زن، شاهکار خلقت است. (برنارد شاو)‌، در دنیا تنها دو چیز زیباست زن و گل (مالرب)‌، تمدن چیست؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است. (امرسون)‌، زن رسما مربی مرد و مهذب اخلاق اوست. (آناتول فرانس)‌، اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می‌داد؟ (ناپلئون)، مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان. (رومن رولان)، زن تاج سر آفرینش است، او شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است. (گوته)‌، منشأ هر کار بزرگی زن است، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی‌شود. (لامارتین)‌، زن کانون پرفروغ خانواده، مرکز مهر، مظهر عشق، نمایشگر پاکی، نمونه عطوفت و چشمه عنایت است. (اقبال لاهوری)‌، کسانی که ازدواج کرده‌اند، خود را ناراضی نشان می‌دهند و می‌گویند زن بد است، زیرا می‌خواهند فقط و فقط خودشان از این موهبت تمتع گیرند. (دیسرائیلی)‌، اینها گزیده‌ای کوتاه از نظر بزرگ‌ترین متفکرین دنیا درباره زن است، در حالی که به نظر می‌رسد تعداد اندکی از مردان چنین دیدگاه زیبا و روشنی درباره زنان دارند و در عوض تعداد زیادی از مردانی که می‌خواهند قدرتشان را نشان دهند شعارشان این است که «به سراغ زنان می‌روی، تازیانه را فراموش مکن». (نیچه)‌
کد خبر: ۳۲۵۸۸۹

خشونت خانگی، واقعیتی آزاردهنده و غیرقابل انکار در دنیای امروز است. محیط خانه که باید پناهگاهی باشد تا ساکنانش در آن بیاسایند و خستگی‌ها و رنج‌های ناشی از دشواری‌های محیط بیرون خانه را به فراموشی بسپارند، متاسفانه برای بسیاری از مردم، به جهنمی می‌ماند که آتش دشمنی، خشم، خشونت، کینه و انتقام در آن شعله‌ور است. خشونت‌های خانگی مخصوص جامعه یا طبقه خاصی نیست، بلکه همه کشورهای دنیا و طبقات اجتماعی مختلف با آن دست به گریبانند و تغییر و تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر روزه بر میزان آن افزوده است. خشونت خانگی در ایران تا چند سال پیش به مفهوم پدیده و آسیب اجتماعی اصلا مد نظر نبود، هرچند برخی موارد حاد خشونت خانگی در مطبوعات انعکاس می‌یافت، اما به طور معمول خشونت به مثابه رفتار نابهنجار فردی در نظر گرفته می‌شد و اگر در مورد آن بحث و گفتگویی می‌شد، برای روشن کردن علل فردی و رفتار خشن بود، از چند سال قبل به این طرف، سرانجام این پدیده مورد توجه سازمان‌ها و محافل علمی قرار گرفت که از آن جمله می‌توان به برگزاری سمینارها، سخنرانی‌ها و حتی تشکیل گردهمایی‌ها با هدف بررسی و مقابله با خشونت خانگی اشاره کرد.

تعریف خشونت و خشونت خانگی

خشونت تعریف خاصی دارد، به طور کلی هر نوع رفتاری که باعث آزار دیگری شود، به حقوق شهروندی و انسانی او تجاوز کند، باعث آسیب جسمی، روحی و ذهنی او شود، خشونت است.

درباره خشونت خانگی نیز می‌توان گفت تجاوز فیزیکی یا روحی شدید یک عضو علیه عضو دیگر خانواده خشونت خانگی است، به عبارت دیگر، وقتی در چارچوب یک ارتباط نزدیک میان دو فرد، رفتار مرد با زن خشونت‌آمیز و سلطه‌گرانه است، نتیجه آن خشونت خانگی خواهد بود. سوءاستفاده مالی و محدود کردن فرد نیز از جمله مشخصه‌های دیگر خشونت خانگی است.

خشونت می‌تواند عملا یا فقط با تهدید صورت گیرد، همیشگی باشد یا موقتا اتفاق بیفتد. خشونت در خانواده در میان تمام طبقات اجتماعی، گروه‌های سنی، نژاد، جنس، شیوه زندگی یا به‌رغم معلولیت رخ می‌دهد.

خشونت خانگی می‌تواند در هر زمان چه در ابتدا و چه پس از گذشت چند سال از ارتباط میان دو نفر رخ بدهد. کودکان نیز از تاثیر منفی خشونت خانگی چه در کوتاه‌مدت و چه در درازمدت، در امان نیستند، چراکه خشونت خانگی می‌تواند زمینه را برای تربیت افراد بزهکار آماده کند. تمام اشکال خشونت ـ روانی، اقتصادی، عاطفی و جسمانی ـ از قدرت‌طلبی و سلطه‌گری فرد آزاررسان ناشی می‌شود.

در گزارش‌های مربوط به خشونت در خانواده معمولا زنان و کودکان به عنوان قربانیان اصلی و مردان به عنوان افراد خاطی قید می‌شوند. چون بنا بر آمار جهانی حدود 90 درصد قربانیان خشونت خانگی زنان و حدود 10 درصد مردان هستند. مردان نیز مورد سوء رفتار زنان قرار می‌گیرند اما بخش عمده خشونت خانگی، بویژه موارد مرگ‌آور و خطرناک آن، از سوی مردان علیه دختران و زنان خانواده صورت می‌گیرد.

انواع خشونت خانگی

پژوهشگران طرح ملی برای اندازه‌گیری شاخص کلی خشونت خانگی علیه زنان در ایران آماری ارائه کرده‌اند که به برخی از موارد آن اشاره می‌شود.

تعدادی از انواع خشونت خانگی عبارتند از: بکار بردن کلمات رکیک، داد و فریاد و بداخلاقی، ایجاد فشارهای روحی با رفتار تحکم‌آمیز، تهدید به کشتن، محروم کردن از غذا، کتک‌کاری، مجبور کردن به کارهای خلاف عرف و شرع و قانون، جلوگیری از استقلال مالی و مجبور کردن به دیدن عکس و فیلم‌های خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته.

براساس یافته‌های این پژوهش ملی هر زنی که در طول زندگی مشترک خود تاکنون با خشونت خانگی درگیر بوده، به طور متوسط 7 مورد از انواع این خشونت‌ها را تجربه کرده است.

خشونت روانی و کلامی، رتبه نخست

زنان ایران در میان انواع 9 گانه خشونت خانگی، بیشتر تحت خشونت‌های روانی و کلامی قرار دارند. رتبه بعدی از آن خشونت فیزیکی از نوع دوم است که 8‌/‌37 درصد از زنان ایرانی از اول زندگی مشترک خود، آن را تجربه کرده‌‌اند. این نوع خشونت شامل سیلی زدن، زدن با مشت یا چیز دیگر، لگد ‌زدن و ... است. رتبه سوم با رقم 7/27 درصد متعلق به خشونت‌های ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی است که شامل ایجاد محدودیت در ارتباط‌های فامیلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاریابی و اشتغال و ایجاد محدودیت در ادامه تحصیل و مشارکت در انجمن‌های اجتماعی است.

خشونت جنسی، رتبه آخر

خشونت‌های جنسی و ناموسی که شامل مجبور کردن به دیدن عکس و فیلم‌های خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به روابط زناشویی ناخواسته یا غیرمتعارف می‌شود، با رقم ‌2‌/‌10‌ درصد رتبه پایینی را به خود اختصاص داده است. البته با توجه به وجود نوعی الزام، جبر هنجاری، عر‌‌فی و حتی شرعی درباره اظهار چنین خشونت‌هایی در جامعه و فرهنگ ایران، به طور تلویحی می‌توان میزان کم این نوع خشونت‌ها را قدری ناشی از خودسانسوری و نزاکت زنان مورد مطالعه دانست.

پژوهش‌های ملی بررسی خشونت خانگی میزان تاثیر شغل، درآمد ماهانه خانوار، زبان مادری و محل بزرگ شدن را بر خشونت خانگی مورد ارزیابی قرار داده است که روشن شد ارتباط معناداری بین آنها وجود دارد.

خانواده‌هایی که در خانه‌های ویلایی زندگی می‌کنند، بیشترین خشونت و خانواده‌هایی که در آپارتمان سکونت دارند، کمترین خشونت را تجربه کرده‌اند.

کارگران کشاورزی از اول زندگی مشترک تاکنون بیشترین و کارمندان و متخصصان کمترین خشونت را درباره همسران خود انجام داده‌اند.

مردانی که تا 18 سالگی در روستا بزرگ شده‌اند، بالاترین خشونت را علیه زنان روا داشته‌اند و مردان بزرگ شده شهر، کمترین خشونت را.

پرخشونت‌ترین دوره‌ها

1 ـ یک سال اول ازدواج 2 ـ دوران بروز مشکلات مالی 3 ـ پس از تولد فرزندان 4 ـ حداقل یک بار در ماه 5 ـ دوران میانسالی 6 ـ دوران بارداری.

علل خشونت خانگی

عامل اصلی خشونت علیه زنان را می‌توان در تبعیضی یافت که مانع از برابری زن با مرد در همه سطوح زندگی می‌شود، خشونت علیه زن هم در تبعیض ریشه دارد و هم به آن دامن می‌زند.

برخی نهادهای اجتماعی، خود زمینه‌ساز تضعیف و خشونت علیه زن می‌شوند. برخی رسوم فرهنگی و سنتی هم که به طور سختگیرانه و خشنی بر پرهیزکاری جنسی تاکید می‌کنند، می‌توانند بهانه‌ای شوند برای خشونت علیه زنان و دختران.

از آنجا که بسیاری از دختران و زنان حاضر نیستند خشونت خانگی را به پلیس گزارش دهند یا نیروی قضایی در برخی کشورها به شکایات در این زمینه ترتیب اثر نمی‌دهد و آنها را موضوعی خصوصی قلمداد می‌کند، آمار خشونت خانگی دقیق و منعکس‌کننده واقعیات نیست. با این حال، آمار جمع‌آوری شده همچنان تکان‌دهنده است. به گفته سازمان عفو بین‌الملل، خشونت در خانواده بیش از ابتلا به سرطان و تصادفات جاده‌ای عامل مرگ یا معلولیت جسمانی زنان اروپایی در گروه سنی 16 تا 44 سال است. از دلایل دیگری که می‌توان در این خصوص برشمرد، عبارتند از: نبود مراکز حمایتی زنان و الگوی مناسب رفتارهای جنسی، تفسیرهای دینی متناقض و رسومات سنتی غلط و قبیله‌ای مثلا در مناطق خاصی از ایران، وابستگی اقتصادی زنان غیرشاغل به مردان، اقدامات قانونی بازدارنده و حمایتی غیرکافی برای زنان، نبود تعریف واضح و آشکار انواع خشونت علیه زنان، وجود قوانینی تبعیض‌آمیز علیه زنان، ناآگاهی زنان از حقوق خودشان و قوانین قضایی.

وضعیت خشونت در برخی کشورها

بریتانیا: آمار خشونت در این کشور به این قرار است:

ـ 25 درصد از زنان بریتانیا (از هر 4 زن یکی)‌ طی عمر خود، قربانی خشونت خانگی می‌شود.

ـ تخمین زده می‌شود که هر دقیقه در ارتباط با خشونت خانگی با پلیس تماس گرفته می‌شود.

ـ هزینه مالی خشونت خانگی برای مناطق مختلف بریتانیا به صدها میلیون پوند می‌رسد.

افغانستان: بسیاری از مدافعان حقوق بشر بر این عقیده‌اند که وضعیت افغانستان از زمان طالبان بهبود نیافته و این موضوع نه تنها باعث یاس مردم شده بلکه برای زنان این کشور بشدت نگران‌کننده است.

به گفته سازمان عفو بین‌الملل، زنان در سراسر افغانستان همچون گذشته و دوران طالبان به قتل می‌رسند، مورد تجاوز قرار می‌گیرند و به طور بی‌محابایی زندانی می‌شوند. بسیاری از مردان افغان با تکیه بر سنن فئودالی با زنان مانند اسباب و اثاثیه شخصی رفتار می‌کنند و بدون نگرانی از مجازات، آنها را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند.

بسیاری از مردان با توسل به خشونت می‌خواهند برتری خود را بر زنان ابراز کنند و این در حقیقت برای آنها نوعی افتخار است.

ایران: خشونت با زن در اسلام و قانون اساسی و سایر قوانین منع شده است، اما این پدیده زشت به شکل‌های مختلف دیده می‌شودو به ظاهر قانون از زنان در مقابل خشونت خانگی حمایت می‌کند. پس آنها می‌توانند از طریق مراجع قضایی شکایت و این مساله را پیگیری کنند، برادر و شوهر حق برخورد فیزیکی ندارند و زنان می‌توانند در قبال این رفتار دیه دریافت کنند. برای شوهر هم پرونده خشونت تشکیل می‌شود و زن می‌تواند به عنوان عسر و حرج تقاضای طلاق کند، اما واقعیت این است که در نبرد سنت‌های غلط قانون، سنت پیروز است، یعنی دست قانون از سنت‌های حاکم بر جامعه کوتاه است و تا به حال هیچ قربانی خشونت نتوانسته است از مجرای قانون مشکلش را حل کند.

راهکارها

آموزش از سطح دبستان تا مقاطع بالاتر درخصوص حقوق زنان و آزادی‌هایشان و برخورد آقایان و اصلاح تفکر مردان در برخورد با زنان، همچنین این آموزش می‌تواند از طریق رسانه‌های گروهی نیز در سطح کل جامعه داده شود، ایجاد قوانینی برای سازمان‌های بهزیستی، رفع قوانین تبعیض‌آمیز علیه زنان، ایجاد قوانینی در جهت حمایت از قربانیان خشونت خانگی تا احساس تنهایی نکنند.

میترا پازکی‌زاده / جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها