در واقع به واسطه فناوری، ایدئولوژی به تصویر کشیده شد و برخی از گزارههای مذهبی مثل شیطان، عالم برزخ و مفهوم گناه و ایمان، شمایلی بصری یافت و از بیصورتی به صورتمندی بدل شد. بدیهی است برای مخاطبی که همواره تصویری ذهنی و شخصی از این مفاهیم داشت حالا تصویری مجازی و تلویزیونی از آنها را میدید که تماشای آن برای هر بیننده مسلمانی جذاب و هیجان انگیز بود. علیرضا افخمی و سیروس مقدم نامهای آشنایی هستند که بیش از دیگران با این ژانر گره خوردهاند و بیشتر آثاری که درگونه ماورایی تولید شده به این دو نفر وصل میشوند بویژه علیرضا افخمیکه هم تجربه کارگردانی این آثار را در کارنامه خود دارد و هم ناظر کیفی و مشاور بودن را. سریال «او یک فرشته بود» افخمی اگرچه پس از «کمکم کن» دومین مجموعهای بود که به این ژانر تعلق داشت، اما اولین اثری بود که شیطان را به شکل بصری به تصویر کشید. استقبال مخاطبان از این سریال موجب شد صدا و سیما برای تهیه و تولید چنین آثاری سرمایهگذاری بیشتری بکند و در این روند تا سالهای بعد ادامه یافت که آخرین آن سریال «روز حسرت» به کارگردانی سیروس مقدم بود که در ماه رمضان سال گذشته روی آنتن رفت. شاید یکی از نتایج حاشیهای این آثار، به وجود آمدن و پر رنگ شدن نقش کسانی بود که به عنوان مشاور مذهبی با این مجموعهها همکاری میکردند. مخاطبان نام حجتالاسلام گلی و علیرضا برازش را به عنوان فعالترین مشاوران مذهبی سریالها به خاطر دارند. ضمن اینکه حال و هوای معنوی ماه مبارک رمضان را به عنوان پس زمینه فراتر از متن باید در تاثیرگذاری این سریالها در نظر داشت. وجود عناصری چون شیطان و فرشته یا عالم روح و برزخ به دلیل دست نیافتنی بودن و تجسم ناپذیریشان همواره به عنوان یک راز و معما در ذهن مخاطبان وجود داشت و طبیعی بود که رمزگشایی از آنها و نمایش آن در قاب دوربین، هم نوعی ابهامزدایی درباره آنها بود و هم بر حیرت بیشتر مخاطبان میافزود.
نوعی دلهره و هیجان مثبت پشت این قضیه وجود داشت که کنجکاوی مخاطب را برای تعقیب و پیگیری این مجموعهها بر میانگیخت. اگرچه نقدهایی جدی نیز به آن وارد میشد که بخشی مهمی از این انتقادها از سوی روحانیون مطرح شد. به این معنی که روایت بصری این مفاهیم و اعتقادات به ظرافت و دقت خاصی نیازمند است و رجحان تکنیک بر محتوا و عقیده برای جذابتر شدن سریال میتوان به ایجاد تصاویر غلط و وارونه از آنها دامن بزند و حتی نوعی دینداری سطحی و خرافاتی را رواج دهد. اگرچه برخی دیگر نیز در مقابل معتقد بودند بازنمایی بصری این باورها میتواند تاثیر اخلاقی و تربیتی زیادی داشته باشد و به نهادینه کردن آموزههای مذهبی در افراد کمک کند. نظرسنجیهای مرکز تحقیقات صدا و سیما نیز بویژه در ارتباط با دو سریال کمکم کن و او یک فرشته بود نیز این دیدگاه را تایید میکرد. گروهی دیگر نیز بر این باور بودند که به تصویر کشیدن مفاهیم و باورهای مذهبی، آنها را از حالت تقدس و آسمانی بودن خود خارج کرده و به سوژههای عرفی و دستمالی شده بدل میسازد.
به هر حال طرح تولید ساخت سریالهایی ماورایی به هر دلیل متوقف شد و در رمضان امسال شاهد پخش چنین سریالهایی نبودیم، هر چند این تقدیر شامل سریالهای طنز هم شد؛ اما در رمضان امسال با نوع دیگری از سریال مواجه شدیم که اگرچه به اعتقاد علیرضا افخمی نمیتوان نام ماورایی بر آن گذاشت اما دارای یک ساختار غیر رئالیستی است و این بار به جای شیطان مفهوم زمان دستمایه کار علیرضا افخمیقرار گرفته است.در سریال پنجمین خورشید با نوعی بازی با زمان روبهرو هستیم که برعکس مفهوم انضمامی زمان را به ساختاری انتزاعی بدل میکند و با تصرف در آن زمان و مکان رادر مینوردد تا این بار پیام اخلاقی خود را در این ساختارشکنی آشکار به مخاطب ابلاغ کند؛ البته اکنون مدتی است دستکاری زمان و مصادره آن به نفع سویه دراماتیک قصه در تلویزیون و سینمای ما مورد توجه قرار گرفته است. مدتی پیش در سریال مسافران زمان یک و 2 مواجه بودیم که به سفر یک انسان امروزی را به تاریخ و بعکس جهش یک انسان تاریخی را به دوره معاصر به تصویر کشیده بود و در سینما نیز حسن فتحی در فیلم «پستجی سه بار در نمیزند» به تداخل زمانها و 3 مقطع تاریخی پرداخت. ضمن اینکه سال گذشته فیلم «مورد عجیب بنجامین باتن» را داشتیم که زمان را در روند معکوس آن روایت میکرد. گویی اینک این زمان است که به سوژه سینمایی و مد روز بدل شده است.
سید رضا صائمی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگو با امین شفیعی، دبیر جشنواره «امضای کری تضمین است» بررسی شد