شاید برای خیلیها تغییرات ساختاری و رویکردهای مختلف جشنواره فیلم فجر چیز عجیبی نباشد، چونکه نسبت به وجود تغییرات همه شرطی شدهاند اما اینکه تغییرات منجربه عقبگرد باشد و کسی واکنش جدی نشان ندهد، عادی نیست. انگار همه سِر شدهاند، یخ زدهاند و برخی هم سردرگریبان بیتفاوت از کنار همه چیز میگذرند.
«سری را که درد نمیکند، دستمال نمیبندند». هنوز فراموش نکردهایم که دورههای متعددی بحث جشن یا جشنوارهبودن فجر داغ بود ولی بهتدریج بهسمت تخصصیشدن پیش رفت تا نهایتاً همه (بهدنبال نقدهای جدی به بازبودن در بخش مسابقه) به گزاره تثبیتشده جهانی، یعنی ۲۲ فیلم رسیدند؛ وضعیتی که جشنواره را از حالت فرسایشی نجات داد. بیتردید تلاش دبیر و هیأت انتخاب برای جمعکردن و آنکادرهکردن بخش مسابقه، سخت و نیازمند آدمهای اهل «نه» گفتن بود، آدمهایی که به راضیسازی همه تن ندهند و روابط و مناسبات صنفی را ارجح بر کیفیت جشنواره ندانند اما امسال جشنواره به تمام تجربههای قبلی و راه طیشده پشتپا زده و بخش مسابقه را تقریبا با ۴۰ فیلم بستهاند. یعنی نیمی از فیلمهای متقاضی حضور در جشنواره را وارد رقابت کردهاند! خسته نباشند! که مطابق برخی شنیدههای درست، تعدادی از این لیست را هم فیلمهای ویدئویی تشکیل میدهد.
آیا بهزعم آقایان اعتراض و مخالفخوانی کاهش یافته است؟ خیر. اتفاقا چنانچه شاهدیم بیشتر از سالهای گذشته شده است. حق هم دارند! فیلمسازی که میبیند این همه فیلم ضعیف را وارد جشنواره کردهاند از خود و بقیه میپرسد پس چرا من نیستم، شما که درها را باز کردید تا حد اینکه فیلمهای ویدئویی را ساپورت کردید و پروسه تغییر مجوزش را به سینمایی هم کلید زدید، شایدم به سرانجام رساندهاید، چرا من و بقیه نباشیم. واقعاً هم پرسش جدی است، چرا بهسیاق گذشتههای دور جشنواره، نباید همه آثار وارد جشنواره شوند و سپس بتوانند مجوز اکران عمومی بگیرند. حالا که قرار شده جشنواره به دوران کودکیاش و زمان لیلیبازی برگردد،خب تماموکمال مبادرت به این کارمیکردید.البته دردورههای تخصصیشدن جشنواره هم کسی با بخشهای جنبی از جمله خارج از مسابقه مخالفتی نداشت، کما اینکه فستیوالهای مؤثروقدیمی جهان هم درکنار بخش اصلی دارای چند بخش فرعی هستند اما هیچیک از آنها طی تمام دورههای برگزاری نیامدهاند بخش مسابقه را چاق کنند و همواره باعدد مشخصی ادامه دادهاند.درحالی که اینجا و این دوره، آقایان بخش مسابقه را ولنگ و واز کردهاند تافعل«رضایت همه» راصرف کرده باشند اما چرا؟ چنین به نظر میرسد که سیاستهای گذشتهای که در تلاش بود تا جشن خانه سینما را تخصصی وجشنواره فجر را به جشن دهه فجر تبدیل کند، دارد به مقاصد خود نزدیک میشود تا بهتدریج خرج و مایههای سینمای جدی و جاندار را از فجر بگیرد. یعنی از همان ابتدای تغییر و تحولات مدیریتی و خصوصا معلومشدن شورای سیاستگذاری از یک طیف فکری و سپس چیدن ترکیب هیأت انتخابی «مهربان» بهجای «متخصص» چراغ سبز برپایی جشنوارهای شلوغ، خستهکننده و ایضا شلخته برای همه را روشن کردند.اگرچنین باشد که از فحوای برخی روایتها استنباط میشود، یعنی این عقبگرد محافظهکارانه برای رونق وپرسروصدایی جشنواره بوده است،باز هم توجیهکننده افزایش عرض و طول بخش مسابقه نیست، بلکه میشد و میشود، بخشهای فرعی، ازجمله مرور وخارج از مسابقه را هرچقدر میخواستند چاقوچله کنند اما تسری این مهم به بخش مسابقه و کاستن از عمق آن، چیزی جز کاهش اعتبار و وزن بخش مسابقه نیست. وضعیتی که بیتردید نتایج غلط و ضدتخصصی آن قابل پیشبینی است.