در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
این فیلم را ایستوود بر اساس یک داستان واقعی ساخته است؛ داستان در سال 1928 اتفاق میافتد،پسربچه ای به نام «والتر» گم میشود و در ادامه پس از 5 ماه پلیس لسآنجلس که به فساد متهم است، پسربچهای را به مادر والتر(کریستین کالینز) تحویل میدهد و در روزنامهها تبلیغ میکند که پلیس، والتر را صحیح و سالم پیدا کرده است اما کریستین به پلیس اعلام میکند که آن کودک، والتر نیست.
پلیس، او را متهم به دیوانگی میکند، در ادامه قصه میبینیم که کریستین با همکاری یک برنامه ساز رادیو با پلیس مبارزه میکند. اما آنچه مسیر داستان را تغییر میدهد، پیدا کردن رد پای یک مرد است که کودکان را میدزدد و آنها را به قتل میرساند....
قتل کودکان به دست یک مرد که در فیلم بچه عوضی مطرح شده،شبیه اتفاقی است که چند سال پیش در ایران رخ داد و ماجرای «ممد بیجه» را شکل داد، مرد جوانی که با همدستش کودکان را میدزدید و آنها را به قتل میرساند.
پلیس پس از پیگیریهای چند ماهه، بیجه را پیدا کرد و در نهایت او را به طناب دار سپرد، درست مانند سرانجامیکه ایستوود برای جانی فیلم خود رقم زد.
نمایش فیلم بچه عوضی (گمشده) با استقبال زیادی از طرف مخاطبان روبهرو شد.
بسیاری از آنها با تماسهایی که با روزنامه داشتند، نمایش این گونه فیلمها را برای بالا بردن آگاهی خانوادهها بسیار مهم ذکر کردند، هر چند بسیاری از کارشناسان بر این باورند که تلویزیون در زمان نمایش فیلمهایی مانند گمشده باید حتما اطلاعرسانی درستی داشته باشد و به خانوادهها یادآوری کند که کودکان اینگونه فیلمها را تماشا نکنند.
نمایش فیلم بچه عوضی از تلویزیون و استقبال آن از سوی مردم، این پرسش را به وجود میآورد که چرا کارگردانان ایرانی تمایل چندانی به ساخت فیلم یا سریال بر اساس داستانهای واقعی ندارند؟محمدعلی سجادی، کارگردان سینما و تلویزیون که فیلمهایی مانند «شیفته» و «رنگ شب» را بر اساس داستانهای واقعی ساخته است در این باره به خبرنگار «جامجم» گفت: واقعیت این است که طرحها و فیلمنامههایی که براساس داستانهای واقعی نوشته میشوند بسختی مجوز ساخت میگیرند.
در خلال روایت ماجراهای واقعی آسیبهای اجتماعی بازگو میشود و فرد، افراد یا حتی ارگانها و اداراتی مورد پرسش قرار میگیرند که این برای مسوولان کشور ما قابل قبول نیست به همین دلیل دستاندرکاران تلویزیون و سینما هم ترجیح میدهند کمتر سراغ این موضوعات بروند.
وی در ادامه با یادآوری اینکه من 15 سال پیش طرحی را به تلویزیون مبنی بر قتل یک دختر 16 ساله ارائه کردم، گفت: بررسیهای زیادی برای این طرح انجام دادم و مستندات زیادی را فراهم کردم اما این طرح هیچگاه مجوز ساخت نگرفت، چون اینگونه طرحها بنیادهای اجتماعی را بررسی میکند و به همین دلیل حساسیتزاست.
سجادی درباره استقبال مردم از آثاری که براساس داستانهای واقعی ساخته میشوند، بیان کرد: مردم دوست دارند اینگونه فیلمها را ببینند، زیرا آنها را با اتفاقات مختلف آشنا میکند. البته این را هم بگویم که کارگردانانی باید به این گونه داستانها نزدیک شوند که کار خود را خوب بلد باشند، و گرنه استفاده از یک ماجرای واقعی به تنهایی نمیتواند موفقیت یک فیلم را تضمین کند.
وی افزود: اگر فیلمی مانند «بچه عوضی» دیدنی و پر مخاطب میشود به این دلیل است که کارگردان آن یکی از بهترین کارگردانان تاریخ سینما و جهان است و میداند چگونه باید به آن داستان نزدیک شود که هم ماجرا را مورد آسیبشناسی قرار دهد و هم داستان خود را بخوبی روایت کند.
قربانیهای مخفی
سینمای ایران تجربه تولید چند فیلم براساس برخی از داستانهای واقعی را دارد که از میان آنها میتوان به فیلمهای «قربانی» ساخته رسول صدرعاملی و «میخواهم زنده بمانم» به کارگردانی ایرج قادری اشاره کرد و هر دو براساس یک ماجرای واقعی ساخته شدهاند؛ ماجرای متهم شدن یک نامادری به قتل پسر همسر خود.
از این اتفاقات هنوز هم در کشور ما مثل تمام نقاط جهان رخ میدهد اما کمتر فیلمسازی تمایل دارد آنها را به فیلم برگرداند.
پوران درخشنده که در پرونده کاری خود فیلمهایی مانند «پرنده کوچک خوشبختی» و «شمعی در باد» را دارد درباره عدم این تمایل به خبرنگار «جامجم» گفت: طرحهایی که براساس ماجراهای واقعی نوشته میشوند، بسختی مجوز ساخت میگیرند چون جامعه ما پایبند اخلاق است و گمان میرود در فیلمیکه بر اساس داستانی واقعی ساخته میشود برخی از حرمتها شکسته میشود و چون قضیه معمولا شکل حیثیتی به خود میگیرد، مسوولان ترجیح میدهند اصلا آن را به شکل فیلم یا سریال مطرح نکنند.
درخشنده افزود: اما باید بپذیریم که طرح اینگونه داستانها، فعالیت فرهنگی محسوب میشود و نباید به دلیل برخی مصلحت اندیشیها صورت مساله را پاک کرد.
کارگردان «بچههای ابدی» در ادامه ، گفت: فیلمهایی که بر اساس داستانهای واقعی ساخته میشوند میتوانند در اطلاعرسانی به مردم درباره آسیبهای اجتماعی بسیار موثر باشند و حذف این گونه داستانها از سینما و تلویزیون باعث میشود چنین آسیبهایی روزبهروز جدیتر شوند.
درخشنده افزود: صفحات روزنامهها پر است از اتفاقات دلخراشی که در جامعه رخ میدهد این اتفاقات میتواند دستمایه فیلمهای بسیار موثری باشد که ساخت آنها کمی سعه صدر میخواهد.
وی یادآور شد: خود من چند طرح و فیلمنامه دارم که براساس اتفاقاتی است که زنان را تهدید میکند، اما هیچکدام از آنها تاکنون امکان ساخت پیدا نکردهاند چون همه چیز در جامعه ما در هالهای از قداست فرو رفته است، قداستی که نزدیک شدن به آسیبهای اجتماعی را هم سختمیکند.
به اعتقاد محمدعلی سجادی، وقتی تلویزیون فیلمی مانند بچه عوضی (گمشده) را نمایش میدهد و مردم هم از آن استقبال میکنند ، نشاندهنده این است که هم مسوولان و هم مردم مفید بودن نمایش این فیلمها را میدانند بنابراین بهتر است ساخت آثار ایرانی با موضوع آسیبهای اجتماعی و داستانهای واقعی در دستور کار قرار گیرد.
طاهره آشیانی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو با دکتر سیدمرتضی موسویان، ضرورت و اهمیت داشتن دکترین در رسانه و دلایل قوت و ضعف رسانههای داخلی و معاند را بررسی کردهایم
ابراهیم تهامی، مهاجم سابق تیمملی در گفتوگو با جامجم:
گفتوگو با محمود پاکنیت بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون
در گفتوگو با تهیهکننده مستند معروف شبکه سه اولویتهای موضوعی فصل جدید بررسی شد