«گفتگو»از مبانی خوشبختی است

وقتی به جایی برسید که احساس کنید تمام حرف‌های شما و همسرتان تکراری شده چه می‌کنید؟ و از آن بدتر اگر ببینید همسرتان شما را به خاطر منظوری که هرگز نداشته‌اید مقصر می‌داند و مسائل را جور دیگری تفسیر می‌کنید چه خواهید کرد؟

این اتفاق بین بسیاری از زوج‌ها می‌افتد و گفتگوها جذابیت و مفهوم خود را از دست می‌دهند. شما و همسرتان به دلایلی مرتب حالت دفاعی به خود می‌گیرید و احساس می‌کنید نه تنها دیگر حرف‌ها، بلکه احساسات یکدیگر را نیز درک نمی‌کنید. پس سعی می‌کنید هر چه ممکن است کمتر حرف بزنید.

جالب است بدانید که گفتگو بویژه در ازدواج آن قدر مهم است که بیشتر افراد شریک زندگی خود را بر اساس صحبت‌ها و بیان عقایدش انتخاب می‌کنند.

آنچه باید بدانید این است که ویژگی‌های یک گفتگوی خوب چیست؟ دشمن یک گفتگوی خوب چیست و چه چیزهایی می‌تواند گفتگو را به جاهای بدی بکشاند؟

‌شرایط گفتگوی خوب

اگر خوب فکر کنید، خواهید دید یکی از راه‌هایی که شما را برای همسرتان مطلوب می‌کند، این است که در گفتگو‌ها از او حمایت کنید و به تحسین و تمجید او بپردازید. درک متقابل و همدلی اهمیت بسیاری دارد و انگیزه گفتگو را افزایش می‌دهد.

از طرفی شما نیاز دارید که از محبت و توجه همسرتان به خود مطمئن شوید تا بتوانید عقاید و احساسات خود را با او در میان بگذارید.

وقتی با یکدیگر صحبت می‌کنید، در واقع قصد دارید یکی از نیازهای مهم خود را که نیاز به گفتگوست، برآورده کنید. پس اگر این کار را آموخته باشید، هم گفتگوی دلنشینی خواهید داشت که طرف مقابل را خسته نمی‌کنید، هم نیازتان به بهترین شکل برطرف می‌شود.

‌ جنبه اخباری و درک متقابل

یکی از ویژگی‌های گفتگوی خوب، دادن اطلاعات به طرف مقابل و درک اوست. شما و همسرتان همه چیز را درباره یکدیگر نمی‌دانید، اما گاهی اوقات به دلایلی مانع از دادن این اطلاعات نیز می‌شوید و این موجب کسل‌کننده شدن بحث می‌شود.

می‌توانید در مورد گذشته خود و خاطراتی که داشته‌اید یا در مورد تجربیاتی که در زمان حال کسب می‌کنید یا حتی برنامه‌هایی که برای آینده دارید، با همسرتان صحبت کنید و واکنش‌ها و عکس‌العمل‌های او را در مورد این برنامه‌ها ببینید و از احساسی که نسبت به آنها دارد آگاه شوید. شما با بستن پیوند ازدواج نسبت به یکدیگر متعهد می‌شوید، پس برای این تعهد نیاز به آموختن مهارت‌های همکاری و رابطه تعامل دارید.

این که از چهارچوب فکری یکدیگر آگاه باشید، باعث می‌شود بتوانید بال‌های پرواز خود را بسازید، بدون این‌که بال‌های طرف مقابل را با شکستن حریم‌هایش بشکنید!

حالا شاید این سوال پیش بیاید که چرا فقط اطلاعات ندهیم؟

اطلاعاتی که بیشتر افراد می‌دهند، راجع به خود و احساسات عمیقشان نیست، زیرا طرف مقابل علاقه و رغبتی به آنها نشان نمی‌دهد. پس اگر شما نسبت به همسرتان کنجکاوی نشان ندهید، او نیز تمایلی به دادن اطلاعات به شما نخواهد داشت و روند گفتگو مختل می‌شود.

اعتماد مهم است

اعتماد در روابط میان افراد بویژه همسران نقش قابل توجهی دارد. فرد قبل از این‌که راجع به خود و احساساتش با شما صحبت کند، باید به شما اعتماد داشته باشد.

البته وقتی پای گفتگوی موثر در میان باشد، هر دو طرف باید در مورد مسائل، تفکرات، برنامه‌ها و تجربیات خود با یکدیگر صحبت کنند و هر دو نیز باید نسبت به شنیده‌ها واکنش مناسب نشان دهند. در غیر این صورت، صمیمیت لازم ایجاد نمی‌شود و نیاز احساسی به گفتگو تامین نخواهد شد.

درک و همدلی

پس از ایجاد رغبت به دادن اطلاعات و ردوبدل کردن اطلاعات، نوبت به احساس همدلی و درک می‌رسد. درک دوطرفه احساسات، پایه‌گذار انگیزه و محبت بیشتر خواهد بود. بدین ترتیب، موانع احتمالی از بین می‌رود و از نظر روحی بیشتر به یکدیگر نزدیک خواهید شد. زیرا هیچ یک از شما دلیلی برای پنهان کردن مسائل و حتی نقطه ضعف‌های خود از طرف مقابل ندارید.

پرداختن به نکات مورد علاقه طرف مقابل

اگر دقت کرده باشید، جهت اصلی هر گفتگویی را موضوع و عنوان آن مشخص می‌کند و همه ما برخی موضوعات را بیشتر از برخی دیگر می‌پسندیم.

وقتی صحبت می‌کنیم، با علاقه و واکنش همسرمان می‌توانیم دریابیم که او از طرح چه موضوع‌هایی بیشتر لذت می‌برد و با گفتگو در مورد آنها بحث را لذتبخش‌تر می‌کنیم.

اما نکته اینجاست که این علایق نیز تغییر می‌کنند. شاید موضوعاتی که چند سال یا حتی چند وقت قبل برای همسرتان جالب بوده، حالا بنابر شرایط یا وضعیت حاکم جذابیتی برایش نداشته باشد. شاید موضوعاتی که زمانی برای او چندان جالب نبوده یا حتی خسته‌کننده به نظر می‌رسیدند، حالا او را به سمت خود جذب می‌کنند. پس نمی‌توان انتظار داشت موضوعی که در اوایل ازدواج همسرمان را خوشحال می‌کرد، حالا پس از گذشت چندین سال باز هم مورد توجه او باشد. از این رو باید مرتب از علایق و مشغولیت‌های همسرمان آگاه شویم.وقتی همسرمان ببیند که ما از آنچه دوست دارد اطلاع داریم و به آن می‌پردازیم، خوشحال می‌شود و این انرژی مثبت بر صمیمیت میان ما می‌افزاید.

اما اگر با وجود این‌که می‌دانیم طرف مقابل به چه موضوعاتی علاقه‌مند است، باز هم وقتی راجع به آن صحبت می‌کنیم گفتگویمان خسته‌کننده می‌شود، چه باید بکنیم؟

بهتر است در این صورت به مسائلی بپردازید که برای هر دو جذاب باشد تا هر دو نسبت به آن هیجان و واکنش مناسب نشان دهید. توافق و هماهنگی در این میان بسیار اهمیت دارد و باید از طرح مسائلی که به دلایل کاری یا شغلی فقط برای خودتان اهمیت دارد، بپرهیزید.

تعادل در گفتگو

گفتگو مانند یک خیابان دوطرفه است؛ پس سعی در یکطرفه کردن آن نکنید. اگر هر یک از همسران بخواهند تنها گوینده یا تنها شنونده باشند، اصل گفتگو دچار مشکل می‌شود.هرگز صحبت طرف مقابل را قطع نکنید. منتظر شوید تا حرفش تمام شود، سپس صحبت کنید و زمانی که یکی از شما احساس می‌کند مدام در حال صحبت است و به عبارتی پرحرفی می‌کند، بهتر است خودش مکثی کند تا طرف مقابل نیز فرصت ابراز عقیده و اظهارنظر پیدا کند. وقتی هر دو طرف در گفتگو شرکت کنند، برایشان لذتبخش‌تر خواهد بود.

مترجم : سحر کمالی‌نفر
منبع:marriagebuilders