی را بازی میکنم به آن به عنوان یک نقش مثبت یا منفی نگاه نمیکنم. برایم مساله مهم این است که آن نقش را درست بفهمم و درست بازی کنم. یک کاراکتر منفی برای من بازیگر حکم یک کاراکتر منفی را ندارد. پس آن را به شکل طبیعی بازی میکنم. حتی یک آدم منفی هم برای خودش و کارهایش دلایلی دارد، که این دلایل مورد قبول خودش است و او احساس نمیکند که آدمی منفی است و دلایلش هم منفی و غیرمنطقی است. هنگام بازی در این نوع نقشها، به موضوع به همین صورت نگاه میکنم و خودم را جای آن آدم میگذارم. به این ترتیب، من نقشم را منفی بازی نمیکنم و حق را به کاراکتری میدهم که در حال ایفای نقش است، اما وقتی این کاراکتر در دل قصه فیلم و در بین کاراکترهای دیگر قرار میگیرد، اقدامات و کارهایش در موضعی منفی قرار میگیرند و تماشاچی به او لقب یک موجود منفی را میدهد.
بازی در نقش کاراکتر گوردون گلکو در قسمت اول اسکار بهترین بازیگر مرد را برای شما به همراه آورد، فکر میکنید قسمت دوم فیلم هم همین موفقیت را برای شما تکرار کند؟
طبیعی است که هیچ بازیگری از دریافت جایزه و تشویق بدش نمیآید. ولی بازار رقابت بشدت فشرده است و شما هر سال، تعداد زیادی بازی خوب از بازیگران مختلف میبینید. هنگام بازی در دومین قسمت «وال استریت» به جایزه اسکار فکر نمیکردم، ولی حالا خوشحال میشوم اگر نامزد دریافت این جایزه شوم.
هنگام بازی در فیلم فکر میکردید در زمان نمایش عمومی آن، تماشاگران چه برخوردی با آن خواهند داشت؟
قسمت اول در سال 1986 ساخته شد، یعنی دورانی که در صنعت سینما جنب و جوش خاصی وجود داشت و همه میخواستند فیلمهایی واقعگرا و پر سر و صدا بسازند. تماشاگران سینما هم مشتاق تماشای این جور فیلمها بودند. شاید این روزها دیگر کسی حال و هوای آن دوران را نداشته باشد، ولی برای خود من بسیار هیجانانگیز بود که دوباره در فیلمی کار کنم که درباره وال استریت و مسائل آن است.
زمانی گفته بودید خیلی زیاد به تماشای فیلمهای سینمایی نمینشینید. هنوز هم همانطور هستید؟
خب، من با آن که در این صنعت کار میکنم و هم بازیگر و هم تهیهکننده هستم، ولی مثل خورههای فیلم نیستم و این طور نیست که اغلب اوقات در حال فیلم دیدن باشم. این طوری نیست که برای سرگرمی به تماشای فیلمها بنشینم. بیشتر از این که فیلم ببینم، عمرم را صرف تماشای گزارشهای ورزشی کردهام! شاید یکی از دلایل اصلیاش این باشد که بر خلاف فیلمهای سینمایی، شما زمان تماشای گزارشهای ورزشی نمیتوانید پایان آن را حدس بزنید و بگویید نتیجه کار چه خواهد شد.
آیا همیشه فیلمنامههایی را برای کار انتخاب میکنید که دوستشان دارید؟
خیر. به دلایل مختلف گاهی مجبور میشوید بر خلاف میل و علاقه شخصیتان، در فیلمهایی بازی کنید که علاقهای به آنها ندارید. در این حالت وقتی در فیلمی ظاهر میشوید که ذوق و شوقی در دلتان به وجود نمیآورد، خیلی سخت است که این جمله را بشنوید که فلانی به خاطر پول بازی در این فیلم را قبول کرده است.
سینما و فیلمسازی این روزها برای شما چه معنی و مفهومی دارد؟
همان معنی و مفهومی که در روزهای آغاز ورودم به این حرفه داشت، اما هیجانانگیزترین بخش کار در دنیای سینمای معاصر این است که همه چیز برای سبقت گرفتن مهیا و آماده است و شما بهتر است که در این حرفه تلاش کنید تا از دیگران سبقت بگیرید.
به نظر شما وضعیت سینما در این چند دهه تغییر کرده است؟
بله. همزمان با تمام تغییراتی که در این سالها شاهد آن بودهایم، سینما هم تغییرات زیادی کرده است و الزاما تمام این تغییرات خوب نیست. این روزها اکشن و ماجراجوییهای سطحی، خیلی خوب فروش میکند، ولی چند دهه قبل این طور نبود. آن روزها حتی فیلمهای اکشن هم دارای اصالت و نجابت بودند و بازیگری ارج و قرب بیشتری داشت.
بازی کدام بازیگر را بیشتر میپسندید؟
همیشه آلبرت فینی را تحسین کردهام. بازیهای او همیشه پرقدرت به نظر میرسند و کاملا معلوم است که تلاش زیادی میکند تا یک بازی یکدست و بیعیب و نقص ارائه دهد. دوست خوبم جک نیکلسن هم یکی از آن بازیگران ناب سینماست. او به معنای واقعی کلمه، هم بازی و هم زندگی میکند. به نظرم او یک قهرمان واقعی است.
شما زمانی بازیگر شدید که پدرتان کرک داگلاس به عنوان یکی از بازیگران کلاسیک سینما شناخته شده بود. قرار گرفتن در چنین موقعیتی را چگونه ارزیابی میکنید؟
وقتی نماینده موفق نسلی میشوید که قبل از شما به موفقیت رسیده است، میتوانید این طور فکر کنید که برای این منظور ساخته شده بودید. برای کسی مثل من، این یک شانس و فرصت بزرگ بود که پدرم یک بازیگر مشهور و موفق بود، اما همیشه این مثل یک شانس بزرگ نیست که والدین تو آدم موفقی بوده باشند. بعضی وقتها، خط اصلی این جور قصهها حال و هوایی دراماتیک پیدا میکند. در این حالت، موفقیت تو الزاما و به راحتی توسط آدمهای دیگر پذیرفته نمیشود. خیلی وقتها موفقیت فردی تو را هم به حساب موفقیت قبلی والدینت میگذارند.
موفقیت من از همان روزهای نخست فعالیت بازیگریام نصیبم شد. زمانی که برای «والاستریت» اسکار بهترین بازیگر سال را گرفتم این جایزه کمک کرد تا بتوانم بر آن کابوس «نسل دوم» (یک خانواده هنری موفق بودن) غلبه کنم. برای خیلی از آدمها سخت است که از نظر ذهنی خودشان را از این تفکر برهانند که فلانی پسر همان بازیگر مشهور قدیمی است. به همین دلیل، بعضی وقتها فکر میکنم که پسر کرک داگلاس بودن خیلی سخت است.
ولی پسر کرک داگلاس بودن حتما مزیتهایی هم داشته است؟
صددرصد. این نکته باعث شد تا من در دل صنعت هنر و سرگرمی بزرگ شوم و همیشه در دور و برم چهرههای سرشار و نامدار را میدیدم.
به همین خاطر، سینما و فیلمسازی خیلی زود برایم به صورت یک چیز عادی درآمد و موفقیت آن طور که باید و شاید، باعث شادی و لذتم نشد. آدمی با وضعیت من وقتی که موفق میشود، حکم کسی را دارد که از قبل پیشبینی چنین وضعیتی برایش میشد، اما شما کافی است نگاهی به دور و برتان بیندازید تا ببینید که در بین نسل دوم هنرمندان (که والدین آنها جزو چهرههای مشهور بودهاند) کمتر کسی توانسته به موفقیت کامل دست پیدا کند و برای خودش به شهرت و اعتباری برسد. این محدوده سینما، میتواند محدوده فاجعه هم باشد و قرار نیست همه در آن تبدیل به آدمهایی موفق شوند. شما وقتی به کارنامه هنری بازیگران سینما نگاه میکنید، میبینید بسیاری از آنها یا در میانه راه سقوط کردهاند یا به دست خودشان اسباب نابودیشان را فراهم کردهاند.
هنوز هم بازیگری و حضور در جلوی دوربین برایتان مثل روزهای نخست بازیگری جذاب و هیجانانگیز است؟
هنوز هم وقتی جلوی دوربین میروم، احساس میکنم اولین بار است که دارم این کار را میکنم. یک دلیل اصلی این است که همیشه با نقشهایی که دارم یک چالش بزرگ خلق میکنم. هیچ وقت سعی نکردم در یک نقش خاص کلیشه شوم و همیشه به دنبال آن بودم که در نقشها و کاراکترهای متفاوت ظاهر شوم.
وقتی شما به افشاگری، بازی یا یک جنایت کامل نگاه میکنید، میتوانید تفاوتها را حس کنید. در عین حال، آدم خوشبختی بودهام که توانستهام در طیف وسیعی از ژانرهای مختلف ایفای نقش کنم و از آن برچسب کلیشهای «ستاره سینما» فاصله بگیرم.
کارنامه سینماییتان را چگونه ارزیابی میکنید و فیلمهای مورد علاقهتان کدامها هستند؟
همیشه گفتهام که شما در مقام بازیگر به یک اندازه روی فیلمهای موفق و ناموفق خود کار میکنید. برای تمام کارهایم زحمت کشیدهام و به سختی میتوانم از بین آنها، تعداد خاصی را به عنوان کارهای مورد علاقهام انتخاب کنم.
با آن که بازیگری یکسری فیلم پرفروش بودهاید، ولی با سینمای مستقل هم همکاری دارید. علت خاصی دارد؟
بازی در فیلمهای مستقل و غیرمتعارف چالشبرانگیز است و چالش را دوست دارم. اینجور فیلمها باعث میشوند تا وقت بیشتری صرف کار خود کنید و برای آماده شدن تلاش بیشتری داشته باشید. در عین حال، همیشه سعی کردهام هنگام انتخاب نقشهایم، تلفیقی از هر دو سینمای مردمپسند و روشنفکرانه را داشته باشم. خیلی خوب است که در لابلای فیلمهای تجاری، چند تا فیلم غیرمتعارف هم بازی کنم. این فیلمهای مستقل، کاراکترهایی را به تماشاچی ارائه میکنند که تازگی خاصی دارند. همیشه در مورد من گفته شده که آدمی هستم که میتوانم خودم را با شرایط متفاوت وفق بدهم و از این کار لذت میبرم.
آیا در صنعت سینما دوستان زیادی دارید؟
خیر، در حرفه ما به سختی میتوان دوستان تازهای پیدا کرد، زیرا شما همیشه نسبت به انگیزههای آنان برای دوستی شک دارید و به آنها بدبین هستید، این روزها بویژه خیلی با احتیاط عمل میکنم. خیلیها قصد دارند دوستی با آدم را تبدیل به نردبان ترقی خود کنند و این اصلا چیز خوبی نیست. دوستان قدیمیام قابل اطمینان هستند و با آنها راحتتر هستم. در کل خیلی دوست دارم که با تعداد آدم بیشتری دوست شوم، ولی انجام چنین کاری خیلی سخت است.
درباره کارهای جدیدتان هم صحبت میکنید؟
«های وایر» را آماده نمایش میکنم که این روزها در مراحل پایانی تولید قرار دارد. استیون سودربرگ فیلمساز مستقل کاناداییتبار سینما آن را کارگردانی کرده و قصه، چند تا آدم متفاوت را تعریف میکند که راهی یک ماموریت ویژه میشوند. نکته جالب فیلم همبازی شدنم با چند بازیگر جوان مثل چانینگ تاتوم، ایوان مککگور و مایکل فاسبیندر در آن است تا قبل از این در هیچ فیلمی بازی نکرده بودم که دور و برم را تعدادی بازیگر جوان و خوشفکر پر کرده باشند.
چند تا فیلمنامه هم پیشنهاد شده که فعلا مشغول مطالعه آنها هستم و به هیچ یک، جواب مشخصی ندادهام. درباره آنها ترجیح میدهم زمانی صحبت کنم که قرارداد کاری را امضا کردهام.
منبع: رویترز
ترجمه: کیکاووس زیاری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد