سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
پس از آن فتح خرمشهر که قطعا برخاسته از نیروئی است که در اثر پیروزی انقلاب اسلامی در سرزمین ما و در بین همه مسلمانان انقلابی جهان آزاد شده است. حضرت امام رحمتالله علیه هم حلقه قوی و مستحکمی است که پیونددهنده همه این رویدادها و بسیاری از رویدادهای تاریخی قبل از 15 خرداد سال 42 و بعد از فتح خرمشهر در ایران و جهان بوده و هنوز هم هست. در این مقاله رابطه تلویزیون با اینگونه حوادث تاریخی بررسی میشود.
عملکرد تلویزیون در قیام 15 خرداد سال 1342 به دو دلیل قابل اعتنا نیست. اول اینکه در آن ایام فقط امکان فیلمبرداری 16 و 35 میلیمتری در اداره کل سمعی و بصری وجود داشت و بهدلیل حاکمیت حکومت شاهنشاهی که خود را هدف قیام 15 خرداد میدانست تصویربرداریها محدود و جهتدار بود. بیشترین سندی که از آن ایام وجود دارد صداهای ضبط شده روی ضبط صوتهای غیر حرفهای و عکسهایی است که با فناوری آن روز گرفته شده است.
تلویزیون ملی ایران در سال 1346 تاسیس شد و قبل از آن امکان ضبط و پخش اینگونه خبرها تنها در تلویزیون خصوصی میسر بود که آن هم اصولا به این خبر نپرداخت. گزیدهای از این تصاویر در سالهای بعد یعنی قبل از سال 1357 در تلویزیون ملی ایران پخش شد و بعد از پیروزی انقلاب همین تصاویر محدود دستمایه ساخت گزارش و مستندها در سیمای جمهوری اسلامی قرار گرفت.
ورود حضرت امام به کشور در بهمن 1357 بهدلیل حضور انبوه خبرنگاران خارجی در ایران انعکاس وسیع خارجی یافت. همکاران تلویزیونی در آن روز به روایتی که بارها گفته شده است توانستند بخشی از این ورود را مستقیما گزارش کنند که خود همین حرکت تاثیر سیاسی فراوانی بر تحولات جاری در آن روزها گذاشت. گزارش یکی از خبرنگاران انگلیسی از تهران با عنوان «بازگشت آیتالله» در سال 1979 میلادی توانست بهترین جایزه یک گزارش خبری را در جشنوارههای جهانی بهخود اختصاص دهد.
اگر قرار باشد در مورد عملکرد تلویزیون در دوران دفاع مقدس صحبت شود باید به جنبههای گوناگونی از این عملکرد توجه شود. تلویزیون در دوران دفاع مقدس چند وظیفه مهم برعهده داشت، همانگونه که رسانههای فراگیر در همه کشورهای درگیر در جنگ عمل میکنند. شاید مهمترین وظیفه رسانه ملی در آن زمان تبیین چرایی دفاع و ضرورت پیوستن نیروهای توانای کشور به عرصه دفاع مقدس بود.
فراموش نکردهایم که جنگ در یک هماهنگی و همداستانی اعلام نشده بین قدرتهای بزرگ غربی و متحدان عربی آنها بر ایران تحمیل شد. طبعا وقتی جنگ بر ایران تحمیل شد همه رسانههای غربی و حتی عربی در چارچوب همان همداستانی سعی زیادی بر برداشتن مسوولیت آغاز جنگ از دوش صدام داشتند.
باز هم فراموش نکردهایم که این کشورها حتی در شورای امنیت سازمان ملل متحد از صدور قطعنامه یا حتی بیانیه کوتاهی که به نوعی عراق را آغازگر جنگ معرفی کند خودداری کردند. اصرار رسانههای غربی بر این بود که جنگ به دلیل «تحریکات ایران علیه عراق» آغاز شده است. در حالی که این بهانه در هیچ محکمه و مجمع بیطرف و قانونی برای آغازگری جنگ قابل قبول نبود.
اگر قرار بود به دلیل گفتن سخنی، یا گرفتن موضعی جنگی آغاز شود که در دوران جنگ سرد باید هزاران جنگ بین امریکا و شوروی اتفاق میافتاد، آلمان شرقی و غربی به هم تجاوز میکردند و بسیاری کشورهای دیگر که اصولا گرفتار منازعات لفظی و ارزشی هستند به سادگی خاک یکدیگر را اشغال میکردند. از آن گذشته اصولا تحریکی از سوی ایران صورت نگرفته بود و بعدها این حقیقت مورد اعتراف مجامع بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد قرار گرفت.
تلویزیون در روزهای آغازین جنگ صرفا با نقل سریع و صریح مواضع محکم و متقن حضرت امام (ره) بود که تحلیل ایران را از جنگ برای عموم مردم بازگو میکرد. باور عمومی به حضرت امام هم باعث پذیرش این تحلیل و به راه افتادن احساسات مثبت نسبت به امر دفاع از کشور شد.
ماموریت دیگر تلویزیون گزارشات لحظه به لحظه عملیات نظامی در جبههها و ایجاد ارتباط مستمر و نزدیک بین جبههها از یک سو و شهرها و روستاها از سوی دیگر بود. مردم ما در سالهای دفاع مقدس بهگونهای از طریق تلویزیون از جبههها مطلع بودند که خود را در عملیات نظامی فرزندانشان شریک میدانستند.
اما تلویزیون بغداد در آن سالها روزانه بین بیست تا سی دقیقه تصویر مجانی از عملیات نظامی نیروهای صدام به جهان مخابره میکرد و از تلویزیونهای جهان میخواست از این تصاویر مجانا استفاده کنند. این سیاست باعث شده بود که تلویزیونهای جهان در انعکاس هر رویداد مهمی از جنگ از تصاویر اهدایی تلویزیون بغداد استفاده کنند.
متاسفانه در سالهای اولیه جنگ، سیمای جمهوری اسلامی هر چه در بعد داخلی موثر عمل کرد در بعد خارجی انفعالی و گاه نارسا اقدام کرد. در عین حال باید اعتراف کرد که بسیاری از گزارشها و تصاویر تلویزیونی ما که به دست شبکههای خبری خارجی میرسید اصولا مورد اعتنای سردبیران قرار نمیگرفت چرا که از منظر آنها قرار نبود جنگ به روایت ایران انعکاس پیدا کند.
برای مثال در میانه جنگ آن گاه که صدام با هدف تضعیف روحیه مردم ایران اعلام کرد در روز قدس تهران را بمباران خواهد کرد خبر تهدید او در بسیاری از رسانههای غربی و بخصوص در سرویسهای رادیویی فارسی زبان آنها و علیالخصوص در شبکههای رادیو و تلویزیون ضد انقلاب انعکاس وسیعی پیدا کرد. صدا و سیما با ارائه تحلیلهای دقیق و صادقانه دلیل این تبلیغات را با مردم در میان گذاشت. مردم تهران برای خنثی کردن این ترفند حضوری گسترده در خیابانها یافتند که علاوه بر تقویت روحیه رزمندگان در جبههها ابعاد جنگ روانی دشمن را کاملا ضعیف کرد. در آن روز بنا به عرف کار خبری رسانهای باید تصاویر حضور مردم در خیابانها و زیر سایه هواپیماهای عراقی که در آسمان شهر در پرواز بودند انعکاسی جهانی مییافت، اما تقریبا هیچیک از شبکههای تلویزیونی غربی و حتی عربی حاضر به پخش این تصاویر نشدند.
در جریان به اصطلاح «جنگ نفتکشها»، سپس «جنگ شهرها» و حتی کاربرد سلاحهای شیمیایی از سوی عراق علیه ایران نیز همین اتفاقات میافتاد. رادیوها و تلویزیونهای غربی و عربی پیوسته ایران را متهم به آغازگری این گونه حملات میکردند و عراق را تلافیکننده این حملات عنوان میکردند. در حالی که در سالهای بعد و بخصوص در زمانی که صدام کویت را هدف حملات خود قرار داد پردهها فرو افتاد و جهان به آغاز تجاوز، شروع حملات به مناطق مسکونی و دست زدن به جنگ شیمیایی اعتراف کرد. جالب است که رسانههای غربی حملات موشکی عراق را به شهرهای ایران «جنگ شهرها» مینامیدند تا اینگونه القا کنند که حمله به مناطق مسکونی از هر دو سو است. یا حمله هواپیماهای عراقی و سپس فرانسوی به نفتکشها را در خلیج فارس جنگ نفتکشها مینامیدند تا باز هم القای دو طرفه بودن این حملات کنند در حالی که چنین نبود و حمله یکسویه از طرف صدام آغاز میشد.
من در کارنامه تبلیغاتی خارجی سیمای جمهوری اسلامی ایران در طول دفاع مقدس چند نقطه عطف و بسیار مهم را میشناسم. یکی از آنها ساخت برنامهای تلویزیونی از حمله شیمیایی عراق به حلبچه بود که در زمان خود جهان را تکان داد و اجازه نداد متحدان صدام روی این جنایت را بپوشانند.
ماجرا از این قرار بود که تصویربرداران سیما در نزدیکی حلبچه بودند که حمله شیمیایی به این شهر صورت گرفت. این تصویربرداران با دقتی کاملا حرفهای و متعهدانه به تصویربرداری صحنههای فجیع اقدام کردند که در حلبچه اتفاق افتاده بود. به دستور مدیریت وقت سیما براساس این تصاویر تکاندهنده یک برنامه ویژه مستند ساخته شد.
همکاران ما در سیما تمام فروردین آن سال را در سازمان ماندند و این مستند افشاگرانه را تمام کردند. رئیس وقت سازمان نسخههایی از این برنامه مستند را در اختیار نمایندگان دفاتر صداوسیما در خارج از کشور گذاشت تا آن را تکثیر و در اختیار همه شبکههای تلویزیونی معتبر جهان قرار دهند. از سوی دیگر نسخههایی هم مستقیما برای نمایندگان شبکههای تلویزیونی جهان ارسال شد.
مستند حلبچه آنچنان خوب ساخته شده بود که هیچ نقطه تردیدی را برجای نمیگذاشت. فراموش نکنیم که یکی از تهیهکنندگان این مستند به دلیل فشار کار دچار سکته قلبی شد و پس از مدتها معالجه بینتیجه درگذشت. من به یاد دارم در آن ایام تقریبا مهمترین شبکههای تلویزیونی اروپا به پخش قسمتهایی از این مستند اقدام کردند. شاید بتوان ساخت و پخش این مستند را نقطه عطفی در تبلیغات برونمرزی جنگ از سوی سیما دانست.
در طول جنگ برخی خبرنگاران خارجی به ایران سفر میکردند، اما اولویت آنها هرگز توجه به موفقیتهای ایران در صحنه دفاع نبود. هدف آنها پرداختن به مسائل جنبی و دامن زدن به جنگ روانی علیه ایران بود.
فتح خرمشهر نعمتهای فراوانی به همراه داشت. یکی از این نعمتها تغییر نگاه خبرنگاران و شبکههای خبری، رادیویی و تلویزیونی جهان نسبت به جنگ بود. این شبکهها سالها تبلیغ کرده بودند که خرمشهر چشم اسفندیار عراق است و اگر ایران بتواند خرمشهر را پس بگیرد نقشه جنگ دگرگونه خواهد شد. فتح خرمشهر این طلسم را شکست و سخن گفتن از توان و مدیریت بالای جنگ در جبهه ایران را باب کرد.
در روز سوم خرداد به لطف الهی آن اتفاق موعود افتاد. موج درخواست خبرنگاران برای بازدید از خرمشهر به راه افتاد. از این به بعد بود که گزارشها رنگ و بوی دیگری یافت. در عملیات فاو خبرنگاران مشهوری به ایران آمدند و در صحنه عملیات به برتری ایران در جنگ اعتراف کردند. افکار عمومی جهان با دیدن این گزارشها رفتهرفته به فشار خود بر دولتمردان برای دست برداشتن از حمایت از صدام افزودند.
تصویربرداران تلویزیون نقش بسیار مهمی در ثبت این وقایع و انتقال آنان به نظر بینندگان خارجی داشتند. تلویزیون با تدارک تصاویر باارزش از برتریهای نظامی و عملیاتی ایران و ارسال آنها به شبکههای تلویزیونی جهان سهم بسزایی در کسب نظر افکار عمومی جهان بازی کردند که در این میان جا دارد از دهها خبرنگار و تصویربردار سیما که در طول دفاع مقدس به شهادت رسیدند درود فرستاد و از همه آنان که به صف جانبازان، آزادگان و ایثارگران پیوستند قدردانی کرد.
در رحلت حضرت امام خمینی (ره) تلویزین و فناوری تصویر و صدا به کلی تغییر کرده بود. امکان پخش مستقیم ماهوارهای مراسم تشییع حضرت امام (ره) فراهم بود و این مراسم از آغاز در سراسر جهان قابل دریافت و پخش بود. پخش تصاویر این مراسم نگاه مردم جهان را نسبت به پیوند مردم ایران با رهبر فقیدشان تغییر داد. سالها شبکههای تلویزیونی جهان تصاویر ذهنی نادرست و مخدوشی از این رابطه ایجاد کرده بودند که پخش مستقیم این مراسم نشان داد این رابطه مستحکمتر از آن بوده که برای آنها ترسیم شده است.
علیاکبر عبدالرشیدی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد