الزامات آموزش سواد رسانه‌ای دیجیتال

فرهنگ شفاهی درجامعه ما،از جایگاه برجسته‌ای برخوردار است. این ویژگی ریشه درسنت اسلامی وپیوندهای میان‌فردی نیرومندی دارد که از دیرباز بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ ایرانی به شمارمی‌رود.ازهمین رو،بخش قابل‌توجهی از اخبار، تحلیل‌ها وگزارش‌ها درمیان افراد به‌صورت مستقیم و شفاهی مبادله می‌شود.
کد خبر: ۱۵۲۶۳۳۶
 
با این حال، در سال‌های اخیر فضای مجازی وگسترش استفاده ازتلفن‌های هوشمند،سبب شده بخشی ازاین ارتباطات شفاهی و حتی تعاملات کلامی، نوشتاری و تصویری، به بسترهای دیجیتال منتقل شود. امروزه در کنار سکوها و پیام‌رسان‌های ایرانی، پیام‌رسان‌ها و اپلیکیشن‌های خارجی نیز دراین عرصه فعال ‌هستند و خدمات متنوعی را به کاربران ارائه می‌کنند.
به بیان دیگر، ارتباطات شفاهی در جامعه ما گسترش یافته و اکنون هر فرد می‌تواند به‌راحتی پیامی را برای میلیون‌ها نفر ارسال کند اما تشخیص درستی این پیام، برعهده‌ دریافت‌کننده است. از سوی دیگر، فرستنده نیز به‌عنوان یک انسان ایرانی، مسلمان و متعهد به امنیت جامعه‌ خود، باید درک کند که انتشار هر مطلبی می‌تواند پیامدهایی به همراه داشته باشد و در برخی موارد، خساراتی را به جامعه و خانواده‌ها وارد کند.
حتی اگر این روند آسیب مستقیمی به افرادوارد نکند، دو سویه متفاوت دارد.سویه مثبت آن این است که بر اساس آمارهای رسمی، حدود ۷۰ میلیون نفر در کشور با استفاده از تلفن‌های هوشمند خود می‌توانند وارد فضای مجازی شوند. این امر فرصت ارزشمندی فراهم کرده است تا بتوانیم در این فضا آموزش دهیم، تعلیم ارائه کنیم، سرگرمی فراهم آوریم و امکان تفریح را گسترش دهیم اما از سوی دیگر، متأسفانه به دلیل خدمات گسترده‌تر و متنوع‌تری که اپلیکیشن‌های خارجی ارائه می‌کنند، بسیاری از کاربران به جای استفاده از انواع داخلی، به سمت انواع خارجی گرایش پیدا می‌کنند.
در این میان، سکوهای خارجی هیچ‌گاه به نفع مردم ما عمل نمی‌کنند. فضای به‌ظاهر آزادی که در کشورهای اروپایی و آمریکایی وجود دارد، اساسا با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما هم‌خوانی ندارد. این سکوها تأثیراتی بر جامعه ما می‌گذارند که می‌توان آنها را در قالب آسیب‌های اجتماعی، فرهنگی، دینی و حتی سیاسی دسته‌بندی کرد. در نهایت، این تأثیرات به تغییر تدریجی هویت منجر می‌شوند. اگر درنظربگیریم که بخش بزرگی ازکاربران این فضا، نوجوانان، کودکان و جوانان کشور هستند که ساعات زیادی از روز را دراین محیط سپری می‌کنند، درآن صورت باید پذیرفت که هرگونه آسیب به هویت آنان، در واقع آسیب به آینده جامعه است. تضعیف هویت نسل جوان می‌تواند در آینده خساراتی جبران‌ناپذیر برای کل جامعه به همراه داشته باشد. حال سوال این است؛ چه باید کرد؟
به نظر می‌رسد همان‌گونه که خواندن و نوشتن نیازمند سواد است، حضور در فضای مجازی نیز به نوعی سواد خاص خود احتیاج دارد. ما باید در این فضا باسواد باشیم؛ یعنی بدانیم چگونه از آن استفاده کنیم و چه میزان زمانی را به آن اختصاص دهیم. گاهی مصرف بی‌رویه رسانه‌ای موجب می‌شود فرد به فضای مجازی اعتیاد پیدا کند. اگر اعتیاد را به معنای استفاده بیش از اندازه از هر چیز بدانیم، به‌گونه‌ای که موجب اختلال در جسم یا رفتار فرد شود، در این صورت می‌توان گفت فرد معتاد است؛ نه لزوما به مواد مخدر بلکه حتی به فضای مجازی. زمانی که فرد بخش عمده‌ای از ساعات زندگی خود را در این فضا می‌گذراند و داده‌ها و اطلاعات دیجیتال را بدون آگاهی و مهارت لازم دریافت می‌کند، در واقع درگیر نوعی وابستگی و ناآگاهی رسانه‌ای شده است.
به بیان دیگر، چنین فردی هم خود دچار آسیب می‌شود وهم از انجام فعالیت‌های روزمره زندگی بازمی‌ماند. در واقع چنین فردی وقتی بیش از اندازه درفضای مجازی حضور دارد، معمولا کتاب نمی‌خواند، روزنامه مطالعه نمی‌کند و اگر دانشجو باشد، حتی ممکن است همه کارهای خود را به هوش مصنوعی بسپارد. در چنین شرایطی، جای تفکر چه می‌شود؟ انسان باید بتواند بیندیشد، خلاق باشد و قدرت نقد و تحلیل داشته باشد. البته، هوش مصنوعی هرگز نمی‌تواند جای انسان را بگیرد؛ همان‌گونه که انسان نیز بدون برخورداری از معرفت انسانی و سواد رسانه‌ای، قادر نیست به‌درستی از هوش مصنوعی یا سکوهای ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی بهره‌مند شود. 
اکنون این پرسش مطرح می‌شود که چگونه می‌توان سواد رسانه‌ای را گسترش داد؟ بی‌تردید، این کار تنها از عهده دولت برنمی‌آید. در بسیاری از کشورهای اروپایی، به‌ویژه کشورهای پیشرفته، این امر به‌صورت یک نهضت مردمی دنبال می‌شود؛ به این معنا که آموزش سواد رسانه‌ای از دوره کودکستان، دبستان و دبیرستان آغاز می‌شود. ما نیز باید همین مسیر را طی کنیم؛ یعنی از کودکستان تا دبیرستان آموزش سواد رسانه‌ای را مورد توجه قرار دهیم. با این حال، نباید از نسل بزرگسال جامعه غافل شد؛ نسلی که بخش قابل‌توجهی از آنان در محیط‌هایی مانند مساجد حضور دارند. در این میان، امامان جماعت، به‌ویژه در نمازهای جمعه، می‌توانند نقش مؤثری ایفا کنند. آنان می‌توانند خود این دانش را فراگیرند و سپس به دیگران منتقل کنند تا به تدریج سطح سواد رسانه‌ای در جامعه افزایش یابد. همچنین امامان جماعت می‌توانند از مخاطبان خود بخواهند که به‌عنوان نوعی عبادت، این سواد را در درون خانواده یا میان دوستان خود گسترش دهند.در کنار این تلاش مردمی، دولت نیز وظیفه‌ای حمایتی بر عهده دارد اما نباید انتظار داشت که آموزش سواد دیجیتال و رسانه‌ای به طور کامل توسط دولت انجام شود. سواد دیجیتال زیرمجموعه‌ای از سواد رسانه‌ای است و اهمیت بسیاری دارد. خوشبختانه در ایران، انجمن‌های متعددی در این حوزه شکل گرفته‌اند. نخستین انجمن غیردولتی اما مورد حمایت دولت، «انجمن ملی سواد رسانه‌ای ایران» است که تاکنون حدود۳۰۰مدرس را آموزش داده است. هدف از این آموزش‌ها آن است که کاربران ایرانی در برابر آسیب‌هایی که ممکن است به جسم، جان یا روح آنها وارد شود، ایمن‌سازی شوند و بتوانند حضور آگاهانه‌تر و مسئولانه‌تری در فضای مجازی داشته باشند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها