کدامین اتفاق، کاخ سفید را بر سر میز مذاکره کشاند؟

تغییر جهت واشنگتن در برابر ایران‌

مذاکرات متعدد گروه 1+5 با مسوولان هسته‌ای کشورمان در حالی صورت گرفته است که این مذاکرات همواره با اوجگیری تهدیدها از سوی مقامات آمریکایی برای مرعوب ساختن طرف ایرانی حاضر در مذاکره همراه بود. اگر چه هنگام برگزاری مذاکرات، بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران غربی اعلام می‌کردند که اگر آمریکا به جمع مذاکره‌کنندگان هسته‌ای اضافه نشود، در روند مذاکرات بین طرفین توافقی حاصل نخواهد شد، اما مقامات واشنگتن بارها تصریح کردند که تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند پای میز مذاکره با مسوولان ایرانی بنشینند مگر این‌که مسوولان ایرانی تعلیق را بپذیرند.
کد خبر: ۱۹۱۵۸۸

اما مذاکرات سرنوشت‌ساز جلیلی  سولانا در ژنو و با محور بررسی مشترکات دو بسته پیشنهادی در حالی برگزار شد که یکباره آمریکا تصمیم گرفت ویلیام برنز، معاون سیاسی وزیر خارجه کشورش را به مذاکرات بفرستد و در پاسخ پرسش مکرر خبرنگاران در این باره اعلام کرد که ما برنز را فرستادیم تا به همه نشان دهیم دولتمردان کاخ سفید هم به حل دیپلماتیک هسته‌ای ایران تاکید دارند.

پرسش اساسی و کلیدی اینجاست که این کدامین اتفاق است که آنها را به سر میز مذاکره کشانده است؟

رویکردهای مختلف‌

مذاکره سعید جلیلی مذاکره‌کننده ارشد هسته‌ای ایران باخاویر سولانا، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی و نمایندگان 1+5 در ژنو بدون پیش شرط تعلیق غنی‌سازی اورانیوم انجام شد و دور جدیدی از مذاکرات میان ایران و 1+5 را با حضور آمریکا رقم زد.

سولانا 25 خرداد همراه نمایندگان آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین به تهران سفر کرد و بسته پیشنهادی 1+5 ، نامه خود و وزرای خارجه عضو این گروه و نیز پیشنهادی را به مقامات جمهوری اسلامی ایران تحویل داد.

جمهوری اسلامی ایران نیز 14 تیر به نامه سولانا و وزرای خارجه 1+5 پاسخ داد و آمادگی خود را برای مذاکره با این گروه اعلام کرد.

به گفته دیپلمات‌ها، گروه 1+5 در پیشنهاد خود خواستار آغاز مذاکرات با ایران شده و طی آن، جدولی زمانبندی برای مذاکرات ارائه کرده بود.

1+5 که بارها تعلیق غنی‌سازی را پیش شرط مذاکره با ایران اعلام کرده بود، این بار حاضر به آغاز مذاکره با تهران بدون پیش شرط غنی‌سازی اورانیوم شد و در این دوره از مذاکرات، آمریکا نیز نماینده خود را به مذاکره اعزام کرد. از این رو، برخی تحلیلگران مسائل بین‌المللی این مساله را موفقیتی بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران می‌دانند و برخی دیگر نیز آغاز مذاکرات بدون پیش شرط را یک عقب‌نشینی تاکتیکی از سوی غرب بر می‌شمارند.

نگاه آمریکا به ایران‌

محیط عمل آمریکا نسبت به ایران یک محیط پارادوکسیکال است. واشنگتن در پرونده هسته‌ای ایران 2 هدف را دنبال می‌کند. یکی این‌که ایران را نقض‌کننده امنیت منطقه معرفی کند و دیگر این‌که بگوید ایران در لایه نظام بین‌المللی برای صلح بین‌الملل تهدید است. در این راستا به نظر می‌رسد آمریکا در بخش عملیات روانی، پرونده هسته‌ای ایران را به فربگی کامل رساند و اکنون وارد جنگ روانی با ایران شده است.

دکتر علی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل بین‌المللی در این باره می‌گوید: آمریکا با استفاده از قدرت نرم‌ و سخت در چارچوب تئوری قدرت هوشمندانه علیه ایران اقدام می‌کند. یعنی همزمان با به‌کارگیری تهدیدها و تحریم‌ها، پیشنهادهایی ارائه می‌کند تا زمینه فشار بیشتر علیه ایران را فراهم کند.

وی با اشاره به سیاست‌های خصمانه واشنگتن نسبت به جمهوری اسلامی ایران در 30 سال گذشته، می‌افزاید: از آنجا که نومحافظه‌کاران از خود چهره‌ای کدر و احمقانه در نظام بین‌الملل ترسیم کرده‌اند، اتاق‌های فکر و اندیشه در آمریکا که ناظر برتحرکات سیاسی دولتمردان هستند، در پی تغییر بافت متن بوده و در تلاشند فرد تحولخواه در انتخابات ریاست جمهوری آینده آمریکا به کاخ سفید راه یابد تا این چهره را تغییر دهد. از این رو حتی در سطح منطقه، آمریکا در حال دست زدن به اقداماتی است که نشان دهد تعهد خیرخواهانه دارد.

افکار عمومی آمریکا نیز خواهان رفتار دیپلماتیک و روابط حسنه با ایران هستند. هم اکنون بهای نفت به دو برابر بهای آن در سال 2006 رسیده و اعتبار دولت بوش پایین‌تر از هر زمان دیگری است. برآورد اطلاعات ملی آمریکا اقدام نظامی را از نظر سیاسی پیچیده‌تر کرده و افکار عمومی در آمریکا ‌ حتی در میان طرفداران جان مک‌کین ‌ در حمایت از دیپلماسی است.

رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا پیشنهاد سناتور باراک اوباما مبنی بر گفتگوهای بدون پیش شرط با ایران را درست می‌داند و لزوم تغییر مسیر آمریکا در قبال ایران را مورد تاکید قرار می‌دهد.

در این میان، دولت بوش درصدد است که حضور برنز در مذاکره با ایران را به منزله تمایل واشنگتن برای جلوگیری از جنگ اعلام کند. در گزارش مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی آمریکا، با اعلام این هدف چنین تحلیل شده است که به دلیل مهلت شش ماهه تا اتمام دوره دولت جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا با تغییر موضعی 180 درجه خواستار شرکت در مذاکرات هسته‌ای ایران شد تا از کشیده شدن به جنگ با ایران جلوگیری کند.

 آمریکایی‌ها در عین حال می‌کوشند وانمود کنند که تنش میان 2 کشور افزایش یافته است. واشنگتن احساس می‌کند که نمی‌تواند خارج از گود بایستد.

آنتونی کوردسمن از مرکز مطالعات راهبردی و بین‌المللی گفت: دولت آمریکا جنگی دیگر را نمی‌خواهد. کاملا آشکار است که واشنگتن برگزینه دیپلماتیک تاکید دارد.

حتی تصور وقوع جنگ میان آمریکا در رژیم صهیونیستی با ایران به افزایش شدید نفت در بازارهای جهانی منجر شده است.

سناتور جوزف بایدن در نامه‌ای به روزنامه واشنگتن پست در این باره می‌گوید: مقام‌های رده بالای اروپایی که در دیپلماسی هسته‌ای با ایران مشارکت داشته‌اند، به من گفته‌اند که طرف آمریکایی باید پیش شرط تعلیق غنی‌سازی اورانیوم و فعالیت‌های مربوط به بازفرآوری را پیش از گفتگوهای آمریکا کنار بگذارد.

اگر چه به اعتقاد برخی دیپلمات‌های آمریکایی اعزام یکی از مقام‌های ارشد دولت آمریکا به مذاکرات هسته‌ای با تهران، نشان‌دهنده تمایل زیاد دولت آمریکا به حل این پرونده از طریق دیپلماتیک است، اما بسیاری چنین دیدی را ساده‌لوحانه می‌دانند. حتی تریتا پارسی، رئیس شورای ملی ایران ‌ آمریکا، مستقر در واشنگتن در واکنش به تغییر موضع آمریکا در قبال ایران، نسبت به موافقت تهران برای توقف کامل برنامه غنی‌‌سازی ابراز تردید می‌کند.

ایجاد قدرتی مهار شده‌

در عین حال آمریکا می‌خواهد فضای تاثیرگذاری ایران در معادلات خاورمیانه را از بین ببرد یا این‌که ایران را به یک قدرت مهار شده تبدیل کند. به همین دلیل غرب در هم آوردی با ایران از هر ابزاری استفاده می‌کند.

حسین علایی، کارشناس‌ سیاسی در این باره می‌گوید: بوش درصدد است پیش از ترک کاخ سفید 3 مساله از جمله موضوع هسته‌ای ایران را حل کند، بنابر این مذاکرات ژنو بدون پیش شرط با ایران، یک عقب‌نشینی تاکتیکی است و از این رو آمریکایی‌ها از مذاکره با ایران از طریق سولانا استقبال کرده‌اند.

برخی نیز بر این باورند که آمریکا به دنبال تغییر شکل روابط با ایران و انجام یک معامله بزرگ است.

اگر چه آمریکا و هم پیمانانش با امید به متقاعد کردن ایران در توقف برنامه غنی‌سازی به دنبال پیروی از سیاست چماق و هویج (تهدید و تطمیع) بودند، اما همان طور که زبیگنیو برژینسکی، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا گفت، این سیاست ممکن است برای کشورهایی که چیزی نمی‌فهمند کارساز بیفتد، اما برای کشورهای جدی کارساز نخواهد افتاد.

برژینسکی از آمریکا می‌خواهد از تهدیدهای خود دست بردارد. وی همچنین خواستار تغییر نظام و پذیرش یک راهبرد دیپلماتیک برمبنای پرداختن به نگرانی‌های امنیتی ایران شد.

از دیدگاه این گروه از تحلیلگران آمریکایی، موضوع ایران نیز مثل کره شمالی تنها در صورت تغییر روابط ایران و آمریکا حل خواهد شد و این بدان معناست که یک معامله بزرگ بین دو طرف صورت گیرد و این همان طرحی است که معامله کره شمالی را ایجاد کرد و مطمئنا می‌تواند درباره ایران نیز کارساز باشد. به همین دلیل تهدیدها راهی نیست که آمریکا آن را برای متقاعد کردن ایران در جهت تغییر مسیر خود ادامه دهد.

بسیاری حضور برنز و جلیلی بر سر یک میز را تغییر موضع واشنگتن و پیروزی عملگراها در آمریکا می‌دانند و از آن به عنوان تجربه دوباره کاخ سفید در سال 2006 میلادی و مذاکره با کره شمالی نام می‌برند.

از آغاز دوران ریاست جمهوری بوش، وجود یک مبارزه میان عملگرایانی که خواستار مذاکره با کره شمالی و ایران بودند با مخالفان که همواره برسرنگونی این دو نظام تاکید داشته‌اند، نمایان بود؛ اما بالاخره عملگراها در هر دو جبهه پیروز شدند و موضع آنان در آمریکا از وجهه‌ بهتری برخوردار است.

مقام‌های آمریکایی گفته‌اند که کاندولیزا رایس برای اعزام برنز به نشست ژنو مشورت کرده است. جالب این‌که بوش در سال 2002 میلادی کشورهای ایران، عراق و کره‌شمالی را در محور شرارت قرار داد. این تغییر موضع آمریکا نسبت به ایران، یک مرحله دیپلماتیک بسیار مهم به شمار می‌‌رود و نشست برنز در برابر جلیلی در یک میز می‌تواند پیشرفتی چشمگیر باشد.

شیبلی تلهامی، کارشناس خاورمیانه در دانشگاه مریلند گفت: دولت بوش که با گفتگوهای اتمی با کره شمالی دلگرمی پیدا کرده است می‌خواهد روندی مشابه را با ایران در پیش گیرد.

تلهامی افزود: اگر دولت خواستار راه‌حل دیپلماتیک است باید تلاش بیشتری داشته باشد.

دکتر مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و صاحب‌نظر امور بین‌الملل نیز دراین باره می‌گوید: آمریکایی‌ها هم تلاش دارند با ترکیب عامدانه قدرت نرم و قدرت سخت علیه ایران در چارچوب تئوری جنگ نامتعادل که الگوی بدیل جنگ نامتقارن است، گامی جدی و جدید علیه جمهوری اسلامی بردارند.

حضور نماینده آمریکا در مذاکرات هسته‌ای ایران همچنین نشان دهنده بی‌اعتمادی آمریکا به سولاناست و این گمانه را که سولانا از اختیارات زیادی برای مذاکره با طرف ایرانی برخوردار نیست، قوت می‌بخشد. جواد جهانگیرزاده، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست‌ خارجی مجلس، آمریکا را اصلی‌‌ترین عامل به وجود آمدن مشکل در مساله هسته‌ای ایران معرفی می‌کند و معتقد است: این مساله نشان‌دهنده بی‌اعتمادی آمریکا به سولاناست و این گمانه را که سولانا از اختیارات زیادی برای مذاکره با طرف ایرانی برخوردار نیست، قوت می‌بخشد.

خروج از انزوا

در عین حال باید توجه داشت که حضور ویلیام برنز، نماینده آمریکا در دور جدید مذاکرات جلیلی و سولانا فراتر از تغییر تاکتیک می‌تواند باشد و واشنگتن با اعزام نماینده به مذاکرات هسته‌ای، خود را از انزوا خارج کرده است.

مسوولان دیپلماسی آمریکا در گذشته به صورت غیرمستقیم و از طریق متحدین و کشورهایی که با آنها همکاری داشتند، به مفاد مذاکرات دسترسی پیدا می‌کردند، اما اکنون پس از مدتی طولانی به این نتیجه رسیدند که شاید دسترسی مستقیم از مذاکرات و اطلاع از مواضع طرفین بویژه طرف ایرانی‌ با آنچه درگذشته و پس از گذار از فیلتر ذهنیت واسطه‌ها به دست می‌آوردند متفاوت است، پس به این دلیل، نماینده آنها در مذاکرات حضور یافته است.

از سوی دیگر، سولانا مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی است و به احتمال قوی آمریکایی‌ها قصد دارند موضع مستقل خود از اروپا را در این مذاکرات منعکس کنند.

حضور نماینده‌ای از طرف آمریکا در مذاکرات جلیلی  سولانا همچنین نشان‌دهنده اهمیت بسیار زیاد این دور از مذاکرات برای طرف آمریکایی است و آمریکایی‌ها شاید به دنبال این باشند که به نقطه‌ای برسند تا مذاکرات بعدی با ایران را پیگیری کنند و در این پرونده، آمریکایی‌ها با هدف هدایت این مذاکرات به سمت و سویی که خود مدنظر دارند، نماینده‌ای به این مذاکرات فرستاده‌اند.

در عین حال، حضور نماینده آمریکا در این مذاکرات به دلیل فشاری است که اروپایی‌ها برای نقش آفرینی بیشتر در جریان پرونده هسته‌ای ایران وارد می‌کنند. اروپا در موضوع عراق و افغانستان تحقیر شدند و علی‌رغم این‌که خیلی مایل هستند به جمهوری اسلامی ایران در دستیابی به دانش هسته‌ای فشار وارد کنند، از طرفی نگران این هستند که میدان را به آمریکایی‌ها ندهند.

یک دلیل دیگر برای اعزام برنز به نشست مشترک سولانا و جلیلی در ژنو این است که کاخ سفید می‌خواهد اطمینان یابد که امتیازهای فراوان داده نمی‌شود، زیرا بازیگران سیاسی نظیر چین و روسیه نسبت به تهران احساس همدردی بیشتری نشان داده‌اند.

گری سیمور، معاون رئیس شورای روابط خارجی آمریکا در این باره گفت: برنز به عنوان پاسبان بد در آنجا حضور می‌یابد. این تردید وجود دارد که سولانا و برخی دیگر کشورها نظیر چین و روسیه شاید بخواهند به کمتر از تعلیق غنی‌سازی اورانیوم رضایت دهند.

موفقیتی برای ایران‌

اما از منظری دیگر، حضور برنز در این دور از مذاکرات نشان می‌دهد که فضای جدیدی بر این دور از مذاکرات حاکم است. توافق واشنگتن با اعزام ویلیام برنز، معاون وزیر خارجه آمریکا به ژنو برای شرکت در مذاکرات بین خاویر سولانا و سعید جلیلی، نشانه‌ای از چرخش اساسی در مواضع دولت بوش در ارتباط با مذاکرات درباره برنامه هسته‌ای ایران است.

حمیدرضا حاجی‌بابایی، عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی دراین باره می‌گوید: این‌که پس از اصرار و فشار مداوم آمریکایی‌ها مبنی بر مذاکره با ایران به شرط تعلیق، آنها حاضر شدند بدون در نظر گرفتن تعلیق با جمهوری اسلامی ایران مذاکره کنند، قابل تامل است و یک گام به جلو برای ایران محسوب می‌شود.

وی افزود: آمریکایی‌ها اعلام کرده‌اند که در مذاکرات آینده معاون وزیر خارجه‌شان بدون اظهار نظر در جلسه مذاکره شرکت می‌کند، این هم یک عقب‌نشینی حیثیتی برای آمریکا محسوب می‌‌شود و ایران در عمل موفق شده است مسیر دیپلماتیک خودش را که مبتنی بر مذاکره بدون تعلیق بود، به جلو ببرد.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس خاطرنشان کرد:‌ آمریکا در جریان پرونده هسته‌ای ایران بیشترین فشار را بر کشورمان وارد می‌کرد، اما این حضور می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از احساس‌ترس آمریکا نسبت به توافق دوجانبه ایران و اروپا در غیاب آمریکا باشد. از طرفی، دولتمردان آمریکایی‌ می‌خواهند به افکار عمومی کشورمان اعلام کنند که حضوری فعال در این مذاکرات دارند و از طرفی هم به اروپایی‌ها  اعمال فشار کنند که اروپا در مقابل جمهوری اسلامی کوتاه نیایند و به دنیا هم اعلام کنند که در این پرونده نقش‌آفرینی می‌کنند.

نماینده همدان در مجلس افزود: مساله مهم این است که مذاکرات بدون هیچ پیش شرطی انجام می‌پذیرد و آنها هم با قبول شرایط ایران وارد این مذاکرات می‌شوند، بنابراین مذاکرات در شرایطی که ایران هدایت کرده به پیش می‌رود.

در همین حال، یک روزنامه آمریکایی در گزارشی با اشاره به اقدام بوش در صدور مجوز شرکت مرد سوم وزارت امورخارجه آمریکا در مذاکرات ایران در ژنو، این مساله را نشانه انصراف آمریکا از پیش شرط مذاکرات یعنی تعلیق غنی‌سازی اورانیوم توصیف می‌کند.

نیویورک تایمز می‌نویسد: به نظر می‌رسد این تصمیم دولت بوش، نشانه انعطاف آن درباره این شرط بود که درباره برنامه هسته‌ای ایران مذاکره نخواهد کرد، مگر این‌که ابتدا ایران غنی‌سازی اورانیوم را به حالت تعلیق درآورد.

عقب‌نشینی آمریکا از پیش‌شرط تعلیق برای هرگونه مذاکره درباره موضوع هسته‌ای موفقیت مهمی برای ایرانیان محسوب می‌شود.

نتیجه‌گیری‌

می‌توان نتیجه گرفت در شرایط کنونی با رصد آخرین تحولات مرتبط مساله برنامه‌های هسته‌ای صلح‌آمیز ایران و مرور جدیدترین مواضع رسمی و غیررسمی طر ف‌های درگیر، وضعیت فعلی حاکم بر معادله هسته‌ای ایران را دوران گذر معادله چماق و هویج ورود به شرایط تقابل شمشیرهای دولبه ایران و 1+5 ارزیابی کرد.

از جمله خصوصیات اصلی این وضعیت جدید، تمرکز دو طرف بر ایجاد شرایط انجام گفتگوهای سیاسی از سویی و تشدید گفت و شنودهای سخت از دیگر سوست. بر این اساس در مرحله جدید، ایران و 1+5 با شمشیرهای دولبه به مصاف یکدیگر رفته‌اند که خود نشانه نزدیک‌تر شدن مولفه‌های قدرت و ابزارهای گفتمانی دوسوی میدان مذاکره است.

شمشیرهایی که به‌رغم برندگی لبه سخت‌شان، به لحاظ هزینه بر بودن کارکرد عملی برای بهره‌گیری سخت ندارند. بر این مبنا هر دو طرف به مبارزه با لبه نرم شمشیرهایشان تمایل بیشتری دارد؛ اما شکی نیست که روند تقابل سیاسی طرفین در فاز نرم، به مراتب دشوارتر از رویارویی سخت است و همین مساله‌، پیچیدگی‌های نبرد شمشیرهای دولبه را مضاعف می‌کند.

در این دوره از گفتگوها، شرط تعلیق وجود ندارد، چون عرفا تبادل نظر بدون شرط است، ولی همچنان از نظر 1+5 پیش شرط مذاکره، تعلیق است، یعنی این‌که نه ایران و نه 1+5 و آمریکا از مواضع خود عقب‌نشینی نکرده‌اند. دوره جدید گفتگوهای سولانا  جلیلی، پرچالش‌ترین دوره مذاکرات هسته‌ای باشد و طبیعی است که هر یک از طرفین سعی می‌کند مواضع خود را مبنای مذاکرات آتی قرار دهد.

برای هر دو طرف یعنی ایران و آمریکا، کارهای زیادی وجود دارد که لازم است برای حفظ وجهه‌شان صورت پذیرند.

ایران نمی‌تواند به عنوان کشوری جلوه‌گر شود که به درخواست‌های آمریکا تن در داده است. حضور برنز در ژنو، پیروزی دیپلماتیکی کوچک دیگری برای خوشایندتر کردن این مساله به شمار می‌رود و این نشانه‌ها چند روز پس از آزمایش موشک بالستیک ایران، خود را نشان داده‌اند.

در ارتباط با واشنگتن باید گفت زمان برای جورج بوش، رئیس‌جمهور آمریکا رو به اتمام است و با گشودن درها به سوی تهران، جورج بوش می‌تواند لطف بزرگی برای جانشین خود انجام دهد.

برنز کیست؟

ویلیام جی. برنز (William j. Burns) در 4 آوریل 1956 (52 ساله) منطقه فورت براگ ایالت کارولینای شمالی به دنیا آمد. پدر او دابلیو برنز یک سرلشکر 2 ستاره نیروی زمینی ارتش آمریکا بود.

ویلیام برنز، مدرک لیسانس خود را در رشته تاریخ در دانشگاه لاسال (LaSalle)  به سال 1978 دریافت کرد و در دانشگاه آکسفورد نیز به تحصیل رشته روابط بین‌الملل پرداخت. وی کارمند وزارت امورخارجه بوده و به سمت دیپلمات در این وزارتخانه مشغول فعالیت است. نام همسر وی لیزا کارتی است و 2 فرزند دختر دارد. برنز سال‌های 2005 الی 2008 به عنوان سفیر آمریکا در روسیه مشغول فعالیت بود و در 29 ژوئیه 2005 از سوی سنای آمریکا رای اعتماد گرفت تا به عنوان نماینده آمریکا در فدراسیون روسیه مشغول فعالیت شود.

کاندولیزا رایس، وزیر امورخارجه آمریکا در 18 ژانویه 2008 (آخر دی ماه 86) اعلام کرد که ویلیام برنز در ماه مارس (اسفند) جانشین نیکلاس برنز، معاون پیشین وزیر امورخارجه آمریکا در امور سیاسی خواهد شد؛ البته این دو دیپلمات نسبتی با یکدیگر ندارند و در نام خانوادگی تشابه اسمی دارند. این پست از مسندهای ارشد این وزارتخانه است که معمولا به عهده افراد کار کشته وزارت امورخارجه آمریکا سپرده می‌شود.

برنز از 2001 الی 2005 به عنوان دستیار وزیر امورخارجه آمریکا در امورخارجه نزدیک خدمت کرده است و پیش از آن، یعنی از سال 1998 الی 2001 نیز سفیر واشنگتن در اردن بود. وی از زمانی که در سال 1982 وارد دستگاه سیاست خارجه آمریکا شد، در پست‌های مختلف مشغول کار بوده است که مدیر اجرایی وزارت امورخارجه و دستیار ویژه وزیر امورخارجه، مشاور وزیر در امورسیاسی در سفارت مسکو، مدیرموقت و معاون ارشد مدیر ستاد طرح‌ریزی سیاسی وزارت امورخارجه آمریکا و دستیار ویژه رئیس جمهور و مدیر ارشد امورخارجه نزدیک و جنوب آسیا در ستاد شورای امنیت ملی از این پست‌ها به شمار می‌روند.

وی 3 درجه دکتری افتخاری دریافت کرده و نویسنده «کمک‌های اقتصادی و سیاست‌های آمریکا در مصر» است.

وی به زبان‌های روسی، عربی و فرانسه سخن می‌گوید و 2 بار جایزه ویژه ریاست جمهوری و تعدادی از جوایز وزارت امورخارجه را دریافت کرده است.

کتایون مافی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها