ابرتورم‌؛ دور از ذهن یا محتمل؟

ابر‌تورم در کشورهای دیگر رخ داده که در ایران هم می‌تواند اتفاق بیفتد و نباید احتمال وقوع آن را نادیده گرفت‌؛ البته در شرایط فعلی این احتمال بسیار بالا نیست. ابرتورم پدیده عجیب و غریبی نیست.در بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین اتفاق افتاده و حتی در کشوری مثل آلمان، با همه قدرت اقتصادی که در گذشته داشته و دارد، در فاصله بین دو جنگ جهانی اول و دوم، چنین تجربه‌ای وجود داشته است‌؛ بنابراین ابرتورم می‌تواند رخ بدهد و نباید احتمال وقوع آن را دست‌کم گرفت.
کد خبر: ۱۵۳۴۳۶۱
نویسنده کامران ندری | کارشناس اقتصادی
 
حتی شاید ترس از ابرتورم، تا حدی هم مفید باشد‌؛ چون مارا به فکر وادار می‌کند و باعث می‌شود تلاش کنیم با اصلاحات، همین حالا مانع وقوع چنین فاجعه‌ای در اقتصاد ایران شویم. با شرایط اکنون، گرچه احتمال آن بسیار بالا نیست اما به نظرم در حال حاضر این احتمال نسبت به سال‌های گذشته بیشتر شده است.  عوامل متعددی در شکل‌گیری تورم بالا در اقتصاد ایران نقش دارند که از تحریم‌ها گرفته تا راهبردهای غلط، ساختار مالکیتی ضعیف (نبود بخش خصوصی واقعی در کنار وجود یک بخش دولتی فربه و یک بخش عمومی غیردولتی فربه‌تر)، تصمیم‌گیری‌های ناصحیح، کسری بودجه بالا، عدم استقلال بانک مرکزی، نبود شفافیت در تصمیمات دولتی و فقدان پاسخگویی، همه و همه به‌مرور زمان اعتماد عمومی به حاکمیت را کاهش داده‌اند.  به‌طور عمده مساله ابرتورم، یک مساله روانی است و به انتظارات تورمی برمی‌گرد‌؛ یعنی مردم اعتماد خود به نماد اصلی اقتصادی یک کشور که پول ملی آن کشور است را از دست می‌دهند و تلاش می‌کنند پول را از خود دور کرده و به‌جای آن دارایی‌های دیگری را نگهداری کنند. وقتی کسی نخواهد پول نگه دارد، ارزش آن پول به صفر میل می‌کند و قیمت کالاها در واحد آن پول به‌سمت بی‌نهایت حرکت می‌کند.  دولت توانایی مالی لازم برای تامین هزینه‌ها را ندارد و کسری بودجه روزبه‌روز در حال افزایش است. در نتیجه، دولت ناچار به پولی‌سازی کسری بودجه می‌شود‌؛ یعنی خلق پول. در حال حاضر رشد نقدینگی در حدود ۴۰ درصد قرار دارد که در مقایسه با اندازه اقتصاد و رشد اقتصادی کشور، این عدد بالا محسوب می‌شود.  با این حال، هنوز به مرحله‌ای نرسیده‌ایم که اقتصاد وارد فاز ابرتورم شود اما جو روانی را نباید دست‌کم گرفت. 
در چنین شرایطی، دارایی‌های ریالی مانند سپرده‌های بانکی و اوراق بدهی دولتی، به‌تدریج ارزش خود را از دست می‌دهند. در همین حوزه تصمیم‌های نادرستی گرفته شده است از جمله این‌که نرخ بهره اسمی ثابت مانده؛ نرخی که بازدهی دارایی‌های ریالی را تعیین می‌کند. وقتی بازدهی ریال از بازدهی طلا کمتر باشد، طبیعی است که مردم سپرده‌های ریالی خود را به طلا، ارز و سایر دارایی‌ها تبدیل کنند. این سیاست‌های نادرست، در کنار عوامل دیگر، به تشدید بی‌اعتمادی دامن زده است.  عوامل افزایش‌دهنده بی‌اعتمادی در اقتصاد فعال هستند‌؛ بی‌توجهی سیاستمداران وجود دارد‌؛ و از همه مهم‌تر، در ساختار حکمرانی چرخش قدرت، شفافیت و پاسخگویی دیده نمی‌شود. فروپاشی پولی یعنی ارزش پول به صفر برسد و زمانی که کسی نخواهد پول ملی را نگه دارد، ارزش آن به‌طور طبیعی کاهش می‌یابد و اقتصاد به سمت تورم بالا و در نهایت ابرتورم حرکت می‌کند.  
در مجموع، احتمال وقوع ابر تورم نسبت به گذشته افزایش یافته و این اولین هشدار در این زمینه نیست. پیش از این نیز درباره ابر تورم هشدار داده شده و اکنون بیش از گذشته باید در این زمینه هوشیار بود.  اگر سبک حکمرانی به همین شکل ادامه پیدا کند و دولت نتواند با اصلاح راهبردها، کاهش هزینه‌های تحمیلی به مردم و انجام اصلاحات اداری، مسیر فعلی را تغییر دهد، اقتصاد ایران روزبه‌روز به ابرتورم نزدیک‌تر خواهد شد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها