در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
پیش از ارتکاب این کلاهبرداریها هم سابقه جرم داشتی؟
من هیچ سابقهای نداشتم، قصدم هم کلاهبرداری نبود، من فقط میخواستم کمی تفریح کنم.
مگر کلاهبرداری هم تفریح است؟
فکر نمیکردم کاری که میکنم کلاهبرداری است. همیشه تصورم این بود که دوست شدن با دختران و گرفتن پول آنها در واقع یک نوع زرنگی است و نه کلاهبرداری؟
چرا این کار را میکردی؟
من خانواده ثروتمندی دارم اما هیچ وقت مورد توجه پدر و مادرم نبودم. آنها فقط به من پول میدادند همین. همیشه در زندگیام دنبال هیجان بودم و آخر سر هم هیجان را در این کار پیدا کردم.
چطور دختران جوان را برای کلاهبرداری انتخاب میکردی؟
سوار ماشین شخصیام میشدم و به خیابان میرفتم. بوق میزدم و وقتی آنها سوار میشدند، سر صحبت را باز میکردم و بعد که با هم آشنا میشدیم و چند جلسه میگذشت، میگفتم برای رفتن به خارج مقداری پول لازم دارم. آنها هم میدادند و از آن به بعد من دیگر جواب تلفنهای آنها را نمیدادم و در واقع خودم را پنهان میکردم. تعداد زیادی از آنها از ترس خانوادههایشان سکوت میکردند، اما در مورد آخر، دختر جوان شکایت کرد و من گیر افتادم.
اولین بار که به این شیوه کلاهبرداری کردی، کی بود؟
اولین بار با یکی از دوستانم بودم. از سر جوانی و شیطنت دختری را سوار کردیم. دوستم خواست با او بیشتر آشنا شود؛ اما او قبول نکرد و موقع پیاده شدن شمارهاش را به من داد. دوستم ناراحت شد و از من خواست تا رفاقتم را به او ثابت کنم و از دختر جوان انتقام بگیرم. این اولین کار هیجانانگیزی بود که من انجام میدادم. من هم با آن دختر قرار گذاشتم و وقتی اعتمادش را جلب کردم، از او کمی پول گرفتم و بعد رهایش کردم. از آن به بعد این کار را میکردم. از این که برای انجام آن به هیچ کس نیاز ندارم، خیلی خوشحال بودم و لذت میبردم، بعد هم برایم شد یک عادت و از سر تفریح این کار را میکردم.
به دختران جوان قول ازدواج هم میدادی؟
نه من به هیچ کدام قول ازدواج نمیدادم؛ اما طوری رفتار میکردم که آنها فکر میکردند من آدم صادقی هستم و دروغ نمیگویم و مدتی بعد پولشان را پس میدهم. آنها میدانستند که من خانواده ثروتمندی دارم و این پول را میتوانم بازگردانم.
چند مورد کلاهبرداری به این شیوه انجام دادی؟
من فقط 2 شاکی دارم. بجز این دو کسی از من شکایتی نکرده است.
چرا دختران جوان از تو شکایت نمیکردند؟
برای این که من مقدار کمی از آنها پول میگرفتم، مبلغ آنقدر نبود که آنها بخواهند به خاطرش شکایت کنند یا این که با خانوادههایشان درگیر شوند، به همین خاطر چشمپوشی میکردند.
چرا به دنبال تفریحات سالم نمیرفتی؟
من میخواستم زندگیام از این یکنواختی خارج شود. میخواستم برای انجام کاری تلاش کنم و چیزی به دست آورم.
خب میتوانستی درس بخوانی و به دانشگاه بروی و برای این کار زحمت بکشی.
من بعد از پایان دوران دبیرستانم در کنکور قبول شدم؛ اما فقط یک ترم به دانشگاه رفتم و بعد ترک تحصیل کردم. از این که درس میخواندم لذت نمیبردم.
حالا که گرفتار شدی، چه فکر میکنی؟ باز هم هیجان را دوست داری؟
من هنوز هم هیجان را دوست دارم؛ اما قصدم کلاهبرداری نبود و نیست و دیگر این کار را نمیکنم. سعی میکنم به پدر و مادرم متکی نباشم و خودم زندگیام را بسازم و هیجان را نه در آزار دیگران که در پیشرفت خودم دنبال کنم.
خانوادهات با توجه به کاری که کردی، چه برخوردی کردهاند؟
پدر و مادرم هر دو بسیار ناراحت هستند و فکر میکنند من به خاطر پول این کار را کردم؛ در صورتی که من هیچ نیازی به پول نداشتم و ندارم. امیدوارم که بتوانم از این به بعد فرزند خوبی برای آنها باشم.
من از کاری که کردم، پشیمان هستم و از خدا میخواهم مرا ببخشد و کمکم کند تا راه درست را در زندگی پیدا کنم.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم