روایت گوشی‌قاپ معروف از سرقت‌های جنجالی در پایتخت

با دیدن فیلم‌ها، سرقت را متوقف نکردیم

رئیس پلیس پایتخت، جزئیات دستگیری سارق خیابان استاد معین و سه همدست دیگرش را تشریح کرد.
کد خبر: ۱۴۷۰۸۷۱
 
به گزارش خبرنگار جام‌جم، سردار عباسعلی محمدیان در حاشیه دستگیری موبایل‌قاپ معروف تهران با بیان این‌که این افراد شایسته هیچ عنوان و لقبی نیستند، گفت: ویدئویی که منتشر شد، کار را سخت کرد و به جایی رسید که این افراد چهار بار مخفیگاه خود را تغییر دادند. اگر این اتفاق نمی‌افتاد، ما ظرف ۴۸ساعت آنها را دستگیر می‌کردیم. البته تمام ویدئوهای بعدی که از این افراد پخش شد، مربوط به قبل از سرقت در خیابان استاد معین بود.وی با اشاره به این‌که این افراد سابقه‌دار بودند، اظهار کرد: دو نفر نیز اسکورت آنها بودند که دستگیر شدند. این افراد سارقان خاص یا ویژه‌ای نبودند و همان‌طور که گفتم فضاسازی رسانه‌ای آنان را معروف‌ کرد. اتفاقا چهار متهم سن کمی هم داشتند.رئیس پلیس پایتخت با بیان این‌که بخشی از اموال مسروقه و به‌خصوص گوشی‌های سرقتی با جاساز قاچاق از کشور خارج می‌شود، گفت: ما در این خصوص با کشورهای همسایه که مقصد این گوشی‌های سرقتی هستند هم رایزنی کردیم و به‌زودی اتفاقات خوبی رخ خواهد داد. محمدیان به مردم توصیه‌ کرد که هنگام استفاده از تلفن‌همراه جوانب احتیاط را رعایت کرده و تا حد امکان از هندزفری استفاده کنند، چراکه در مواردی مشاهده شده که سارق از پنج تا ۱۰دقیقه قبل ازسرقت مشغول زاغ‌زنی مالباخته بوده تا در فرصتی مناسب از او سرقت کند و در این درحالی‌است که مالباخته اصلا متوجه نشده بود. وی در پایان به سارقان و مجرمان هشدار که قدرت پلیس را امتحان نکنند، چراکه در نهایت آنان بازنده اصلی خواهند بود و با توجه به توان و اشراف اطلاعاتی پلیس دستگیر خواهند شد.

از مالخر فقط پول نقد می‌گرفتیم 
لحظات سرقت‌های جنجالی‌شان به یکی از معروف‌ترین دزدی‌های پایتخت تبدیل شده است. سکانس به سکانس فیلم سرقت‌هایشان، در فضای مجازی دست به دست چرخید و مردم راوحشت‌زده کرده بود.تا این‌که درنهایت پلیس به جنجال این دو سارق مشکی‌پوش، پایان داد. موبایل‌قاپان معروف پایتخت، حالا دستبند به‌دست در حیاط پلیس آگاهی پایتخت، از دزدی‌های عجیب خود می‌گویند. از این‌که چطور ازدزدی‌های ساده، به«آرسن لوپن» تهران معروف شدندو این‌که چقدرپشیمان هستند.یکی از این دو سارق جنجالی در گفت‌وگو با خبرنگار ما، ماجرای دزد‌ی‌های خود را روایت کرد.
 
چطور شد که تصمیم به سرقت گرفتید؟
من وهمدستم ازبچگی باهم رفیق هستیم.دریک محله‌بزرگ‌شدیم ودریک مدرسه درس خواندیم.من خیاط بودم ونعیم درکار موتورسازی بود، ولی هیچ‌وقت زندگی درست وحسابی نداشتیم.یک روز داشتیم با هم درددل می‌کردیم که تصمیم گرفتیم سرقت کنیم. یادم می‌آید آن زمان می‌خواستیم پول به‌دست بیاوریم تا بتوانیم راحت زندگی کنیم.  همین شد که باند سرقت را از چند ماه پیش تشکیل دادیم.
 
معتاد هستید؟
نه اهل مواد نیستیم فقط می‌خواستیم یک‌بار مصرف کوکائین را تجربه کنیم اما پول نداشتیم. 

قبلا دستگیر شده بودید؟
بله. هردوی ما دومین بار است که دستگیر می‌شویم. قبلا هم به جرم همین موبایل‌قاپی دستگیر شده بودیم. یک‌سال پیش آزاد شدیم و دوباره سرقت‌هایمان را شروع کردیم، البته آن موقع هرکدام جداگانه سرقت می‌کردیم.
 
می‌دانستید که فیلم موبایل‌قاپی‌هایتان در فضای مجازی دست به دست می‌چرخد؟
بله. چندین بار فیلم خودمان را دیدیم، ولی خیال‌مان راحت بود که ماسک و کلاه داریم و چهره‌مان مشخص نیست. من خودم هر روز فیلم صحنه سرقتم را در فضای مجازی می‌دیدم؛ هم می‌ترسیدم و هم از حماقت خودمان حرص می‌خوردم؛ چرا باید از مقابل بانک سرقت کنیم که دوربین‌ها تصاویر ما را ضبط کند.
 
چرا مقابل بانک‌ها می‌رفتید؟
اغلب افرادی که مقابل عابربانک هستند، می‌خواهند پول واریز کنند و شماره کارت مقصد در گوشی‌شان وجود دارد، آنجا همه حواس‌شان به این است که شماره کارت را درست وارد کنند و به اطراف توجه ندارند ما هم به‌راحتی سرقت می‌کردیم. 
 
بعد از معروف شدن در فضای مجازی، باز هم سرقت می‌کردید؟
مدتی سرقت را متوقف، ولی باز هم شروع کردیم. فقط دیگر آن لباس‌ها را نپوشیدیم که گیر نیفتیم و محل سرقت‌ها را هم تغییر دادیم. در کل طرز لباس پوشیدن‌مان را تغییر دادیم که شبیه به قبلی نباشد و گیر نیفتیم، اما مطمئن بودیم گیر می‌افتیم. 
 
مگر فقط همان یک دست لباس را در سرقت‌هایتان می‌پوشیدید؟
نه. در فیلم‌ها به طور اتفاقی لباس‌هایمان یک شکل بود. دو سرقت متفاوت بود، ولی همان لباس‌ها را پوشیده بودیم. کلاه هم داشتیم. کلاه‌ها را ۲۰ هزار تومان از مولوی خریده بودیم تا در سرقت‌ها از آنها استفاده کنیم. ولی همیشه آن لباس را نمی‌پوشیدیم.  
 
نحوه سرقت‌هایتان چطور بود؟
ما فقط از آقایان سرقت می‌کردیم. یکی از ما با موتور منتظر می‌ماند و دیگری موبایل را می‌قاپید. با خودمان چاقو داشتیم تا اگر گیر افتادیم از آن برای تهدید استفاده کنیم، اما گیر نیفتادیم و استفاده هم نکردیم.
 
چرا فقط از آقایان سرقت می‌کردید؟
چون یادم است وقتی بچه بودم، گوشی مادرم را سرقت کردند. مادرم حال خیلی بدی داشت. تا چند روز وحشت‌زده بود. آن زمان ۹ ساله بودم و خیلی برای مادرم ناراحت ‌شدم. برای همین تصمیم گرفتیم اصلا از زنان سرقت نکنیم.
 
درآمدتان ماهی چقدر بود؟
آن زمان که کار می‌کردم ماهی هشت میلیون درآمدم بود، ولی از سرقت بالای ۶۰ میلیون تومان درآمد داشتیم.
 
با گوشی‌های سرقتی چه‌کار می‌کردید؟
آنها را در جنوب تهران به مالخران می‌فروختیم. مالخرها را از قبل نمی‌شناختیم. خودمان رفتیم آنجا و چند مالخر پیدا کردیم. بعد از آن گوشی‌ها را به قیمت حدودا دو تا سه میلیون تومان به آنها می‌فروختیم، البته گوشی‌های آیفون را بالای پنج میلیون تومان می‌فروختیم. بعضی از مالخرها ایرانی بودند و بعضی‌ها افغان. ما برای فروش گوشی‌ها فقط یک شرط داشتیم و آن هم پول نقد بود. کارت به کارت نداشتیم.
 
چرا؟
این‌طوری اگر مالخر دستگیر می‌شد، می‌فهمیدند به حساب چه افرادی پول ریخته است. پول ریختن مالخر یعنی خرید مال سرقتی و پلیس هویت دزدان را این‌طوری مشخص می‌کرد. البته خود مالخرها هم به حساب و کتاب با پول نقد علاقه داشتند.
 
بعد از آزادی باز هم به سرقت‌هایتان ادامه می‌دهید؟
فکرنمی‌کنم دوباره چنین حماقتی کنیم.ما دو بار امتحان کردیم وفهمیدیم که نمی‌شود.پولدار شدن با این همه استرس و گیر افتادن، اصلا نمی‌ارزد.
 
در بعضی سرقت ها با دست راست و بعضی سرقت ها با دست چپ سرقت می کردی که این باعث شده بود تصور شود دو سارق شبیه هم هستند. چطور با هر دو دست سرقتی می کنی؟
سرقت با دست راست و چپ تخصص موبایل قاپ‌های کمی است‌. من هم جزء این دست از سارقان هستم و می توانم با هر دو دست سرقت کنم. در زمان سرقت و با توجه به موقعیت سارق تصمیم می گرفتم با کدام دست سرقت کنم.

نقش دو همدست دیگرت در این سرقت ها چه‌بود؟
آنها اسکورت بودند و فقط اطراف را بررسی می کردند که پلیس سر نرسد. در خود سرقت نقشی نداشتند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها