جستجو در پیام‌های 2 کتاب حوزه کودکان و نوجوانان

واردات فرهنگی،انزوای فرهنگ ایرانی‌

کتاب، همواره یکی از راه‌های انتقال فرهنگ به شمار می‌رفته و این کارکرد را هرگز از دست نخواهد داد و به همین دلیل در دنیای امروز ناشران وظیفه نشر و توزیع کتاب را به عهده دارند، کارکرد آنان در توزیع آثار مکتوب و به تبع آن، انتقال فرهنگ موثرتر از نویسندگان است. از گذشته‌های نسبتا دور، آثار ترجمه‌ای را در حد پنجره‌ای به دنیای دیگر تلقی می‌کرده‌اند، بنابراین باز کردن هر پنجره‌ای را با نسیم یا گردوخاکی که از پشت آن پنجره می‌وزد، معیارسنجی می‌کردند. امروز هم این اتفاق به قوت خود باقی است، با این تفاوت که گاهی ناشران به جای صلاحدیدهای فرهنگی و بومی و پنجره‌شناسی، معیارهای اقتصادی را ملاک می‌گیرند یا در تشخیص پنجره‌ها دچار اشتباه می‌شوند. متن زیر نگاهی دارد به 2 کتاب که از سوی یکی از ناشران دولتی به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۱۶۸۹۱۴

یکی از راه‌های ترویج فرهنگ کتابخوانی در کودکان، انتشار کتاب‌های قصه برای آنهاست. با توجه به فعالیت نویسندگان توانمند داخلی در عرصه ادبیات کودک، ضرورت واردات و ترجمه کتاب به این شکل گسترده و بی‌معیار و متر در این حوزه سوال برانگیز می‌نماید. اگر چه مبادلات فرهنگی می‌تواند به عنوان عامل محرک در پیشرفت و ارتقای سطح این فعالیت‌ها عمل کند، اما اگر این مبادله به دور از نظارت و حساسیت به جریان یکسویه واردات تبدیل شود به مرور موجب رنگ‌باختگی فرهنگ خودی و جایگزینی قصه‌های اصیل ایرانی و اسطوره‌های افسانه‌ای آن با موجودات تخیلی فضایی و زمینه کتاب‌های بیگانه می‌شود که تبعات فرهنگی‌اش، بیگانه‌خواهی است.

بتازگی دفتر کودک و نوجوان مرکز ‌آفرینش‌های ادبی و انتشارات سوره مهر، اقدام به ترجمه و چاپ 2 کتاب قصه برای کودکان کرده است. «قطار و مادربزرگ» عنوان کتابی است از پارل مار و «اُلی و اُکان» نوشته هربرت گونتر که هر دو کتاب توسط کمال بهروزکیا از آلمانی به فارسی برگردانده شده است.

کتاب «قطار و مادربزرگ» داستان «یولی»، پسربچه‌ای است که به دلیل گرفتاری کاری پدر و مادرش به تنهایی با قطار به دیدن خاله و دخترخاله‌اش که در شهر دیگری زندگی می‌کنند می‌رود. یولی دوست دارد در قطار با خانواده‌ای همسفر شود که کودک همسن او داشته باشند تا در طول راه با او بازی کند؛ اما در کوپه‌ای که یک پیرزن مسافر آن است جا پیدا می‌کند؛ یولی از همسفر شدن با یک پیرزن ناراحت است. حادثه گم شدن بلیت یولی و پیدا شدن آن به کمک پیرزن، سردی و سکوت رابطه آن دو را می‌شکند. پیرزن که خود را خانم بروکنر معرفی می‌کند از یولی می‌خواهد او را مادربزرگ صدا بزند. مادربزرگ در طول سفر 2 ساعته‌شان با یادآوری خاطرات دوران کودکی و شیطنت‌های کودکان خود و خواندن شعر و طرح بازی و معما تصورات یولی از همسفر شدن با یک پیرزن را عوض می‌کند.

در «اُلی و اُکان» اُلی پسربچه 7 ساله‌ای است که بچه‌های بزرگ‌تر مدرسه او را اذیت می‌کنند. او آرزو دارد کاش برادر بزرگ‌تری داشت تا او را در مقابل بچه‌های کلاس بالاتر حمایت کند. با آوردن اُکان از پرورشگاه، آرزوی او در داشتن برادر بزرگ‌تر برآورده می‌شود؛ اما اُکان که فقط 2 سال از اُلی بزرگ‌تر است، پسری ساکت، آرام و مودب است. پدر و مادر اُلی توجه زیادی به اُکان دارند. این موضوع حس حسادت اُلی را برمی‌انگیزد. برادر بزرگ‌تری که اُلی تصورش را می‌کرد، برادر دیگری بود تا این‌که یک روز اُکان برخلاف ظاهر آرام و کم‌حرفش با بچه‌های شرور مدرسه در حمایت از اُلی درگیر می‌شود و کم‌کم آن دو راه نزدیک شدن به یکدیگر را پیدا می‌کنند.

ترویج فرهنگ فرزندخواندگی‌

در هر دو کتاب شخصیت‌های اصلی داستان یعنی یولی در کتاب «قطار و مادربزرگ» و اُلی در «اُلی و اُکان» در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرند که کمتر ممکن است یک پسربچه در فرهنگ ایرانی با آن مواجه شود. پدر و مادر اُُکان برایش برادری از پرورشگاه آورده‌اند و او در پذیرش عضو جدید خانواده و ارتباط برقرار کردن با او دچار مشکل شده است. مترجم کتاب در گفتگو با سوره مهراذعان دارد، در این کتاب به نوعی ترویج فرهنگ فرزندخواندگی و رسیدگی به گرفتاری‌های خانوادگی با زبانی کودکانه مطرح می‌شود. ممکن است موضوع فرزندخواندگی با توجه به فرهنگ جامعه آلمان  که دارای میانگین سنی بالا و نرخ رشد جمعیت منفی است ‌ موضوعی در خور توجه باشد. در فرهنگ جامعه آلمانی که زوج‌ها کمتر به داشتن فرزند تمایل دارند پرداختن به‌این موضوع اهمیت دارد درحالی که بنا به اعلام مسوولان وزارت بهداشت و سازمان‌های بهداشت جهانی، نرخ رشد جمعیت کشور ما بالاتر از استانداردهای جهانی بوده و باید برنامه کنترل رشد جمعیت را ادامه داد. بنابراین بستر فرهنگی که موجب خلق این اثر از سوی نویسنده آن شده است با شرایط فرهنگی ما سنخیتی ندارد یا لااقل بسیار دور از ذهن است. انتخاب چنین موضوعاتی که به مشکل فرهنگی کشور خاصی می‌پردازد و جایگاهی برای مطرح شدن در جامعه ما ندارد، دقت نظر و توجه بیشتر ناشران و مترجمان را می‌طلبد بویژه ناشرانی که به نوعی بودجه دولتی دارند و در حفظ میراث ملی و باورهای فرهنگی و بومی وظیفه‌شان سنگین است. ورود برخی کتاب‌های خارجی که مضمون جدیدی را ارائه نکرده و به نکاتی در زندگی کودک می‌پردازند که مشکل اصلی کودکان جامعه ما نیست، ضمن این‌که موجب رکود در بازار کتاب نوشته شده توسط نویسندگان داخلی می‌شود باعث بیگانگی کودکان با فرهنگ مکتوب داخلی می‌گردد. از سوی دیگر، مشکلات داخلی گریبانگیر کودکان ما همچنان باقی می‌ماند.

آموزش احترام به بزرگ‌ترها

«قطار و مادربزرگ» داستان عام و فراگیرتری دارد. پیام داستان به فرهنگ و منطقه جغرافیایی خاصی تعلق ندارد. پیام اصلی قطار و مادربزرگ احترام به بزرگسالان و استفاده از تجربیات آنهاست. کتاب در انتقال این موضوع با دقت زیادی به جزییات روابط کودک با پیرزن می‌پردازد. در کوچک‌ترین رفتارهای کودک در مقابل پیرزن، وی دنبال نشانه‌های احترام یا بی‌توجهی نسبت به او می‌گردد. در بخشی از داستان که کودک می‌خواهد پیرزن را به اسم خطاب کند، با ظرافت به آموزش کودک برای حرمت نهادن به افراد مسن می‌پردازد. در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: پیرزن شیرینی بزرگی به یولی می‌دهد و با افتخار می‌گوید: خودم پخته‌ام. اسم من بروکنر است؛ خانم بروکنر. می‌توانی «تو» خطاب کنی. فکر کن که مادربزرگت هستم. یولی شروع به حرف زدن می‌کند و می‌گوید: «خانم بروکنر، تو هم....»، حس می‌کند «خانم» با «تو» جور در نمی‌آید و خنده‌دار به نظر می‌رسد برای همین حرف خود را ناتمام می‌گذارد.
خانم بروکنر متوجه می‌شود و می‌گوید: «بهتر است به من مادر بزرگ بگویی، راحت‌تر است.» صفحه 23
 در این کتاب هم شخصیت اصلی یعنی یولی که پسربچه‌ای خردسال بیش نیست به تنهایی با قطار از شهری به شهر دیگر می‌رود. در خود کتاب هم پذیرش این موضوع از طرف مادر با تعجب یولی همراه است. او فکر نمی‌کند پیشنهاد مسافرت تنهایی با قطار از طرف مادرش جدی گرفته شود. یولی می‌پرسد: «چطور به مونیخ بروم؟» مادر می‌گوید: «خودت که گفتی با قطار». یولی به فکر فرو می‌رود و می‌پرسد: «چه کسی همراهم می‌آید؟» و مادر می‌گوید: «هیچ کس». یولی تکرار می‌کند: «هیچ کس؟ تنها که نمی‌توانم به مونیخ بروم.» صفحه 8
در واقع نویسنده به نوعی نپذیرفتن این موضوع را ازجانب خواننده ابراز می‌کند، ولی به منظور ادامه قصه و رسیدن به پیام اصلی، شخصیت اصلی را در آن موقعیت قرار می‌دهد. کتاب به آموزش ارتباط صحیح کودک با بزرگسالان و توجه و احترام به افراد مسن اهمیت زیادی می‌دهد، اما مترجمان و ناشران باید به ‌این نکته توجه کنند که در انتخاب‌های خود اصل باورپذیری داستان را فدای پیام قصه نکرده و با دقت و وسواس بیشتری عمل کنند.

تصویرگری خیال‌انگیز

نکته قابل توجه در هر دو کتاب، تصویرگری زیبا و بسیار ساده آن است. فرانتس ویتکامپ در قطار و مادربزرگ و پتراپروبست در اُلی و اُکان با خلق تصاویر ساده و استفاده از سایه‌روشن‌ها بدون به‌کارگیری رنگ‌آمیزی پیچیده و رنگارنگ قوه تخیل کودک را برمی‌انگیزد. موضوع مهمی‌ که در تصاویر هر دو کتاب جلب توجه می‌کند پس‌زمینه‌های خلوت آن و پرداختن به موضوع اصلی بدون حضور عناصر اضافی در نقاشی‌هاست. تصاویری که از پراکندگی ذهن کودک جلوگیری کرده و با القای نوعی آرامش، ذهن کودک را متوجه ارتباط داستان و تصاویر کتاب می‌کند.

شاید بتوان برجسته‌ترین و ارزشمندترین نکته را در انتخاب  هر دو کتاب برای ترجمه، تصویرگری آن دانست. تصاویر هر دو کتاب از نظر به‌کارگیری الگوی تصویرگری آنقدر به هم نزدیک هستند که در یک نگاه چنین به نظر می‌رسد که هر دو کتاب توسط  یک نفر به تصویر کشیده شده‌اند.  نکته‌ای که در پس این تشابه نهفته است، وجود یک سبک خاص تصویرگری در عرصه کتاب کودک است که در هر دو کتاب رعایت شده است. روشی که پیروان آن با به‌کارگیری اصول خاص و رعایت یکسری قواعد، تصاویری می‌آفرینند که در عین سادگی ضمن جذابیت در کتاب و ترغیب کودک به خواندن آن، داستان کتاب را به صورت مصور بیان می‌کند. این موارد موضوع‌های مهمی‌ هستند که از دید تصویرگران کتاب کودک در کشور ما پنهان مانده است. هم اکنون تصویرگری کتاب کودک ما از کارتون‌های خارجی که اکثرا تولید کمپانی‌های ژاپنی است، متاثر است. تصاویری که نه از لحاظ پوشش ظاهری و رنگ چشم و مو با کودکان ما قرابتی دارد و نه فضای خانه و خیابان‌ آن با فرهنگ ما سازگار است. دختران و پسران  نقاشی شده در این کتاب‌ها با چشمان درشت سبز و آبی و موهای بور و پاپیون درشت روی آن، به‌جای قهرمان ایرانی قصه کتاب، شخصیت‌های کارتونی را بیشتر برای کودکان ما تداعی می‌کند. تصویرگران کتاب کودک می‌توانند از ورود کتاب‌های خارجی به بازار کتاب بهره جسته و با تامل و تحقیق در شیوه به‌کار رفته در آنها، تحولی در تصویرگری کتاب کودک بیافرینند و موجب ارتقای کیفی کتاب‌های کودکان شوند. در حالی که بسیاری از ناشران ما به دلیل نداشتن کارشناسان خبره و رعایت صرفه‌جویی‌های بی‌مورد با الگوسازی‌های نامناسب، تصویرگران داخلی را به سمت تقلید محض از تصویرهای بیگانه با نشانه‌های غیر ایرانی سوق می‌دهند.

کتاب «قطار و مادربزرگ» و «اُلی و اُکان» هریک در 44 صفحه و قیمت 650 تومان برای گروه سنی ج تالیف و ترجمه شده است.

جوایز بین‌المللی، ملاک انتخاب‌

بتازگی شاهد استقبال موسسات و نهادهای فرهنگی از ترجمه و چاپ کتاب‌های برگزیده جشنواره‌های خارجی هستیم. ممکن است مردم عادی جامعه که اطلاعات کارشناسی و تخصصی در یک حوزه ادبی یا هنری ندارند یک فیلم را به صرف داشتن جایزه از فلان جشنواره خارجی، برای تماشا انتخاب یا این‌که کتابی را براساس برگزیده شدن در یک نمایشگاه خارجی مطالعه کنند.

اما اگر این موضوع ملاک انتخاب اثر ادبی  از سوی عوامل ترجمه و چاپ آن شود، پذیرفتنی نیست. اگر چه نمی‌توان این حقیقت را انکار کرد که کسب جوایز بین‌المللی در انتخاب شدن از سوی مخاطب تاثیر زیادی دارد، اما آنچه که باید از سوی کارشناسان داخلی مورد توجه قرار گیرد معیارهای یک جشنواره برای برگزیدن آن اثر است، چرا که بسیاری از جشنواره‌های خارجی، آثاری را که براساس اهداف برگزارکنندگان آن باشد، مورد توجه قرار داده و به عنوان آثار برتر معرفی می‌کنند و دیگر آثار که پیام آنها در مسیر اهداف جشنواره نباشند در سایه آثار منتخب قرار می‌گیرند. مترجم این دو کتاب در گفتگویی با سوره مهر اظهار کرده است که دغدغه اصلی او برای انتخاب کتاب‌های کودکان و نوجوانان، پیام‌های اخلاقی و اجتماعی است که با توجه به فرهنگ زبان مقصد انتخاب می‌کند. اگرچه به اعتقاد مترجم، پیام اخلاقی و اجتماعی کتاب، ملاک گزینش وی در ترجمه بوده است، اما با توجه به محتوای هر دو کتاب  به نظر می‌رسد دارا بودن جایزه ادبیات کودکان وزارت فرهنگ آلمان، عنصر پررنگ‌تری در انتخاب شدن آنها برای ترجمه بوده است.

فاطمه زاهدی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها