تکنیک های علمی و موثر برای تقویت حواس پنجگانه

تکنیک تقویت حواس پنجگانه برای تمام سنین

و نخ به نخ دهنم دود است

پیش از این معتاد فحش بود. چه به شوخی چه جدی. بین معتاد سیگار و هر دخانیات سنگین‌تری هم فرق نبود. می‌گفتند سیگار بکشی تا تهش می‌روی. از نظر علمی هم حرف درستی بود. نیکوتین مغز را شرطی می‌کند تا برای لذت به آن وابسته شود. رفته رفته، نیکوتین سیگار هم برای فرد کافی نیست و بعد از یک نخ و یک پاکت، می‌رود سراغ گزینه‌های قوی‌تر.
پیش از این معتاد فحش بود. چه به شوخی چه جدی. بین معتاد سیگار و هر دخانیات سنگین‌تری هم فرق نبود. می‌گفتند سیگار بکشی تا تهش می‌روی. از نظر علمی هم حرف درستی بود. نیکوتین مغز را شرطی می‌کند تا برای لذت به آن وابسته شود. رفته رفته، نیکوتین سیگار هم برای فرد کافی نیست و بعد از یک نخ و یک پاکت، می‌رود سراغ گزینه‌های قوی‌تر.
کد خبر: ۱۴۹۱۰۱۲
نویسنده فاطمه پورابراهیم - نوجوانه
 
نیکوتین بیشتر، لذت بیشتر. البته از جایی به بعد بحث لذت نیست و نیکوتین فقط برای رفع حال بد است. این فرآیند عجیب و غریب که یک نخ سیگار برای آدم می‌سازد، مسریست که به مثابه‌ یک گزینه جلوی پای همه‌ی نوجوان‌ها بوده است. چند وقت پیش آماری اعلام شد که خبر می‌داد سن شروع مصرف سیگاربه ۹ سال رسیده است.یعنی بچه‌های دبستانی.این آمار حاصل وضعیتی معلوم‌الحال است که در دور و اطراف دیده می‌شود. وضعیتی که انگار تمام مقدمات سیگاری شدن افراد جامعه را فراهم کرده است. طوری که انگار بجز آن عکس ریه‌ آدم سیگاری روی پاکت آن،همه چیز اندر مزایای سیگار است. به این بهانه، در این شماره از نوجوانه رفتیم سراغ بعضی از عوامل مهم این پدیده. هرچند که شیوع سیگار، یک سر است و هزار سودا و شده مثل حکایت فیل در تاریکی! 

بازی دبستانی‌ها
چندی پیش برای ضبط یک محتوای رسانه‌ای به یکی از پارک‌های تهران رفته بودیم. دوربین و نور و صدا را که چک کردیم، وقت پیدا کردن مصاحبه شونده‌ها بود. ساعت تعطیلی مدارس بود و اکثر کیس‌هایی که توی پارک چرخ می‌زدند بازه تحصیلی دبستان دوره دوم بودند. چیزی که دیدنش برایمان غیر‌منتظره بود، سیگارهایی بود که توی دست تعدادی از بچه‌های دبستانی روشن می‌شد. کسانی که حتی ما آنها را نوجوان حساب نمی‌کنیم. البته نه فقط ما طبق آمار سازمان بهداشت جهانی این طور است. چندی پیش معاون بهداشت دانشگاه شهید بهشتی تهران در یک آمار سهمگین، اطلاع داد که سن شروع استعمال دخانیات پایین آمده و به ۹ سال رسیده است. چند سال پیش وقتی حرف ازسیگار می‌شد، متولیان فرهنگی به فکر جوانان بودند. کسانی که بیشتر با نوجوانان سر و کار داشتند تلاش می‌کردند این رده را هم در دغدغه‌های مسئولان جا بدهند.سال‌ها طول کشید تا گوش شنوایی پیدا شد و حالا رده سنی مصرف سیگار به کودکان رسیده! مسائل نوجوانان و جوانان دارند با کودکان مشترک می‌شوند و سیاست‌گذاری‌های کلان و جزء هنوز به همان منوال دارد پیش می‌رود. نوجوانه‌ای که باید از شیوع مصرف سیگار بین نوجوانان می‌نوشت اکنون دارد درمورد بچه‌های ۹ سال قلم می‌زند. آسیب‌شناسی این امر چه پیچیده باشد و چه آسان، قدم‌های اولیه مشخص است. عوامل مهم عیان است. چیزی که کم دیده می‌شود، همتی برای برطرف کردن آ‌نهاست.«به جای کافه، دور هم تو پارک جمع می‌شیم، یه نخ سیگار می‌کشیم.» این حرف یکی از نوجوانان بود در مصاحبه‌ای که در فضای مجازی پخش شده. ساده‌انگاری نیست اگر بگوییم قیمت پایین سیگار، یکی از دلایل جذب نوجوانان و جوانان است.طبق میانگین جهانی مالیات بر سیگار حدود ۸۰ درصد قیمت هر پاکت است، در حالی که این میزان در ایران فقط حدود ۲۰ درصد است. طبق گزارش خبرگزاری‌ها: «در سال جاری مالیات هر نخ سیگار تولید داخل با افزایش ۱۵ درصدی نسبت به سال گذشته ۵۷ تومان و ۵ ریال، سیگار تولید داخل با نشان خارجی ۱۲۵ تومان و سیگار خارجی ۱۲۰۰تومان تعیین شده است.»درواقع مالیاتی که دولت‌ها روی دخانیات گذاشته‌اند از دو نوع است.هدف این است که از هر راهی که وجود دارد قیمت این محصول بالا برده شود.مالیات دخانیات در دسته‌بندی مالیات‌های غیرمستقیم و همچنین مالیات بر ارزش افزوده است که مانند مالیات حقوق و عوارض گمرکی و همچنین مالیات بر مصرف پرداخت می‌شود. تنها نوعی از گرانی که عموم جامعه از آن راضی هستند. چرا که قیمت بالای سیگار، راهی برای کمتر مصرف شدن آن در جامعه است.با وجود این همه قانون مختلف، همچنان وارد کردن اجناس قاچاق راه در‌رویی برای فرار از پرداخت است. در واقع تا وقتی راه‌های فرار مالیاتی باز است، روز از نو و روزی از نو! همچنان دور هم چند نخ سیگار کشیدن، از یک قهوه خوردن کم خرج‌تر است. جوری که هر نوجوانی ازهر طبقه اجتماعی به راحتی می‌تواند به طور روتین، آن را خریداری کند.آن هم بدون این که فشاری به جیبش بیاید. خریدن چیزی که بیش از ۹۳د‌رصدسرطان‌های اوروفارینژیال _سرطان حلقی-دهانی_ در اثر مصرف آن رخ می‌دهد. سیگار خریدن خرجی شده است که به هر دخلی می‌آید!

تجربه در دل خانواده
از دورانی که به طور معمول پدرها به خاطر بوی بد سیگار پیراهن پسرانشان سیلی به صورتشان می‌زدند و مادرها به زاری و التماس می‌افتادند که ترکشان بدهند به کجا رسیده‌ایم؟ به روزگاری که نوجوان‌ها اولین نخ سیگارشان را با خانواده می‌کشند. نمی‌توان آمار استخراج کرد که چند درصد پدرو مادرها از سیگاری بودن بچه‌هایشان خبر دارند. چند نفر تلاش می‌کنند جوانشان را ترک بدهند و چه تعداد کاری به کارشان ندارند. فضای مجازی نیز جای قابل استنادی برای اعلام واقع و فکت دادن نیست. اما اگر جزو خانواده‌های فرهیخته باشید و کمی از دایره‌ امن‌تان بیرون بروید می‌بینید که چقدر خانواده‌ها پیش روی فرزندانشان سیگار می‌کشند. روی میز خانه‌شان جاسیگاری است. کنارعسلی فندک گذاشته شده.روش‌های تربیتی ازسیلی و التماس رسیده به «بگذار امتحان کند.» و «جلوی رویم بکشد بهتر است تا قایمکی بکشد.» درست است که کنترل و نظارت مستقیم، تعقیب کردن، کارآگاه بازی درآوردن، دور ریختن سیگار از جیب یا از بین وسایل شخصی و به طور کلی رفتارهای غافلگیرکننده تاثیری روی نوجوان نخواهد گذاشت اما مهم‌ترین مسئولیت پدر و مادر، نگه داشتن تابوی دخانیات در خانواده است. باید با نوجوان گفت‌و‌گو کرد. در جهت شناسایی انگیزه‌ها و دلایلش تلاش کرد. اما این شنیدن نباید با تایید همراه باشد. بین همدلی و همراهی مرزی باریک است که والدین این نسل آن را گم می‌کنند. فارغ از خانواده‌هایی که امر تربیت فرزند برایشان جدی نیست و زیر مسئولیتش قرار نمی‌گیرند، خانواده‌هایی هستند که می‌خواهند خلاف تایپ والد سیلی‌زن عمل کنند و این می‌شود که گاهی پدرها را کنار فرزندشان در حال سیگار کشیدن می‌بینیم و مادرها را با آرامش، در حال شستن لباس‌های بد بوی فرزندش. شاید والدین باور نکنند ولی عدم رضایت آنها تاثیر بیشتری از آن چه تصور می‌کنند بر فرزندشان خواهد گذاشت. پس اگر از والدین هستید و این مطلب را می‌خوانید بدانید که نباید از نه گفتن به این رفتار فرزندتان بترسید. 

دم دست‌ترین محصول
هر پنجشنبه، زمانی که ضمیمه نوجوانه چاپ می‌شود، مخاطب‌ها پیام می‌دهند که از کجا می‌توان نوجوانه خرید؟ جواب همیشه یک مورد است:«دکه‌های سراسر ایران.» اما این پاسخ کمی اغراق درون خودش دارد. چندبار که به دکه‌های مختلف برای خرید جام‌جم سر زده‌ام متوجه شده‌ام تمام دکه‌ها هم روزنامه و نشریه و مجله نمی‌فروشند. نه روزنامه و نه هیچ محصول دیگری در «تمام» دکه‌ها پیدا نمی‌شود. مگر محصولی به نام سیگار! سیگار در هر دکه‌ دور افتاده‌ای که داخلش آب معدنی هم نیست، دردسترس است. کافیست باران ببارد؛ شیطان در گوشت وز وز کند؛ اراده کنی تا در چشم به هم زدنی یک نخ سیگار در دستانت باشد. بی هیچ دردسر و کند و کاوی! در هر حال وقتی سالانه حدود میلیون‌ها نخ سیگار در کشور تولید می‌شود، انتظاری جز این هم نمی‌رود. گذشته از سیگار، دخانیات به صنعتی تبدیل شده که کالای جانبی آن نیز پر رونق شده است. از جعبه سیگار گرفته تا سیگار گیر و فندک سیگار و جا‌سیگاری و سیگار خاموش کن...‌. یعنی شما اگر دختر بچه‌ای با روحیه‌‌ای لطیف باشید دارید می‌توانید سیگارهایتان را در جعبه سیگاری صورتی بگذارید و اگر هم پسری مغرور که دنبال ساختن استایلی گنگ برای خودش است سیگارگیر طرح مار روی انگشت‌تان نصب کنید. فرقی نمی‌کند چه شخصیتی دارید و یا چه سن و سالی. شما هم جزو مخاطبان بازار فروش دخانیات هستید. اگر کمی میان طرح‌های اکسسوری سیگار بگردید می‌توانید لوازمی جانبی با طرح‌های کارتونی هم ببینید. از باربی گرفته تا باب اسفنجی و یونیکورن و سالیوان. این روزها در بعضی کتابفروشی‌ها کنار ماگ و چراغ مطالعه و مداد و دفتر، جاسیگاری‌های سرامیکی با طرح‌های خلاقانه نیز چیده شده است. این طراحی و تولید و پخش کالای جانبی، فرایند سانتی‌مانتالیسم کردن امریست که سالانه حدود ۵۰ هزار نفر در ایران به دلیل آن یعنی مصرف سیگار جان خود را از دست می‌دهند.

شخصیت اصلی محبوب
مالک مالکی، شخصیت اصلی سریالی که با ۲۰ میلیون دقیقه تماشا، جزو پربیننده‌ترین مجموعه‌های شبکه نمایش خانگی در ایران است با لبخندی پیروزمندانه از در شرکت خارج می‌شود. پالتوی بلند مشکی به تن دارد. موهای خوش حالت. از پله‌ها پایین می‌آید و با چشم‌های نافذش نگاهی به خیابان می‌اندازد.سیگارش راآتش می‌زند واین پیروزی راجشن می‌گیرد:این سکانسی بودکه در شبکه‌های اجتماعی تبدیل به میم شد و هرکسی کپشنی زیر این ویدئوی وایرال شده می‌زد.مالک فقط وقت پیروزی نیست که سیگار می‌کشد. وقتی تحقیر شده، وقتی غمگین است‌، گریه می‌کند، وسط جشن نشسته، کسی را نصیحت می‌کند یا درهرحالتی که قرار است شخصیت اصلی داستان جذاب به نظر برسد! این رویه فقط در این سریال نمایش خانگی دیده نمی‌شود. تمام کاراکترهای محبوب چندسال اخیر را در ذهنتان بیاورید. چند نفر از آنها سیگاری بوده‌اند؟ چند درصد ازمخاطبین این سریال‌ها نوجوانان و حتی کودکان هستند؟ قهرمان فیلم‌های بچه‌های نسل ما در هر قسمت، میانگین چند نخ سیگار می‌کشد؟ این رویه فقط مخصوص به فیلم‌های ایرانی نیست و امری جهانی به‌‌شمار می‌رود. حتما قهرمان آن سریال که ما را به دنیای گنگسترهای دهه ۲۰ میلادی می‌برد را یادتان هست. حتی اگر این سریال را ندیده باشید، مطمئنا جایی در فضای مجازی عکسش با آن کلاه ایرلندی به چشمتان خورده است. شاید روی پروفایل یکی از پسرهای نوجوان. سیگار کشیدن این بازیگر در طول سریال به قدری زیاد بود که تیتر خبرها شد. خبرگزاری‌ها از سلامت ریه‌ او ابراز نگرانی کرده بودند. هرچند در بعضی سایت‌ها اعلام شده سیگاری که بازیگر اصلی سریال می‌کشید، از نوعی گیاهی و بدون تنباکو بوده است ولی فارغ از صحت و سقم این گمانه‌زنی‌ها چیزی که توجه نوجوانه را به خود جلب کرد، میزان آشکار بودن مهم‌ترین خصیصه‌ کاراکتر محبوب نوجوانان، یعنی سیگار کشیدن است. 

ریسک نصیحت در رفاقت
چند وقت پیش بود که یک دوست دور چت می‌کردم. داشت تعریف می‌کرد که یکی از مواد مخدر را مصرف کرده است. می‌گفت برای تجربه کردن بوده. کمی صحبت کردیم. وقت خداحافظی نوشت: «مرسی. واقعا خیلی سخت است دوستی داشته باشی که قضاوتت نکند.» همیشه فکر می‌کنیم داشتن دوستی که کارهایت را قضاوت نکند نعمت است ولی بد نیست از زاویه دیگری به این موقعیت نگاه کنید. مهم‌تر از داشتن دوستی که قضاوت‌گر نباشد، دوستی است که بدبخت شدن تو براش بدبخت شدن خودش باشد. دوستی که دلسوزت باشد و مثل مادرها باکارهایت حرص بخورد.دوستی که وقتی خودت حواست به انتخاب‌های خطرناک، مسیرهای اشتباه، تصمیم‌های ریسکی، کارهای دردسرساز وحرام کردن خودت نیست،حواسش بهت باشد.دور نایستد.نگوید زندگی خودت است. بیاید بشیند پیشت. کنه‌ات شود.همراهت گفت‌وگو کند.ببیندچه دردت است. بفهمد ازاین زندگی چه می‌خواهی.باهم فکر کنیدکار درست چیست. کمکت کند کارت راروی ترازو بگذارید.با هم هزینه-فایده‌اش راحساب کنید.داشتن همچین دوستی، توی دنیای فردگرایی خیلی ارزش است. و الا نسلمان پر شده از آدمایی که فکر می‌کنند هم دیگر را قضاوت نمی‌کنند ولی به جایش در برابر هم منفعل‌ترینند. از دور کارهای سفید و خاکستری و سیاه هم را تماشا می‌کنند. خودشان را به هم مربوط نمی‌دانند. زحمت حرف زدن به خود نمی‌دهند و از همه مهم‌تر ریسک نصیحت کردن را برای رابطه‌‌شان نمی‌خرند. این را می‌دانم که لازمه‌ کمک کردن‌،همدلی است ومقدمه‌ همدلی، دور ماندن از قضاوت ولی این را هم می‌دانم که بدون استفاده از قضاوت، نمی‌توانیم کار درست و غلط دوستمان را از هم تشخیص بدهیم. بین قضاوت کردن آدم‌ها با قضاوت کردن کارهایشان یک مرز باریک است که باید حواسمان به گم نکردنش باشد. نکند با قضاوت نکردن کار دوستانمان، کمکشان نکنیم تا درست و غلط را از هم تشخیص بدهند. کاش برای هم آن دوست‌هایی باشیم که همه جوره پشت همدیگرند و توی هر گندکاری، حواسشان به ما هست.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها