در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
این لحظهها هم شوق داشت و هم اضطراب، هم دلشوره داشت و هم بیقراری. دوست داشتیم روزها زودتر سپری میشد، اما هرچه پیشتر میرفتیم، چیزی در سینههایمان میکوبید و ترسی دوستداشتنی وجودمان را فرا میگرفت. این لحظهها، مخصوص روزهای مانده به مدرسه است. روزهای شیرینی که هر کس از آن خاطراتی دارد، اما وجه اشتراک خاطرات همه ما، حضور در خانوادهای بود که در آن لحظات، نقش اساسی در هدایت و کاهش نگرانیها و دلواپسیهایمان داشت. کارشناسان میگویند پدر و مادرها در روزهای شروع مدرسه، فرزندانشان را همراهی کنند، چون والدین در علاقه و بیعلاقگی فرزندان به درس و مدرسه نقش محوری دارند. از دیروز تا امروز حضور والدین در کنار تازهدانشآموزها، فراز و فرود زیادی داشته است، این را دانشآموزان امروز و دیروز میگویند.
پدرم خبر نداشت کلاس چندمم!
روحالله هدایتی، بازنشسته و 57 ساله است. از روزهای اول مدرسه خود خاطرات زیادی ندارد، اما حضور پدر و مادرش را در روزهای اول مدرسه حتی در اولین روز کلاس اول کمرنگ میداند و میگوید: من بچه پنجم خانه بودم و از بس شیطنت میکردم مادرم از خدا میخواست که چند ساعت را در خانه نباشم و مدرسه بهانه خوبی برای خلاصی از من بود.
او که صاحب 4 فرزند است توضیح میدهد: روز اول مدرسه صبحانه خورده و نخورده با توپ و تشر مادرم از خانه بیرون میزدم. پدرم کارگر کارخانه بود و نمیدانست کلاس چندمم چه برسد به این که تا مدرسه با من همراه باشد یا با مدرسهام در ارتباط باشد. به گفته او، وقتی او پدر شد، دوره و زمانه هم عوض شد و حالا که پدربزرگ شده اوضاع خیلی بیشتر فرق کرده است. او میگوید: حالا بچهها تا دیپلم هم آویزان پدر و مادرها هستند. گاه بچهها سبیل درآوردهاند ولی باز هم پدر، آنها را به مدرسه میرساند و به نظر من چه در زمان ما یا حالا زمان نوههای ما، افراط و تفریط وجود داشته و باید تعادل حفظ شود.
س. کوچکی، 35 ساله مادر 2 فرزند است که همراهی و نظارت پدر و مادر را در تمام طول سال با بچههای دانشآموز ضروری میداند. به نظر او دانشآموزان در هر سنی نیاز دارند والدین را در کنار خود داشته باشند. او میگوید: من که همسن دخترم بودم، خودم به مدرسه میرفتم، خودم در سرمای زمستان مسیر خانه تا مدرسه را طی میکردم، خودم درس میخواندم و از تمرین ریاضی و دیکته پدر و مادرم خبری نبود. چون پدر و مادر من کمسواد بودند و نمیتوانستند کمکم کنند، اما حالا بخشی از تکالیف معلمان به دوش مادران قرار دارد. من که 2 دختر 12 و 15 ساله دارم، سالهاست هر شب تا دیروقت با بچهها بیدارم. نگران درس و مشق آنها هستم. اگر آنها نمره پایین بگیرند، بیشتر از آنها اضطراب دارم و ناراحت میشوم.
بعضی از کارشناسان مسائل تربیتی معتقدند حضور خانواده در کنار دانشآموزان فقط جنبه نظارتی ندارد، بلکه همراهی والدین بویژه در کنار دانشآموزان در سن بلوغ از فشارهای روانی این سن میکاهد. این در حالی است که بسیاری از والدین در گذشته معتقد بودند با شروع سن بلوغ، باید مسوولیت را به نوجوانان سپرد و آنها را در کوران زندگی قرار داد تا آبدیده شوند. کارشناسان و صاحبنظران تربیتی هر دو شیوه تربیتی را تایید میکنند. حیدر. م کارشناس علوم تربیتی در مقالهای مینویسد: حضور والدین در کنار دانشآموزان باید از یکسو به آنها القا کند که خانواده حامی بچههاست، اما این حمایت نباید آنقدر به افراط کشیده شود که استقلال آنها را خدشهدار کند.
آنچه علوم تربیتی بر آن تاکید میکند نه واگذاری دانشآموز به حال خود و نه به دوش کشیدن مسوولیتهای او و کاهش حس اعتماد به نفس در اوست. دوران مدرسه بویژه آغاز سال تحصیلی، نقطه شروع خوبی برای تمرین دادن دانشآموزان از دبستان تا دبیرستان در مسوولیتپذیری است. یکی از راههای ارتقای اعتماد به نفس و حس پذیرش مسوولیت، دادن اختیار به آنان برای تصمیمگیری در خرید لوازم شروع سال تحصیلی است.
افزایش اعتماد به نفس با دادن اختیار
در شلوغی و همهمه بازار، صدا به صدا نمیرسد. پدر و مادر جلوتر میروند و2 پسر نوجوان و یک دختر خردسال در پی آنها هستند. مغازه به مغازه میایستند، پدر چشم از ویترین برمیگیرد و به راه ادامه میدهد. بقیه هم در پی او روان میشوند. گاهی یکی از پسرها به کفشی و گاهی دختر خردسال به مداد شمعی پشت ویترین خیره میمانند و شوق در چشمهایشان میدود، اما این شوق خیلی ادامه نمییابد چون پدر نپسندیده و حرکت میکند. آنها هم بناچار از علاقهشان چشم میپوشند.
منوچهر .م پدر 50 و چندساله خانواده میگوید: خرید برای پسر بچه دشوار است. اگر جیب و عقلم را به دست بچهها بدهم، نمیتوانم به تمام نیازهایشان جواب بدهم. آنها از من چیزهایی میخواهند که گران و کم دوام است. من فقط به زرق و برق توجه نمیکنم. اما پسر 14 ساله خانواده که امسال سوم راهنمایی را میخواند، دست و پا شکسته، طوری که پدر دلخور نشود میگوید: گاهی شلوار و کفشی را میپسندم که رنگ و جنس آنها با سلیقه پدرم فرق دارد. تمام بچهها در مدرسه آنچه میخواهند و دوست دارند میپوشند، من شلوار جین را به شلوار پارچهای ترجیح میدهم یا خواهرم کیف باربی را به کیف کوله مشکی ترجیح میدهد، اما پدر و مادرم معمولا حرف خودشان را میزنند.
فصل خرید سال جدید تحصیلی آغاز شده و هفته آخر شهریور شدت بیشتری میگیرد. شما جزو کدام دستهاید؟ کیف و کفش و لوازم التحریر مدرسه را بچهها انتخاب میکنند یا والدین؟ سمیه سهرابی 12 ساله میگوید: شهریور هر سال پدرم به بازار بزرگ میرود با قیمت ارزانتر لوازم التحریر میخرد، چون ما 3 تا خواهریم و پدرم مجبور است 20 تا دفتر و 30 تا خودکار و چندین مداد و مدادرنگی و... بخرد و هر چند اجناس بازار ارزانتر است، اما با سلیقه ما جور نیست. پدرم میگوید پول مفت برای یک جلد دفتر 2000 تومانی نمیدهد، ولی مادرم یواشکی چند مداد و خودکار و دفتر به سلیقه خودمان از فروشگاه محل میخرد.
داشتن اختیار برای خرید هرچند گاهی هزینه زیادی به خانوادهها تحمیل میکند، اما تمرین خوبی برای ارتقای اعتماد به نفس است، دانشآموزی که کیف و کفش مدرسهاش را خودش میخرد باید بداند که در صورت دوام نداشتن مسوول خرید خودش است. این مطالب را حیدر.م کارشناس تربیتی میگوید و اضافه میکند: همه میدانیم که این روزها هزینه خرید سال تحصیلی جدید فشار زیادی به خانوادهها وارد میکند، اما فرصت تمرین مسوولیتپذیری را از همین روزها باید آغاز کنیم. او به والدین پیشنهاد میکند: اگر فرزند شما به سن مدرسه رسیده، مطمئن باشید قدرت درک بسیاری از مسائل و مشکلات شما را دارد. پس اشکالی ندارد اگر در خرید با او مشورت کنید. این کارشناس توضیح میدهد: میزان بودجهای را که برای خریدلوازم مورد نیاز او در نظر گرفتهاید یعنی سهم او را در خرید سال جدید تحصیلی به او بگویید و از او بخواهید در چارچوب همان بودجه برای خرید انتخاب کند. به عنوان نمونه به دختر یا پسر 10 سالهتان بگویید 30 یا 50 هزارتومان یا بیشتر برای خرید کیف و کفش و لوازم التحریر او کنار گذاشتهاید. او میداند که در همان حدود باید خرید کند. این کار چند فایده دارد. نخست این که او با توان مالی شما برای خرید آشنا میشود و خودش را هماهنگ میکند، دوم این که شما به او اختیار و آزادی عمل دادهاید، سوم این که کالاهای بازار را با دقت بیشتری نظاره میکند چون مسوول خرید خودش است و نهایت این که حس مسوولیتپذیری در او تقویت میشود. وی در عین حال معتقد است والدین باید به سلیقه دانشآموزان در خرید مایحتاج جهت بدهند و با ارائه نظر، او را همراهی کنند تا دچار کجسلیقگی نشود.
چشمهایی که حسرتشان دیده نمیشود
کلاس کوچک با میز و نیمکتهای مرتب و پردههای تازه شسته شده، از روزهای اول سال تحصیلی خبر میدهد. دختر بچههای کلاس سومی که از راه میرسند، مانتوهای صورتی و مقنعههای سفیدشان کلاس را زیباتر میکند، کولهها و کیفهای رنگی باز میشوند و فضای کلاس را بوی پاککنهای عطری و مدادهای رنگی پر میکند.یکی کیف صورتی را به بقیه نشان میدهند، آن یکی جامدادی بنفش و دیگری مدادشمعیهایی را که پدربزرگش خریده است. در این میان کسی حسرت چشمهای مریم جوادی را نمیبیند حتی خانم معلم علت سکوت و بغض روزهای اول مریم را نمیداند؛ مریمی که هنوز پوتین سال قبل را به پا دارد، کوله چرک برادربزرگش را با خود آورده و جامدادی پارچهای رنگ و رورفتهاش، بوی تازگی نمیدهد. او شاگرد ممتاز مدرسه است، اما صورت و چشمهای مریم مثل نمراتش شفاف و براق نیست. پدر مریم کارگر ساختمانی است. 3 برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر دارد. شروع سال تحصیلی جدید با رفتارهایی از سوی دانشآموزان همراه است که گاه منجر به حسرت برخی دیگر میشود. برای خیلیها مهم نیست که پسر کوچکشان پز کتانیهای چند 10 هزار تومانی را به بقیه بدهد یا دختر دبستانیشان، کوله 50 هزارتومانی را به رخ دیگران بکشد. بعضی کارشناسان اجتماعی ورود به مدرسه و شروع سال تحصیلی را زمانی برای تمرین بچهها به دیدن همنوعانشان میدانند.
محترم آرمان ـ مدیر دبستان دخترانه ـ همیشه در آستانه سال جدید تحصیلی و شروع کلاسها به دانشآموزانش توصیه میکند که ماه مهر را با مهر ورزیدن به هم آغاز کنند و از والدین میخواهند که با کمک دانشآموزان، هوای بچههای فقیرتر را داشته باشند. او میگوید: مدرسه ما در مرکز شهر قرار دارد و هر سال شاهد ورود دانشآموزانی از طبقات مختلف اقتصادی هستیم. در کلاسهای ما بچه یک کارگر کنار فرزند یک مدیرعامل مینشیند. ما از والدین میخواهیم که به فرزندانشان تذکر بدهند در مدرسه از وسایل پرزرق و برق استفاده نکنند، چون این وسایل عاملی برای فخرفروشی دانشآموزان به هم شدهاند که باعث فشار روانی به دانشآموزان خانوادههای کم درآمد میشود.
کلاس اولیها را دریابید
تا چند روز دیگر دیدن دانشآموزانی که از بقیه کوچکترند و گوشه حیاط مدرسه کز کردهاند، کار دشواری نیست. این بچهها کلاس اولیاند. ورود به مدرسه معمولا با دشواریهایی همراه است. ترس از تنهایی و دوری از والدین از طرف دانشآموزان دبستانی هرچند مشکل همه دانشآموزان نیست، اما مشکل بسیاری از بچهها و والدینی است که به اعتقاد کارشناسان بدون آمادگی روحی و روانی وارد مدرسه شدهاند.
پروین ناظمی، روانشناس و مدرس دانشگاه در این باره توضیح میدهد: آمادگی جدا شدن باید هم در دانشآموز و هم در والدین ایجاد شود، یعنی والدین با آموختن مهارتهایی به فرزندشان این اعتماد را بدهند که کودک بتواند چند ساعتی دور از والدین باشد. وی با تاکید بر این که باید کودک را قبل از سنین ورود به مدرسه در زمانهایی کوتاه به مراقبی غیر از مادر مثل مهدکودک سپرد، گفت: از تجربیات خوب زمان مدرسه خود برای فرزندتان بگویید تا از مدرسه تصویر مثبتی در ذهنش ایجاد شود و به او اجازه دهید که سختی دوری از خانه و والدین را بگوید و شما هم حرف او را باور کنید، اما زیاد با او همدردی نکنید.
این روانشناس به والدین توصیه کرد: کودک را از شرایطی که ایجاد نگرانی میکند، دور کنید و بدانید که با برخورد آرام، منطقی و خالی از ترس کودکتان هم با آرامش بیشتری موقعیت جدید را میپذیرد. یادگیری را امری شیرین و لذتبخش نشان دهید. کارهای ساده خانه را به کودک بسپارید تا حس مسوولیت و انگیزه کودک برای کارهایی که به او سپرده میشود، تقویت شود.ناظمی درباره این که اگر پس از گذشت 2 هفته کودک هنوز برای ورود به مدرسه اضطراب دارد، گفت: در این صورت باید مشاوره تخصصیتر دریافت کنید، چراکه ممکن است اضطراب جدایی به سالهای ابتدایی کشیده شود و با فعالیتهای متناسب رشدی و سنی کودک تداخل پیدا کند.
بگو مگو ممنوع!
وقتی صبح روز اول مهر از خانه بیرون زدم، هنوز سردرد داشتم، با وجودی که از 10 روز پیش برای شروع سال تحصیلی مشتاق بودم، اما آن روز دل و دماغ نداشتم، شب قبل صاحبخانه خبر داد که 100 هزار تومان اجاره را بالا ببریم. پدرم اخم کرد و مادرم غرولند. بالاخره سر این که چرا ما خانه از خودمان نداریم و از کجا بیاوریم و کرایه بدهیم و ... پدر و مادرم به تیپ هم زدند وهیچکدام شام نخوردیم و با قهر و دلخوری خوابیدیم. این جملات امیرحسین 17 ساله است که دعوای پدر و مادرها را بدترین نوع شروع سال تحصیلی میداند.
هرگونه تنش و دعوای والدین و بگو و مگوهای خانوادگی میتواند امنیت خاطر دانشآموزان را به خطر بیندازد. اینگونه فشارها بر شروع سال تحصیلی تاثیر منفی دارد.به هر حال کارشناسان برای شروع سال تحصیلی جدید توصیه میکنند که فضای خانه را برای آغازی نو آرام نگاه دارید:
ـ فرزندانتان را در روزهای اول سال تحصیلی تا مدرسه همراهی کنید. تقویت روحیه آنان برای آغاز سال جدید ضروری است.
ـ شب قبل از مدرسه، شام سبکی به بچهها بدهید و شرایط را فراهم کنید که آرام بخوابند.خوراندن آب به بچهها از اضطراب آنان میکاهد.
ـ اسم فرزند و شماره منزل و نشانی را روی لباس فرزندتان (در سالهای اول ابتدایی) سنجاق کنید یا داخل کیف آنها قرار دهید. این امر به کاهش اضطرابشان کمک میکند.
ـ برای کودکان دبستانی از بیان مسائل منفی خودداری کنید، مرتب نگویید، «اگر گم شدی، اگر آمدی نبودم، اگر پدرت دیر کرد و ...» این امر به خودی خود اضطرابزاست. به هر حال به آغاز سال تحصیلی جدید چند روزی بیشتر نمانده است. چه دانشآموز دبستانی و چه دانشآموز دبیرستانی در خانواده داشته باشید، شروع یک سال تحصیلی جدید با دغدغهها و اضطرابهایی همراه است. غلبه بر این دلواپسیها شرایطی میطلبد، شرایطی که بخش عمده آنها در دست والدین است، پس ماه مهر را با آرامش آغاز کنید و این آرامش را به فرزندانتان انتقال دهید.
کتایون مصری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد