جوانان از مسئولان جلوترند

واقع‌بینی عمیقی که در گذشته تاریخی ملت ما رخ داده بود، اساس شکل‌گیری انقلاب اسلامی شد. این که یک نظام مبتنی بر استبداد و اشرافی‌گری و فاصله گرفتن از مردم، به‌خصوص در سده اخیر همچنین قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام سیاسی، شدیدا وابسته به نظام سلطه بود که این واقعیت تلخ دیگری است که در روح و جان ملت ما سایه انداخته و البته با روحیات ملت ما ناسازگار بود. 
کد خبر: ۱۴۹۵۱۶۱
نویسنده دکتر علی ذوعلم | استاد دانشگاه
 
به عبارتی، یک تناقض جدی بین این واقعیت‌های ملموس وجود داشت. از این منظر؛ واقعیت جاری در بین مردم ما، همانا واقعیت ایمان توحیدی و اعتقاد به قرآن و اهل‌بیت (ع) و نگاه الهی به حیات و زندگی بود که همین خود به خود، روحیه مقاومت و ایستادگی را در برابر باطل و نظام سلطه ایجاد و تقویت می‌کرد.
 در واقع یک تعارض آشکار بین واقعیت تلخ «نظام سیاسی استبدادی» و شاهنشاهی با «واقعیت فرهنگی و ایمانی جامعه ما» که روح جامعه ما را تشکیل می‌داد، به‌وضوح دیده می‌شد. 
چنین نیست که در فرهنگ و رفتار جامعه ما کاستی و خللی وجود نداشته یا در جامعه ما هیچ کار مثبتی در دوران‌های قبل صورت نپذیرفته بلکه وابستگی، فساد و همسویی با منافع بیگانگان، جریان غالب در نظام سیاسی - استبدادی قبل از انقلاب بود.
از سوی دیگر، روح حاکم در جامعه ما ایمانی، اسلامی و توحیدی بود که در سنت‌ها و آیین‌‌هایی مثل عاشورا، ماه رمضان، کارهای روزانه و ابعاد فرهنگی و معرفتی خودش را نشان می‌داد.
 انقلاب اسلامی این تضاد را در راستای منافع مردم، فرهنگ و جامعه حل کرد. به این معنا که امام خمینی رضوان‌الله تعالی‌علیه با درک عمیق از این دو واقعیت بود که شعار مردم‌سالاری دینی و نظام جمهوری اسلامی را مطرح کردند و توانستند، نظام استبدادی را با کمک مردم درهم بشکنند.
 بنابراین روح انقلاب اسلامی، واقعا روح مردمی و روح فرهنگی است که در روند سالیان انقلاب اسلامی و در مقاطع حساس تجلی یافته و خودش را بروز داده است؛ البته فراتر از رویدادهای ظاهری با رقابت‌های سیاسی و جناحی یا فراتر از برخی بدفهمی‌ها و کژ‌رفتاری‌ها در نظام رفتاری حکمرانی. همچنین روح انقلاب اسلامی، این واقعیت را نشان داده که مردم همواره با نگاه معنوی و توحیدی به جامعه نگاه می‌کنند و در دیدگاه آنها تعهدی عمیق و توحیدی وجود دارد و متجلی است.
بنابراین بیانیه گام دوم در چهلمین سال انقلاب به این واقعیت توجه کرده که مردم ما به دنبال تعالی و پیشرفتی مبتنی بر استقلال و عزت ملی همراه با حفظ معنویت و اخلاق اسلامی هستند؛ به دیگر عبارت در بیانیه گام دوم، همین مسیری ترسیم و بازگویی شده که مردم از آغاز به دنبال آن بوده‌اند.
درواقع بیانیه گام دوم از رهگذر همین بازگویی و بازخوانی است که هویت اصلی انقلاب اسلامی را به طور بنیادین مورد بررسی قرار داده، ضمن این‌که به برخی تجربه‌های تلخ اشاره‌هایی کرده که می‌تواند برای آینده ما درس عبرت باشد و مسیر حرکت عمومی جامعه را برای آینده به گونه‌ای ترسیم کرده که می‌تواند تحول‌ بیافریند و پیشرفت ماندگار و جامع و عمیق را رقم بزند.
 در این شش‌ سال بعد از صدور «بیانیه گام دوم انقلاب» متاسفانه مجموعه‌های دیوانی کشور و دستگاه‌های رسمی کشور به مضامین و مقاصد بیانیه، کمتر توجه بایسته داشته‌اند؛ در حالی که جوانان و فعالان تحول‌خواه در جامعه از بیانیه، استقبال عملی کردند. همچنین واقعا برای جهت‌گیری و شکل‌گیری «حلقه‌های میانی» و زمینه‌سازی برای کنشگری فعال همه مردم و به‌خصوص جوانان، زمینه‌سازی لازم صورت گرفته به همین جهت برای جمع‌بندی می‌توان گفت: جوانان در استقبال و پاسخ عملی به بیانیه گام دوم از مسئولان جلوتر هستند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها