لحظه ای با برنامه رادیویی «آدینه شاداب»

بیشتر برنامه های طنز با یک هدف و آن که بتوانند ساعات شادی را فراهم سازند ، اجرا می شوند. شما در مقایسه با دیگر برنامه ها از قبیل «آدینه ای» که اخیرا «داریوش کاردان» در شبکه سراسری می سازد، چطور عمل می کنید؛
من هنوز برنامه «کاردان » را به طور کامل گوش نکرده ام . حتما باید دقت بیشتری داشت . داریوش کاردان بسیار کارکشته و باسواد است . هیچ وقت به رقابت با او فکر نکردم و آنچه که در توانم بود به اجرا گذاشتم . قصدم این است در این زمینه من هم قدمی بردارم.
البته منظور از رقابت نفی دیگری و عیب جویی نیست . منظور طرح ایده های نو و بدیع است تا از این جهت با پویایی بیشتر بتوان مخاطب زیادتری داشت . ضمن این که این روند به سود همان مخاطبان خواهد بود.
آنچه که در برنامه فعلی می شنوید، طنزی ریتمیک است ؛ البته سعی کردم این طور باشد. با آیتمهایی مثل مسابقه و لطیفه شنیدن از زبان مردم ، سعی کردم در ساخت برنامه با مخاطب تعامل و مشارکت داشته باشیم . بدین ترتیب شنونده ها با دقت ، حوصله و پیگیری بیشتری به برنامه توجه خواهند داشت . در غیر این صورت اگر نتوانیم نتیجه ای حاصل کنیم ، یاوه گویی بیش نخواهیم بود.
شما که گرداننده این مجموعه طنز هستید در پرداختن به موضوعات مختلف چقدر آزادی عمل دارید؛
ما دنبال واقعیت ها هستیم ، در عین حال که محرک احساسات مردم نشویم و به مسوولان هم بی حرمتی نکرده باشیم . به طوری که آنها بدانند ما هوشیار هستیم . چارچوب داشتن در برنامه های طنز قالب فرمایشی به برنامه می دهد.
آیا می دانید مردم چه توقعی از شما دارند؛
اصولا در کار طنز تنها چیزی که مردم توقع دارند ، این است که چیزی را بدون دروغ به آنها ارائه کنیم و در عین حال مفرح باشد نه این که بخواهیم انتقاد کنیم و جوی را آشفته سازیم . مردم همه چیز را می دانند؛ هوای آلوده ، گرانی ، بیکاری ؛ ما موظفیم همه چیز را با شیوه های نویی که پیدا کرده ایم به گوش مسوولان برسانیم و با راستگویی اعتماد مردم را جلب کنیم . شاید طرح موضوعات مسکنی باشد برای آنها که بدانند رسانه متعلق به عموم مردم و همسوی آنهاست.
شما چطور با دیگر اعضای گروه به تفاهم رسیدید؛ از جمله نویسنده و بازیگران که به نظر می رسد از 2نسل انتخاب شده اند.
گروهی که تشکیل داده ایم کاملا با هم هماهنگ هستند و دلباخته کارشان و از جان و دل مایه می گذارند. خیلی کم پیش می آید که سردبیر یک برنامه بتواند پیش از رسیدن زمان اجرا گروه را جمع کند و با آنها تمرین و تبادل نظر داشته باشد. در این برنامه که یک ربع به 9 شروع می شود ، دوستان از ساعت 7برای ایجاد هماهنگی کنار هم جمع می شوند و پیشنهاد آنها حتما در برنامه لحاظ می شود. همچنین برای میدان دادن به جوانان از یک جمع متشکل از جوانان و پیشکسوتان استفاده می کنیم ، البته اگر تنها جوان ها در این جمع باشند، شاید با بی تجربگی مواجه شویم و انتخاب دو پیشکسوت در این جمع 5نفری به دلیل پخته تر شدن برنامه است . همیشه به این اعتقاد دارم که جوان ها حرمت و غرورشان را می خواهند و پیرها کسوتشان را، از طرفی قصد دارم هر هفته به تعداد بازیگران بیفزایم تا تنوعی هم در نوع صداها داشته باشیم.
فکر می کنید چه چیز لازمه اجرای موفق این برنامه خواهد بود؛
مدیریت یک گروه به این معنا نیست که او فقط فکرش را به کار بیندازد و اجرا نکند. در صورتی که اگر اجرا نکند ، ممکن است که دیگران احساس کنند غریبه است . همگی به یک اندازه مسوولیت و حق داریم . هر کس زمانی می تواند حسن نیت خود را نشان دهد که پیش از انتقاد، پیشنهاد داده باشد. من هیچ وقت به عنوان سردبیری فکر نکردم و به هیچ عنوان سعی نکردم چیزی را تحمیل کنم . می گویم هر چه می توانی بگو و هر طور که راحت هستی ، کار کن . اگر گروهی خوب انتخاب شده باشند و به آنها فرصت اظهارنظر داده شود ، همین روند موجبات موفقیت برنامه را به همراه خواهد داشت .