در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
دیگر این که صفر بیگی در مجموعه «هفت وادی تشنگی» که گردآوری اشعار عاشورایی شاعران ایلامی است برای گزینش اشعار خوب معیارهایی شخصی داشته است و این دو توامان در سرایش این مجموعه به او کمک کردهاند. اصولا در دنیای شاعرانه سراینده و در جهان معنایی رباعیاتش، کربلامقدمه واقعی انتظار و انتظار صورت آتیه کربلاست. در انتظار این کربلاست که به تکرار مدام میرسد و کوفیان دیروز و امروز ندارند. بودهاند، هستند و خواهند بود و منتظران دروغین با سرشت دیرینه دورنگی، ناجوانمردی و ریاکاری عجیناند. روز امام عصر همین امروز است. او آمده است و ما بیخبر از آمدنش و این یعنی تعریضی تلخ به غفلت همیشه ما:
ما را نه غم در به دری خواهد کشت
نه غصه بیبال و پری خواهد کشت
تو آمدهای و ما همه بیخبریم
ما را غم این بیخبری خواهد کشت
صفربیگی سعی دارد غریبه گردانیهای کتابش را متفاوت از دیگر شگردهای هنجارگریزانه در مجموعههای پیشین انجام دهد. او دریافته است که عموما شعر با مضمون معهود و پیش ساخته شاعر را دچار ذهنیت میکند و فرصت هنجارگریزی زبانی و نحوی و... را به حداقل میرساند. بسیار شنیده و خواندهایم که شعر با مضامین هدفگذاری شده و با تم مشخص قدرت مانورهای رایج و تثبیت شده زبانی و ایماژی را از شاعر میگیرد. لذا او در دیدگاههای ما دست میبرد و سعی دارد با تفکرات رایج و تثبیتشدهمان طوری دیگر رفتار کند. او گمشدگی را به خود یا ما نسبت میدهد و از امام میخواهد ما را از غربت برهاند و او آری او ما را در لای کلمات ندبه بیابد نه ما او را.
با آمدنت دل مرا دریا کن
این سوخته را جزیره خضرا کن
آقا تو مگر نه این که دنبال منی
من گم شدهام بیا مرا پیدا کن
***
آقا تو که خوب میتوانی ما را
از این همه غربت برهانی ما را
لای کلمات ندبه پنهان شدهایم
تا این که بیایی و بخوانی ما را
سراینده در او نویسی نوعی خطابالنفس با لحنی گزنده را رقم میزند و به محاکمه درونی خود و دیگران میپردازد و این پردهای دیگر از شعر انتظار و عاشوراست. به نظر شاعر زمینه ظهور امام عصر(عج) فراهم نیست و این «بیاها» باید به «نیا» تبدیل شود.
هرچند که خستهام از این حال نیا
شرمنده اگر ندارد اشکال نیا
ما خط تمام نامههامان کوفی است
آقای گلم زبان من لال نیا
اگرچه دفتر رباعی «او نویسی» به قصد سرایش شعر انتظار و عاشورا تدوین شده و اکثر قریب به اتفاق شعرها قابلیت انتساب به فرهنگ عاشورا و انتظار را دارند، اما گاه رباعیهایی را در او نویسی میتوان یافت که قابلیت تسری به موضوعات دیگر هم دارند مثلا این رباعی:
انگار تمام شهر تسخیر شده
بنگاه فروش غل و زنجیر شده
از چهار طرف حرملهها آمدهاند
بازار پر از نیزه و شمشیر شده
در میان کلمات رباعی مذکور یگانه واژهای که ذهن ما را به واقعه عاشورا نزدیک میکند. واژه حرمله و همراهی آن با نیزه و شمشیر است، اما در اینجا حرمله واژهای است با نقشی نمادین که به عنوان یک نماد جایگزین هر فرد ظالم سنگدلی شده است. در رباعی زیر هم بیشتر چهره امام علی(ع) نمایان است تا حضرت مهدی(عج).
ای اصل امید بیمها را دریاب
بابای همه! یتیمها را دریاب
هرچند خدا خودش کریم است اما
لطفی کن و یا کریمها را دریاب
در او نویسی گاه سراینده شیفته تکرار است و این شیفتگی جنبهای تاکیدی برای تثبیت تصویرهای شاعرانه دارد که اغلب نوظهور و خلاقانهاند. همانند مصراعهای زیر:
ختم صلوات داشت باران انگار
تسبیح هزار دانه در دستش بود
***
باران که گرفته است تسبیح به دست
دارد صلوات میفرستد بر تو
بجز موارد یاد شده مولف کتاب در یک مورد دیگر هم به دلیل تکرار ردیف مجبور به آفرینش مضمونی تقریبا مشابه میشود که البته این مضمون مشابه مسبوق به سابقه است و در کتاب دیگر او یعنی مجموعه رباعی «و» دیده میشود.
از شنبه درون خود تلنبار شدیم
تا آخر پنجشنبه تکرار شدیم
خیر سرمان منتظر دیداریم
جمعه شد و لنگ ظهر بیدار شدیم
***
هرچند در سکوت تکرار شوند
بیهوده به روی هم تلنبار شوند
گام تو که در زمین طنین اندازد
نتهای به خواب رفته بیدار شوند
یکدستی و ساختمندی رباعیهای «او نویسی» محکم و قابل اعتناست. در رباعیای که در ادامه میآید، همپوشانی واژهها و قرابتهای ساختاری و محتوای به حدی زیباست که حرف ندارد و کلمات به آسانی همدیگر را میبوسند و در آغوش میکشند.
بنویس که با شتاب باید برسد
فورا ببرش که جواب باید برسد
لبهای رقیه از عطش خشک شده
این نامه به دست آب باید برسد
اما گاه عدم «به گزینی» کلمه یا کلماتی مرکزیت مصاریع شعر را از بین میبرد و گرانیگاه شعر هم به هم میخورد و همخوانی کلمات را دچار مشکل میکند.
دستان بریده، نعش بیسر دجله
تنها و غریب و بیبرادر دجله
یک سوی حسین و سوی دیگر عباس
یک چشم فرات و چشم دیگر دجله
در رباعی یاد شده تعبیرها و تصویرهای گوناگون شعر را به وحدت نمیرسانند. در مصراع اول دجله هم عباس بن علی(ع) و هم حسین بن علی(ع) را به خاطر میآورد. در مصراع دوم با توجه به صفات تنها، غریب و بیبرادر دجله فقط امام حسین(ع) است. مصراع سوم و چهارم هم در ترکیبات یک سوی حسین، با یک چشم فرات و در سوی دیگر عباس با چشم دیگر دجله تقابل و تناظری مزدوج پدید میآورند و در کل شعر انجامش به هم میریزد. همین طور در رباعی:
آن روح زلال و صیقلی زینب بود
آیینه غیرت علی زینب بود
هرچند امام مقتدا بود حسین
پیغمبر کربلا ولی زینب بود
واژه ولی نمیتواند استعلا و برتری زینب(س) را بر مقام امامت حسین(ع) نشان دهد. مفهوم پیغمبر در اینجا فقط مفهومی لغوی است، یعنی پیامآور اما واژههای «هرچند»، «امام» و «ولی» مفهوم را به سمت پیامبر بودن و رسول بودن حضرت زینب سوق میدهند که قطعا این موضوع مدنظر شاعر نبوده است.
زنجیره کلامی و زبانی صفربیگی در قسمت دوم کتاب رهاتر، بیپرواتر و تصویریتر است. شاعر شعرهای خود را به مرز حسی بودن و عاطفی بودن رسانده و آنها را گاه تا حد یک اثر بسیار فاخر پیش برده که اغراق و شگفتی پایه اساسی بعضی از آنهاست و یکی از شگردهای رباعی سرایی القای تعجب و شگفتی است.
چرخید خداوند به دور سر تو
زد بوسه بر پیکر پاره پاره تو
والله که کشتی نجات همه است
گهواره کوچک علیاصغر تو
رباعی بالا تلمیحی زیبا به حدیث «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه» دارد. تلمیح، ایهام، تشخیص و تشبیه چهار ارائهای هستند که صفر بیگی به شکلی تازه و نو آمد در سرایش او نویسی به خدمت گرفته است. مثلا در رباعی زیر که براساس روایتی قدیمی شکل یافته، ماه استعاره از حضرت علیاکبر است و رابطه آن با شقالقمر جالب است. ضمنا استفاده از ضربالمثل «این ماه که با تو از وسط نصف شده» کنایه شباهت فراوان را هم پیش میکشد. البته با جایگزینی ماه به جای سیب.
تمایز ویژه بخش دوم کتاب یعنی بخش «عاشوراییها» ارزش تصاویر آن است. در رباعیهای «انتظار» سراینده بیشتر به زبان شعر فکر میکند و زبان فقط و فقط در خدمت معانی است گاه معانی تازه همانند:
ما منتظر تو نیستیم آقا جان
تنها همه انتظار داریم از تو
***
بین خودمان بماند آقا عمری است
انگار طلبکار تو هستیم همه
که در هر دو مصراع مفهومی یکسان و واحد دارند، گاه مضامین و معانی و ایهامهای نسبتا کهنه و دستسوده.
ما خط تمام نامههامان کوفی است
آقای گلم زبان من لال نیا!
در پایان باید گفت «او نویسی» مجموعهای در خور و قابل تامل در حوزه ادبیات آیینی امروز ما است.
حبیبالله بخشوده
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم