علت گرایش به‌تنهایی یک عامل سلولی است

گرایش به‌تنهایی یک پدیده اجتماعی است که در آن، اختلالات شخصیتی فرد را با گوشه‌گیری و گرایش به‌تنهایی یکی می‌کنند. برخی، هیچ وقت احساس تنهایی نمی‌کنند و از تنها ماندن لذت می‌برند، در حالی که افراد با درجات بالاتری از گرایش به‌تنهایی نسبت به افرادی که هیچ‌وقت احساس تنهایی ندارند، امید به تداوم زندگی در میانشان کمتر است.
کد خبر: ۳۰۳۱۹۴

حتی در بعضی موارد حالت‌های شدیدتری را شاهد هستیم. این پژوهش نشان می‌دهد عوامل ژنی موجود در سلول‌های ایمنی افراد با درجات زمانی گوناگون از گرایش به تنهایی، نسبت به افرادی که هیچ‌وقت احساس تنهایی ندارند، ‌متفاوت عمل می‌کنند. با وسواس بیشتر می‌توان ادعا کرد همان سلول‌هایی که از خود پادتن ترشح می‌کنند، در کار تنظیم گرایش یا عدم گرایش به‌تنهایی، دخالت دارند. پژوهشگران UCLA در یک بازه مطالعاتی، درخصوص گرایش به‌تنهایی، روی 14 نفری که ریزآرایه‌ای از DNA (ژنوم)‌ آنها در دست است، 6 نفر از این گروه را مطابق با گرایش «به‌تنهایی» تشخیص دادند.

فعالیت همه ژن‌های انسانی شناخته شده موجود در سلول‌های سفید، مورد مطالعه قرار گرفتند و مشخص شد ‌که از 209 ژن خوانده‌شده‌ای که بین افراد با گرایش به‌تنهایی و گرایش به گروه متفاوت است، 78 مورد دلالت و 131 مورد عدم دلالت بر گرایش به‌تنهایی را تایید کردند. از آنجا که برای اولین بار این نمایش فعالیت ژنی روی عوامل اجتماعی بررسی شده است، پروفسور لوئیس هاوکلی که یکی از دانشمندان و پژوهشگران دانشگاه شیکاگو است، به 2 پرسش در این زمینه پاسخ می‌دهد.

آیا کم کاری و پرکاری هورمون اپی نفرین باعث بروز این خصیصه شخصیتی می‌شود؟

هیچ مدرکی نداریم که نشان دهد اپی نفرین موجب گرایش به تنهایی می‌شود و از طرفی هیچ شاهدی هم وجود ندارد که نشان دهد گرایش به تنهایی موجب افزایش ترشح اپی‌نفرین می‌شود، حداقل تاکنون. با این حال شواهدی وجود دارد که بر هماهنگی بین تنهایی و ترشح اپی‌نفرین دلالت می‌کند که نشان‌دهنده فعالیت‌های پرخاشگرانه یا بلندپروازانه افراد است (به عنوان مثال تحریک سیستم عصبی سمپاتیک)‌. چرا باید چنین حالتی بروز کند؟ ما می‌دانیم که افراد با گرایش به تنهایی، تحت فشار عصبی شدیدی زندگی می‌کنند.

افراد با گرایش به تنهایی، جوانان یا مسن‌ترها،‌ در مواجهه با چالش‌های روزمره زندگی، نسبت به افراد با عدم گرایش به تنهایی، حتی در زمان سخنرانی‌های هیجانی، ‌تحت فشار بیشتری رفتار کرده و بازخورد شدیدتری نشان می‌دهند که در چالش‌های مربوط به هر دو گروه قابل مقایسه‌اند. در طیف افراد با گرایش به تنهایی، گستره بزرگ‌تری از ارتباط رفتاری، تحت فشار عصبی، با پاسخ پرخاشگرانه و بلندپروازانه دیده می‌شود.

به طور مثال این افراد، سطوح بالاتری از گردش اپی‌نفرین در خون را نشان می‌دهند. اپی‌نفرین هورمون عصبی (سمپاتیک)‌ است که روی قلب و ماهیچه‌های گردش خون عمل کرده و میزان ضربان قلب را بالا می‌برد که با انقباض عروق در طول زمان، عاملی برای تصلب شرایین و افزایش فشار خون به حساب می‌آید.

به نظر می‌آید میزان ترشح غده آدرنالین ظاهرا در افراد با گرایش به تنهایی قابل بحث است،‌ ولی آیا گروه‌های سلولی دیگری نیز وجود دارند که در این زمینه از نظر دورمانده باشند؟

ما به طور پیگیر، طیف گسترده‌ای از سلول‌ها و دیگر فعل و انفعالات را که ممکن است در اندازه‌های گوناگون و اندک در کارکرد فیزیولوژیک‌شان روی افراد با گرایش و عدم گرایش به تنهایی موثر باشند، مفروض می‌داریم. برای مثال، ما در حال حاضر، تفاوت‌های گروهی در قاعده نمایش ژنی بین سلولی را به محک می‌گذاریم و در آینده به پاسخ‌های سلولی درون خونی،‌ برای افزایش جریان خون،‌ خواهیم پرداخت.

ما عموما، پروسه ورم را بیشتر مورد مداقه قرار می‌دهیم؛ چرا که این پروسه جریان روانی گسترده‌ای را به دست می‌دهد که در آن از اندازه‌های مولکولی به سلولی و از آن به ارگانیسم (اندامواره)‌ می‌رسیم.

محمد عزیزی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها