در دوران بچگی هم آرزوی پرواز داشتید؟
درواقع یکی از رویاهای دوران کودکیام پرواز بوده. من در همان زمـان کودکی هروقت یک هواپیما در آسمان میدیدم، توجه دیگران را نیز به آن هواپیما جلب میکردم و تا نقطهای که از جلوی چشمانم محو میشد؛ سعی میکردم چشم از آن وسیله برندارم. در حقیقت میتوانم بگویم با عشق خاصی دنیا و اخبار خلبانی را پیگیری میکردم و به افرادی که در حیطه پرواز فعالیت میکردند، عالقه و ارادت خاصی داشتم. در تمام سفرهایی که قرار بود همراه خانواده با هواپیما به مقصد خاصی برویم از شدت ذوق سوار هواپیما شـدن خوابم نمیبرد و فقط بـرای آن لحظه شماری میکردم. در حقیقت باید اعتراف کنم جزو آن افرادی بودم که دلم میخواست مسیر، طولانیتر از همیشه باشد تا بتوانم بیشتر در آن فضا حضور داشته باشم. ا گر اکنون از تکتک اعضای خانواده و دوستانم از علاقهمندیهایم بپرسید، قطعا همه آنها در اولویت اول، پرواز را میگویند و یادم میآید همه از علاقهام به دنیای پرواز باخبر بودهاند. رویا و علاقهام به دنیای خلبانی آنقدر بزرگ و بینهایت بود که حتی بعضی وقتها پیامهایی از دوستان قدیمی خود دریافت میکنم که میگویند ما خیلی خوشحالیم که تو به رویای کودکی خود رسیدهای. به یاد دارم که فیلم شوق پرواز از تلویزیون پخش شد. بارها آن را تماشا میکردم و همیشه پیگیر خواندن کتابهایی از شهدای پرواز بودهام و با عشق این حرفه را دنبال میکردم.
اصلا ترس از ارتفاع نداشتین؟
به نظرم ترس از ارتفاع یک امر طبیعی است و هر انسانی ممکن است از ارتفاع بترسد، اما در حقیقت باید به این موضوع برسیم که چطور میتوانیم حس ترس را مدیریت کنیم. به نظرم حتی میتوانیم بهجای کلمه ترس که یک بار معنایی منفی در خود دارد از کلمه حس ویژه استفاده کنیم. یکی از کارهایی که خلبانها انجام میدهند دقیقا مدیریت این حس است و بهنظرم زمانی که علاقه و مهارت با آن ترکیب شود. کم کم برای ما عادی میشود. البته باید به یک نکته مهم اشـاره کنیم که اولین خطا در این حرفه، آخرین خطاست.
به نظر شما چرا اکثر افراد از پرواز خوششان میآید؟
خیلی از دوستانم در مکانهای مختلف که با من همکلام میشوند؛ همیشه از عشقشان به دنیا و جهان پرواز میگویند و حتی با وجود ترس و فوبیای پـرواز، همچنان حس خوب و شیرینی به این فضا دارنـد و به عقیده من یک مسأله عادی است. خیلی از افراد در سراسر جهان به پرواز علاقه دارند.
از پــــــرواز چـــه کــســی بـیـشـتـر نــاراحــت میشوید؟ (مرگ)
سؤال بسیاری سخت و ناراحت کنندهای است. همیشه سعی میکنم انسانی قوی باشم، اما در مقابل ایـنکـه یـک عـزیـزی را از دسـت بدهم و آسمانی شود، مقاومت من زیاد نیست. اما در واقعیت یکی از ناراحتیهای بزرگ زندگیام، کردن به این سؤال است و همیشه آرزو میکنم ا گر قرار باشد شاهد پرواز انسان عزیزی باشم، ترجیح میدهم شخص خودم زودتر از او پرواز کنم تا این شرایط را تجربه نکنم.
با چه اتفاق خوشایندی میخواستید از ذوق پرواز کنید؟
در فضاها و جاهای مختلفی شکر خدا این حس را تجربه کردهام که انگار درحـال پـرواز هستم و آن ذوق و شوقها برایم شیرین بوده است. اگر بخواهم واقعیت را بگویم؛ دوست داشتم در آن لحظهها بتوانم واقعا پرواز کنم تا حداقل مقداری از آن انرژی را به نقطه ظهور برسانم. البته باید بگویم که یکی از رمزهای زندگی من، خوش بودن با چیزهای کوچک است و اگر بقیه مرا فردی فعال و پویا میبینند. به همین دلیل است که میتوانم در تمام روزمره پویا و فعال باشم.
بهترین پروازی که تجربه کردی کدام بوده؟
بهترین پرواز من با یکی از اساتید پرواز برای اولین بار بود که به عنوان هنر آموز خلبانی در آنجا حضور داشتم و کاملا در آنجا باید دقت کنم به تمام نکاتی که استاد انجام میدهد. این تجربه اولین آمـوزش عملی من بود و بهنظرم این لحظه برای تمامی افراد علاقهمند به این حرفه بسیار شیرین است.
مردم از سختیهای پرواز چه چیزی را نمیدانند؟
هر حرفهای سختیهای خودش را دارد و خلبانی شرایط و فضای خاصی دارد. باید بگویم خیلی از افراد صرفا ظاهر قضیه را میبینند و از باطن آن بیاطلاع هستند. شـایـد خـیـلـیهـا در فـضـای مــــــــجــــــــازی بــیــنــنــده ویـدئـوهـای مختلفی از خـلـبـانـان باشند کــه در ظــاهــر همه چـیـز خــوب و عالی است، اما باید بگویم تــمــام ایــــن مــــــوارد و جـذابـیتهـا ویـتـریـن این حرفه است. خیلی از سبک زندگی یک خلبان و دوری او از خانواده و برنامه زندگی آنها خبر ندارند و باید در حقیقت پشت صحنه را هم مشاهده کرد. فردی که این حرفه را انتخاب میکند، باید در کنار انتخاب عاشقانهاش، جوانب عاقلانه را نیز در نظر بگیرد.
اولین کلمههای که بعد از شنیدن پرواز به ذهنتان خطور میکند؟
عشق است. به عقیده من خلبانی نیاز به انسانهای عاشق دارد و آدمهایی میتوانند در این حرفه و کار پایدار باشند که عاشق باشند. به این دلیل سختیهایی وجود دارد در این مسیر که باید عاشق بود تا آنها را کنار زد.
اگر میتوانستید پرواز کنید و کسی شما را نبیند به کجا میرفتید؟
من همیشه در زندگی سعی کردهام فردی اجتماعی باشم و هیچوقت نخواستم جامعه گریز باشم و کسی مرا نبیند. در واقع دوست دارم با افراد زیادی معاشرت داشته باشم و با تبادل تجربه از آنها یاد بگیرم و حتی به بقیه چیزهایی را یاد بدهم. ترجیح میدهم به نقاط مختلف دنیا بهعنوان یک خاک شناس خلبان سفر کنم و میتوانم نام مسیر زندگی خود را از خا ک تا افلاک (از خا ک شناسی تا خلبانی) بگذارم.
اهل بلند پروازی هستید؟ بلندپرواز بودن خوبه یا بد؟
اگر این کلمه را اینطور معنی کنم که در طولانیمدت اهدافی را برای خود نشانه گذاری میکنم، بله همینطور است. اما باید بگویم که سعی نمیکنم اهدافی را برای خود انتخاب کنم که خیلی رویایی و غیرواقعی باشد. میکوشم چیزی را در طولانی مدت مورد هدف قرار
بدهم که بتوانم آنها را به دست بیاورم.
این شغل و حرفه چقدر برای شما به عنوان یک زن سخت است؟ و آیا برای شما محدودیتهایی دارد؟
ایـن حرفه آنقـدر حساس اسـت که به نظرم جنسیت اصلا در آن تاثیرگذار نیست. در این حرفه تمام دانش آموختگان باید بهترین باشند و چیزی که مالک به شمار میرود، تخصص، مهارت و دانش افراد است. ما در کشورمان بانوانی داریم که بهعنوان کاپیتان اول فعالیت میکنند و همچنین در طول تاریخ، پروازهایی داشتهایم که هر دو خلبان بانو بودهاند و همان دو بانو توانستهاند به بهترین شکل ممکن پروازشان را مدیریت کنند.
در آینده به نظر شما با وجود مادر بودن میتوانید به این کار ادامه دهید؟
من هنوز مادر نشدهام و شاید در آن زمان صحبت هایم تغییر کند و حرفهای اکنون من صرفا بر اساس تفکرم است. خودم به عنوان یک زن همیشه خانواده را در اولویت قرار میدهم. سرشتم به گونهای است که وظیفه مادری و همسریام در اولویت است. در آخر سعی میکنم در آن زمان یک مادر و همسر خوبی باشم و بعد از این موارد سراغ کارهای اجتماعی خود بروم.