در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی و در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
چرا به ریاضیات عشق میورزید؟
من از بچگی علاقه به اسباببازی داشتم، ولی به خاطر شرایط مالی خانوادگی نمیتوانستم داشته باشم، بنابراین من از کلاس سوم دبستان ریاضی برایم مثل یک اسباببازی و سرگرمی بود و بعدها متوجه شدم که کسی مثل «هاردی» (ریاضیدان انگلیسی) در سنین پیری اعتقاد داشت که ریاضی بازی جوانان است. ولی منظور هاردی از بازی چیز دیگری است که در اینجا نیازی به باز کردن آن نیست.
چگونه ریاضی میخوانید؟
در هر لحظه که فرصت کنم حتی زمانی که در یک مهمانی باشم و کسی نباشد که با من گفتگو کند به ریاضی فکر میکنم و حتی زمانی که بخواهم بخوابم به یک موضوع ریاضی فکر میکنم.
چطور یک شاخه از ریاضی را انتخاب کردهاید؟
من به تمام شاخههای ریاضی علاقه دارم . در دانشگاهی که من درس خواندم فقط دکترای جبر جابهجایی بود و اگر دانشگاه میگفت در آنالیز، یا توپولوژی و یا هر شاخه دیگر ادامه تحصیل بده این کار را میکردم. من در دانشگاه تهران حتی یک درس در مورد نظریه حلقهها نخوانده بودم که بعد خودم آن را خواندم. همچنین خودم علاقه به جبر ناجابجایی داشتم که مجبور شدم خودم این درس را بخوانم و عملا دانشگاه در خارج به من کمکی نکرد و همان قدر به هندسه دبیرستان علاقه دارم. در حال حاضر نیز در رشته جبر جابهجایی و ناجابهجایی و توپولوژی دکترا دارم.
اگر بخواهید بهترین فعالیت خود را انتخاب کنید کدام است و چرا؟
بهترین فعالیت را واقعا نمیتوان انتخاب کرد. مثلا من از همان دورانی که در دبیرستان روی هندسه کار کردم خیلی خوشم میآید و طرز فکرم در ریاضی و ایده کار کردن و طرح کردن را از آنجا گرفتم و بعد از آن همیشه به تدریس علاقه داشتم. دورانی که در المپیادها کار کردم را خیلی دوست دارم. چون تجربهای که در دبیرستان داشتم مال خودم بود و هیچکس به آن تجربه نیاز نداشت و هیچ جا نمیشد مطرح کرد . من این تجارب را با یک استاد دانشگاه در میان نمیگذاشتم، چون لذت نمیبردند، فقط به یک قسمت خاص ریاضی علاقه داشتند و وقتی دانشآموزان المپیادی آمدند دیدم برای اولین بار چیزهایی که من کار کرده بودم از زمان بچگی برای آنها مفید است و از اینکه میتوانستم به تعدادی از علاقهمندان سودی برسانم، خوشحال بودم.
آیا ریاضیدانانی وجود داشتهاند که قهرمان شما باشند؟
بله، پرفسور هشترودی. درواقع باید بگویم من در خارج از ایران خیلی ریاضیدانان برجسته دیدهام، ولی فقط چند تا ریاضیدان برجسته در دنیا هست. وقتی با آنها کار میکنم و حرف میزنم یاد هشترودی میافتم. هشترودی تواناییاش در ریاضی بینظیر بود. برای او ریاضیات ابتدایی، متوسطه، نظریه اعداد تا ریاضیات عالی به یک اندازه مهم بود و از آنهایی بود که هم به ریاضی عشق میورزید و هم مخاطب خود را عاشق ریاضی میکرد. سالهایی که با ایشان کلاس داشتم پیر بودند و سر کلاس درباره قسمتهای مختلف ریاضی سخنرانی میکردند درواقع به ما درس نمیدادند، ولی ما مجبور میشدیم به خاطر فهمیدن صحبتهای ایشان کتاب بخوانیم. یعنی به من انگیزه میداد، ایده میداد. در واقع در ریاضی ایده دادن مهم است نه مقاله نوشتن معمولی که بعد داخل قفسه برود. در دبیرستان معلمی داشتم به اسم «گیتیزاده». معلم ریاضیمان بود و واقعا از آن ایده گرفتم و خیلی هم مشوق من بود. خیلی از معلمها بیتوجه بودند ولی ایشان وقتی علاقه من به ریاضی را دیدند سوالهای خیلی سخت میگذاشتند و جایزه برای آن قرار میدادند و به این صورت ما را تشویق به کار جدی در ریاضی میکردند. دلیل این بود که به ریاضی علاقه داشت و معلم موفقی هم شد.
چه چیز باعث شده تا الان در ایران و حتی در اهواز بمانید؟
حقیقت این است که برای من سخت است که یک ایرانی دوست داشته باشد در خارج از ایران زندگی کند. کشور اگر در هر شرایط سختی به سر ببرد در هر شرایط سیاسی و اجتماعی، وطن ما این است. با من که به عنوان یک فرد ریاضیدان صحبت میکنید، خود را مدیون مردم کشورم میدانم. مردم کشورم مالیات دادند که من تحصیل کردم. من از دولت بورس گرفتم و اگر این بورس را به خیلیهای دیگر میدادند ممکن بود آنها هم دکترایشان را بگیرند. من این شعار را که میگویند «علم مرز نمیشناسد» قبول ندارم. علم مرز میشناسد. این شعار فقط به نفع کشورهای پیشرفته شده. چون این را گفتهاند برای کشورهایی که از لحاظ علمی جلو نرفتهاند و بعد جوانهایی که در این کشورها برترند را به کشورهای خود ببرند و آن کشورها پیشرفتهتر شوند.
دوست داشتید چه هدیهای به اساتید خود بدهید؟
یادم میآید به اساتید دانشگاه تهران کتاب ریاضی خوب هدیه دادم و بعد دوست داشتم به آنها نشان دهم که چقدر معلمی آنها روی من اثر گذاشته است.
در مورد گذشته ریاضی در ایران و پیشرفتهای آن تا حالا صحبت کنید.
یکسری از پیشرفتها طبیعیاند. تا قبل از انقلاب 40 ـ 30 سال از عمر دانشگاهها میگذشت. ما حتی اوایل انقلاب دیپلم ریاضی در اهواز برای دختران نداشتیم و بنابراین کسانی که دیپلم گرفتند و بعد هم متقاضی دانشگاه بودند کم بودند و بنابراین ما علمآموزی کردیم، یعنی الفبای علم را یاد گرفتیم و به طور طبیعی 40 ـ 30 سال طول میکشد و احترامی که من به «هشترودی» میگذارم به خاطر همین است. وی با آن دانش و توانایی که داشت آمد ریاضیات عمومی، دبیرستان و حتی به معلمها درس داد و کسانی مثل «هشترودی» وقتشان را روی تدریس به جوانان گذاشتند و به معنای امروز مقاله ندادند. البته رساله خیلی خوب داشتند که به آن زیاد ارجاع شده است. وقتی انقلاب شد وارد دوره تحقیق در ریاضیات به صورت پیشرفته شدیم. البته ایجاد دورههای دکترا بعد از انقلاب واقعا جزو سیاستهای خیلی خوب آموزش عالی بود، ولی باید توجه داشت این امتیازها را نباید کمی کنیم، یعنی خیلی گسترده کنیم. باید در فکر کیفیت باشیم و نباید تعداد زیادی دانشجوی دکترا بگیریم و یک جاهایی باید دانشجو را به خارج بفرستیم. چون اگر ما بخواهیم دانشجویان دکترا در هر زمینهای را خودمان پرورش دهیم باید از کیفیت بزنیم چون ما در همه زمینهها عالی نیستیم و این برای آینده کشور بد است.
در مورد خیام چه نظری دارید؟
به نظر من خیام یک پدیده باورنکردنی است، با توجه به زمانی که میزیسته و آن افکاری که داشته. الان و امروزه با این پیشرفت که جهان داشته افکارش حالا برای جهان تازه است و میفهمند. خیام نشان میدهد که یک انسان تا چقدر میتواند اوج داشته باشد. باید سعی کنیم که این روز جهانی شود. خیام نهتنها به عنوان یک انسان افتخار ما ایرانیان است بلکه افتخار بشریت است.
در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی و در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
حسن هانیزاده در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی در یادداشتی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
رهبر در گفتوگو با جامجم:
در آستانه سالگرد عملیات طوفان الاقصی و در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با رئیس شورای تامین دام کشور وضعیت بازار واردات گوشت را بررسیکردیم
در گفتوگوی «جامجم» با مینا مهرنوش، کارآفرین و عضو هیات علمی دانشگاه تهران: